عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

یک نویسنده:عاشقانه سبک و بازاری نمی نویسم!

سلام...سلام...

گفتم امروز بیام متن مصاحبه م با ایسنا رو بذارم و برم...چون خیلی کار دارم.

بخوانید از بنده در بقیه ش!

برای دیدن ادامه مطلب روی بقیه ش کلیک کنید.

ادامه مطلب ...

آب راه خودش رو پیدا می کند بالاخره :))))

بالاخره یک داستان خوب بی شیله پیله و بی اغراق با موضوع جدید،جایگاه خودش رو تو این آشفته بازاری که هر کس مدعی چیزیه ،پیدا می کنه...

در همیشه روی یه پاشنه نمی چرخه...

ممکنه یه شروع اولش سخت باشه و هفت خوان رستم داشته باشه اما وقتی روی روال بیفته درست می شه...

اینجور موقعها می گن گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی...

هرگز نباید ناامید شد...هرگز...حرف بدخواهان همیشه تاثیر موقتی داره.

صبر همیشه تو کارهای هنری و با سرمایه گذاری عاطفی بلندمدت جواب می ده...

توی چهار تا خبرگذاری کتاب دومم "بخت زمستان" رو به عنوان کتاب پرفروش این ماه معرفی کردن...

اینه که می گن آب راه خودش رو پیدا می کنه...

خبر خوشحال کننده ایه برای من...

خدا روشکر...

رمزنوشت:پست بعدی رمزیه! هر کسی رمز می خواد،حتما باید وبلاگ هم داشته باشه و ایمیلی رو هم که استفاده می کنه و درسته برام تو نظرات این پست بذاره.واقعیت بگم که موقعیت اینکه وبلاگها رو دونه دونه باز کنم و براشون رمز بذارم رو ندارم...فقط می تونم ایمیل بکنم.

برای دوستانی که وبلاگ ندارن،تحت هیچ شرایطی رمز ایمیل نمی شه متاسفانه!


خرید اینترنتی و غیر اینترنتی کتاب اول و دوم من...(بنا بر درخواست دوستان

صبح روز پنجشنبه تون بخیر...

چندین پیغام خصوصی و ایمیل از دوستان داشتم گفتم یه پست در موردش بنویسم تا راهنماییشون کنم.

من فعلا" امکان پست دو کتابم رو به شهرستان ندارم...علتش هم سرشلوغی بسیار زیادیه که این روزها گریبانم رو گرفته.

اصلا فکرهای بد نکنید در این باره...

واقعیتش اینه که خیلی خوشحال می شم که کتابم را امضا کنم و برای دوستان خاموشی که تو شهرستان زندگی می کنند،بفرستم...واقعا باعث افتخارمه...

اما با عرض شرمندگی امکانش فعلا" نیست.

یک عده از دوستان گلم خواسته بودن دوباره لینک خرید اینترنتی "بخت زمستان" رو اینجا بگذارم.

متاسفانه "بخت زمستان" رو فروشگاه جیحون تمام کرده...یعنی دیگه موجود نداره.(چون پر فروش بوده دیگه!)

فقط چاپ قدیم "ایستگاه آخر" رو داره که اونم باید عضو بشید و سفارش بدید.

در حال حاضر برای دوستان عزیز ساکن شهرستان فروشگاه اینترنتی شهر کتاب هر دو کتاب من رو موجود داره و می تونید ازش خریداری کنید به صورت انیترنتی.(همون عضو شدن توی سایت و پرداخت اینترنتی و بعد هم پست پیشتاز می یاره دم منزل با قیمت پشت جلد!هیچ هزینه اضافی هم نمی گیرن!).این سایت بسار مطمئنه و دوستان زیادی ازش خرید کردند و راضی بودند .باز برای اطمینان می تونید تماس بگیرید و سوال کنید.

