عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

مموی سر به هوا

زری جون (مادر شوهر خواهرم "نوش نوش") : ممو جان! عروس خانوم چطوری؟؟

من: خوبم زری جون! چه خبرا؟؟

زری جون: خبر که زیاده! تازگیا کلاس زبان ثبت نام کردم. ترم چهارم!

من در حالیکه حواسم به برنامه 40 ساله ها -20 ساله هاس: عالیه! از بروز آلزایمر جلوگیری می کنه!

زری جون هاج و واج: می خواسم نرم ، بین اون همه جک و جوون خجالت می کشیدم، گفتم جوونا می گن این پیرزنه دیگه چی می گه؟ پاش لب گوره ، اومده زبان یاد بگیره!! اما نوش نوش و حامی اصرار اصرار که برو! حیفه!!

من در حال جویدن شکلات و خوردن شیرینی و در عین حال دلم به حال آماندا که به خاطر ترس از پرواز حذف شد ، می سوزه: زری جون از قدیم گفتن ز گهواره تا گور دانش بجوی!!!

زری جون در حالیکه می خواد بزنه شل و پلم کنه:

این سید خان ما!!!

این سید خان ما (پدر گرامی بنده) خوابشون خیلی سنگینه! مامان بزرگ خدا بیامرزم می گف: اینا تیر طایفه شون همه همینن! امروز لب وا می چینن ، سال بعد گریه شون می گیره.یهنی اینکه بین عکس العمل تا عملشون قرنها  فاصله می افته!

سید اگه یه چیزی تو خونه خراب بشه یا یه چیزی رو تو خونه خراب کنه ، عمرن تا 10 ماه درستش کنه یا طرفش بره!‌

مثلا" اگه دستشویی خراب بشه ، ما تا 2 ماه بعد باید از دستشویی عمومی مسجد سر خیابونمون استفاده کنیم.

اگه اجاق گازمون خراب بشه ، باید تا 1 سال مث کوهنوردا روی چراغ الکلی یا هیتر نفتی غذا بپزیم.

اگه شیر آبمون تو حموم خراب بشه باید تا 5 سال با کاسه آب بریزیم رو کلمه مون!

خلاصه ما بساطی داریم با این سید خان!

همین چن وخ پیشا ، جاروبرقیمون خراب شده بود ، موقه اومدن مهمونامون ، با جارو و خاکنداز به جون فرشای بیچاره افتادیم!آخه جارو نپتونمون رو انداختیم دور به سلامتی!

حالا چن وخته پشت بوم رو ایزو گام کردن و سید ما هم از خدا خواسته ، دیش ماهپاره رو آورده پایین و گذاشته  تو حلق ما . من می دونم عمرا" دیگه این ماهپاره نصب بشه!

آخرشم من این برنامه 40 ساله -20 ساله ها که پسر تنیسوره توشه و می خواد یکی رو انتخاب کنه رو نمی بینم که نمی بینم!

پس نوشت: دیدین اون زن 47 سالهه رو ؟؟ با چه اعتماد به نفسی اومده با یارو دوس بشه ! 2 تام بچه داره! یه بچه ش اندازه این پسره س! تازه پسره می گه: من ازش خیلی خوشم اومده ! سر زنده و شادابه.خدا شانس بده! به مامان بزرگش می گه شاداب ُ جذاب!!!

یه جسم سنگین رو معده ام فشار می آره!!

بعضی وختا آدم چقدر تغییر می کنه!

2 روزه من بی میل شدم به همه چی! حتی به ابو خان! دستمو می گیره هیش حسی بهم دس نمی ده! نمی دونم چم شده؟ خل و چل شدم رف به سلامتی! ابو می گه: ممویی چی شده؟ چرا اینقده کم حوصله ای؟ هر چی می گم میگی نه!!! می گم: نمی دونم ابو! دس خودم نیس! انگار یه چیزی هوار شده رو معده و روحم! هی فشارم می ده! هی فشارم می ده! تو شرکت وختی بچه ها با هم می خندن برام بی معنیه! حالا همین هفته پیش بود که منم دور برداشته بودم و افتاده بودم وسط و  چرت و پرت می گفتم و آواز می خوندم هااااااااا!

 

 

شاید به خاطر اومدن پاییزه!‌ شایدم به خاطر یه مسئاله دیگه س! آهان ! آره! فک کنم همون  

مسئاله باشه! یادم اومد!

چقدر دوس دارم....

چقدر دوس دارم  وقتی از سر کار می یام خونه هیش کی خونه نباشه! چقدر دوس دارم وقتی تو خونه هیش کی نیس برم سر یخچال و  شیشه آب و قرﱠت و قرﱠت بدون لیوان سر بکشم!

چقده دوس می دارم برم سر قابلمه برنج و دبه ماست بعد  با قاشق دهنی خودم هلﱠف هلﱠف  برنج و ماست بخورم. آی دوس دارم  برم تلویزیونو روشن کنم و هر فیلم هنری و بی هنری(صحنه دار) و بی مزه انگلیسی که دلم می خواد ، بدون سر خر تماشا کنم.

و هی نیان ازم بپرسن اینجا چی گفت؟ اونجا چی شد؟ آی دلم می خواد چن روز بمونم تو خونه و چرکولی بشم و حموم نرم و آرایش نکنم.آی دلم می خواد بعضی وقتا به ابو خان بگم " هر کاری کردم ، خوب کردم " و اون باز نازمو بکشه و گونه م رو ببوسه و بگه:" هر کاری بکنی بازم عشق منی و دوست دارم". خدا می دونه چقده دلم می خواد برم حساب بانکی مو خالی کنم و یه لپ تاپ جیگر همه کاره بخرم  و هیش کی نتونه بهم حرف بزنه و دیگه سر کامپیوتر با خواهر کوچیکه سرتق دعوام نشه! و هی دونه نگه بیا بیرون از اتاق اون ! بسه دیگه !خیلی دوس دارم از مرغ سوخاری و پیتزا و اسنک و فسنجون و ، تا می تونم بخورم و اصلا" نگران وزنم نباشم و هی ابوشه نکه: تپل شدی ممویی! قربون پاهای تپلت برم(این قربونت برم یه نوع آیرونی( Irony )مزمن توشه: یعنی تپل شدی ! باید وزن کم کنی!)

آی چقد حال می ده برم حال این مدیر عاملمون و منشیش و بگیرم و هر چی دلم می خواد بارشون کنم و هر دو رو به هم بدوزم!

آی چقد دوس می دارم  برم  حالی این کارمند فروش شرکت بکنم  که دیگه تو کارای من دخالت نکنه و برا من بزرگتری و بزرگ خ..ر..ی (بووووق)  نکنه!

عیبی نداره آرزو بر جوانان عیب نیست!

پ.ن: من چقده چیز دلم می خواد هاااااا! خودم نمی دونستم اینقده زیاده خواهم!!!! (پررو!!!)