دوستان عزیز تهرانی هم می تونن از شهر کتاب گلدیس (واقع در میدان دوم صادقیه)،کتابسرای دانش (واقع در منطقه سعادت آباد،بالای میدان شهرداری رو به روی قنادی لادن )و شهر کتاب فرهنگسرای ابن سینا (در خیابان ایران زمین شهرک غرب) ، هر دو کتاب رو تهیه کنند.

در ضمن تمام کتابفروشیهای معتبر سطح تهران کتابهای من رو دارند و به فروش می رسونند.

این هم اطلاع رسانی ای که درخواست کرده بودید.

خوشحال می شم کتابها رو بخونید و من رو از نظرات ارزشمندتون آگاه کنید.

کتابخوان بمانید...

دنیای وبلاگی...

این پست ممکنه با پست بعدی تداخل موضوعی داشته باشه! اما این رو از این رو می نویسم که این روزا یه چیزایی رو زیاد می شنوم...یعنی روزی نیست که من وبلاگی رو باز کنم و با این جمله رو به رو نشم:

"من دیگه نمی نویسم! من رفتم!حال ندارم! خداحافظ! "

بعد یکی دیگه هم بیاد تو کامنتا بنویسه:

"وبلاگنویسی تعطیله! تموم شده! سوت و کوره! از مد افتاده!"


ای بابا! پس این همه وبلاگ برای چی آپ می شن؟خوب می نویسن دیگه! مگه رسانه از مد می افته؟مگه تلویزیون سوت و کور می شه؟مگه تلفن از رده خارج می شه؟مگه اینترنت دیگه مد نیست؟

تورو خدا اینقدر به خودتون و بقیه تلقین نکنید.هر چی بیشتر تلقین کنید،بیشتر باورتون می شه که این اتفاق داره می افته.

خیلیها به وبلاگنویسی انس گرفتن...درسته تعداد کامنتها خیلی کم شده اما خیلیها هنوز می خونن و شکایتی نیست.

پس این همه آمار بالا از کجا می یاد؟حالا چون یه عده ای حوصله کامنت گذاشتن ندارن ما باید در وبلاگامون رو ببندیم؟

حالا چون یه عده دیگه دوست ندارن بنویسن،ما باید بگیم وبلاگنویسی تموم شد؟

نه جانم! فقط کافیه کمی به دور و برمون نگاه کنیم.خودمون رو محدود به سر زدن به یه سری وبلاگهای خاص نکنیم.بریم بگردیم ببینیم دیگه کی پر محتوا و درست و حسابی می نویسه...کیه که سرش به تن وبلاگش بیارزه!

واقعا با خوندن بعضی وبلاگها،آدم اشک به چشم می آره و بعضی وبلاگها اونقدر مفیدن که تشکر به خاطر مطالبشون،کافی نیست...

اونوقته که متوجه می شیم،وبلاگنویسی هنوز که نمرده هیچ!! رونق هم داره!خیلیها آرزوشونه که یه وبلاگ پر رونق و قدیمی داشته باشن تا بتونن توش بنویسن و سرشناس باشن.

نمونه ش همین سایت لینک زن! پر از مطالب خوندنی وبلاگهاییه که نویسنده هاش صاحب فکرن.نوآورن.فقط کافیه بازش کنین تا به صحت حرفهای من پی ببرید...

خود من خیلی از نکات مهم زندگی رو از همین وبلاگنویسی یاد گرفتم.قدرتم تو تحمل نظرات مخالف و به شدت تند رو تو همینجا بالا بردم...همینجا نقد شدم (عادلانه یا ناعادلانه و بی انصافانه و گاهی پلیدانه)...همینجا تشویق و تمجید شدم.از همینجا شروع کردم و به عشق همیشگی زندگیم که نویسندگیه رسیدم...

جدا از وبلاگ نوشتن،دوستیهای محکم وبلاگیه...شما باورتون می شه که یه دوست مجازی دارین که هرگز ندیدینش اما از جز به جز زندگیش خبر دارین؟جالب نیست؟

معلومه که جالبه! به نظرم یکی از شگفتیهای وبلاگنویسی همینه...

دوستیهای پر ارزشتون رو نو کنید...بنویسید...یا بخونید! مهم نیست که کامنت زیاده یا کم!مهم نیست که کسی خوشش می یاد یا نه...مهم اینه که خونده می شید...از پوسته سخت محدودیت بیرون بیاید...مطمئن باشید که دنیای وسیعتری در انتظار شماست...دنیایی به نام دنیای وبلاگی...

و به یاد داشته باشید که وبلاگ یک رسانه ست...رسانه ای که هرگز کهنه نمی شه و هر روز بیشتر از دیروز می درخشه...

بعدا نوشت: این آی پی: 5.236.201.45 یه آدم مزاحم و بی مقداره! هر کی با این آی پی براتون نظر می گذاره،شک نکنید که هم روانش پاکه هم شان و شخصیتش صفره...هر چی هم توسری می خوره انقدر پایین و بی ارزشه که باز خودش رو می ندازه وسط.نظرات  بیمارگونه ش رو پاک کنید...هر چند که می دونم کیه...شاید بهش فشار اومده و حس کرده اون صفاتی که نفی و تکذیب شدن، متعلق به اونه...به هر حال برای حال بدش خیلی متاسفم.

ناتمامٍ من

کوچه خلوت...

باران باریده بر سنگ ریزه های کف باغ...

چتری بر سرم...

هوا ابری و خواب آلود و خیس...

من محو تماشای همبستگی عادت و شعر و بهار...

می روم تا داستان ناتمامم را کنم تمامٍ تمام...

ساعتهای حضور من در نمایشگاه کتاب 93+معرفی کتاب

در آستانه نمایشگاه کتاب،مثل هر سال،دوست دارم چند کتاب خوب رو از نشرهای مختلف معرفی کنم تا دوستانی که با من هم سلیقه هستند و از کتاب خوندن لذت می برند،بی بهره نمونن!

این کتابها صرفا بنا به سلیقه خودمه و از کلیشه ای بودن فاصله داره... و خوب بعضیهاش رو هم رو حساب نظرات هم سلیقه هام انتخاب کردم:


به ترتیب حروف الفبا:


نشر آموت:(نشر بسیار وزین و مورد علاقه من)

خواسته گاری  اثر پوران ایران

پاییز حافظیه    میم.آرام


انتشارات البرز:

دل افروز  اثر بهیه پیغمبری

عشق و سایه های خاکستری اثر فریبا فاتحی نیکو


نشر پرسمان:

بخت زمستان اثر خودم!!(از دستتون می ره اگه نخونید! قابل توجه زهرا!!!)

توسکستان اثر بهاره باقری

طلای بی عیار اثر پروانه شفاعی


نشر علی:

چه ساده شکستم اثر آزیتا خیری


 نشر ققنوس:

نرسیده به پل اثر آنیتا یار محمدی


برای اطلاع از ساعتهایی که من تو نمایشگاه هستم رو بقیه ش کلیک کنید...


ادامه مطلب ...

خوره...

یه موضوعی به ذهنم اومده که عینهو خوره داره مغز منو می تراشه و میره جلو!

هی می گه: منو بنویس!منو بنویس!می پرم ها!

منم که نمی رسم سر بخارونم...

فقط رسیدم تو دفترچه یادداشتم یه کلمات کلیدی بنویسم که از یادم نره...

می دونم اگه به دادش نرسم،جزییاتش از یادم میره...

بالاخره یه روزی شروعش می کنم...

یه روزی که خیلی نزدیکه!

می دونم.

کامنت نوشت:چند شب پیش در خلال بالا و پایین کردن وبلاگم،یه کامنت اشک به چشمم آورد...پرنیان!  انقدر سوزناک گفتی مبارکه که حس کردم یه چیزی تو گلوم قلنبه شد...