عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

دنیای وبلاگی...

این پست ممکنه با پست بعدی تداخل موضوعی داشته باشه! اما این رو از این رو می نویسم که این روزا یه چیزایی رو زیاد می شنوم...یعنی روزی نیست که من وبلاگی رو باز کنم و با این جمله رو به رو نشم:

"من دیگه نمی نویسم! من رفتم!حال ندارم! خداحافظ! "

بعد یکی دیگه هم بیاد تو کامنتا بنویسه:

"وبلاگنویسی تعطیله! تموم شده! سوت و کوره! از مد افتاده!"


ای بابا! پس این همه وبلاگ برای چی آپ می شن؟خوب می نویسن دیگه! مگه رسانه از مد می افته؟مگه تلویزیون سوت و کور می شه؟مگه تلفن از رده خارج می شه؟مگه اینترنت دیگه مد نیست؟

تورو خدا اینقدر به خودتون و بقیه تلقین نکنید.هر چی بیشتر تلقین کنید،بیشتر باورتون می شه که این اتفاق داره می افته.

خیلیها به وبلاگنویسی انس گرفتن...درسته تعداد کامنتها خیلی کم شده اما خیلیها هنوز می خونن و شکایتی نیست.

پس این همه آمار بالا از کجا می یاد؟حالا چون یه عده ای حوصله کامنت گذاشتن ندارن ما باید در وبلاگامون رو ببندیم؟

حالا چون یه عده دیگه دوست ندارن بنویسن،ما باید بگیم وبلاگنویسی تموم شد؟

نه جانم! فقط کافیه کمی به دور و برمون نگاه کنیم.خودمون رو محدود به سر زدن به یه سری وبلاگهای خاص نکنیم.بریم بگردیم ببینیم دیگه کی پر محتوا و درست و حسابی می نویسه...کیه که سرش به تن وبلاگش بیارزه!

واقعا با خوندن بعضی وبلاگها،آدم اشک به چشم می آره و بعضی وبلاگها اونقدر مفیدن که تشکر به خاطر مطالبشون،کافی نیست...

اونوقته که متوجه می شیم،وبلاگنویسی هنوز که نمرده هیچ!! رونق هم داره!خیلیها آرزوشونه که یه وبلاگ پر رونق و قدیمی داشته باشن تا بتونن توش بنویسن و سرشناس باشن.

نمونه ش همین سایت لینک زن! پر از مطالب خوندنی وبلاگهاییه که نویسنده هاش صاحب فکرن.نوآورن.فقط کافیه بازش کنین تا به صحت حرفهای من پی ببرید...

خود من خیلی از نکات مهم زندگی رو از همین وبلاگنویسی یاد گرفتم.قدرتم تو تحمل نظرات مخالف و به شدت تند رو تو همینجا بالا بردم...همینجا نقد شدم (عادلانه یا ناعادلانه و بی انصافانه و گاهی پلیدانه)...همینجا تشویق و تمجید شدم.از همینجا شروع کردم و به عشق همیشگی زندگیم که نویسندگیه رسیدم...

جدا از وبلاگ نوشتن،دوستیهای محکم وبلاگیه...شما باورتون می شه که یه دوست مجازی دارین که هرگز ندیدینش اما از جز به جز زندگیش خبر دارین؟جالب نیست؟

معلومه که جالبه! به نظرم یکی از شگفتیهای وبلاگنویسی همینه...

دوستیهای پر ارزشتون رو نو کنید...بنویسید...یا بخونید! مهم نیست که کامنت زیاده یا کم!مهم نیست که کسی خوشش می یاد یا نه...مهم اینه که خونده می شید...از پوسته سخت محدودیت بیرون بیاید...مطمئن باشید که دنیای وسیعتری در انتظار شماست...دنیایی به نام دنیای وبلاگی...

و به یاد داشته باشید که وبلاگ یک رسانه ست...رسانه ای که هرگز کهنه نمی شه و هر روز بیشتر از دیروز می درخشه...

بعدا نوشت: این آی پی: 5.236.201.45 یه آدم مزاحم و بی مقداره! هر کی با این آی پی براتون نظر می گذاره،شک نکنید که هم روانش پاکه هم شان و شخصیتش صفره...هر چی هم توسری می خوره انقدر پایین و بی ارزشه که باز خودش رو می ندازه وسط.نظرات  بیمارگونه ش رو پاک کنید...هر چند که می دونم کیه...شاید بهش فشار اومده و حس کرده اون صفاتی که نفی و تکذیب شدن، متعلق به اونه...به هر حال برای حال بدش خیلی متاسفم.

نظرات 16 + ارسال نظر
مژگان یک دنیا عشق یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 08:56

مرسی که همیشه انرژی مثبتی:)))))))))))))))))

گل پسر خوبه ؟

پیراشکی عشق یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 09:47

من از این وبلاگنویسی و وبلاگ خونی خیلی چیزها یاد گرفتم. برای من مثل دریچه است که هر سوال و هر اطلاعاتی رواجع به هر موضوعی بخام میرم سمت این دریچه. و دوستی های وبلاگی... تو این دوره و زمونه بنظرم خیلی با ارزشن:) من بواسطه وبلاگم دوستانی پیدا کردم که مطمئنا اگه این دنیای مجازی نبود تو دنیای حقیقی سالها طول میکشید تا بتونم نمونه شون رو پیدا کنم...

دقیقا...راجع به اطلاعات باهات موافقم.

مریسام یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 10:44

عالی بود

آفرین یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 12:17 http://mylivesky.blogsky.com/

پیتی یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 13:40

ممو جان و اون لینکی که برام گذاشتی کار نمی کنه میگه صفحه مورد نظر یافت نشد.. عیبی نداری می رم رو فیس بوک میبینم

امتحانش کردم که کار می کرد.اوکی عزیزم...

الهه یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 13:53

باهات موافقم با اینکه وبلاگی ندارم اما اونهایی رو که خوب می نویسن می خونم.

خوشحالم...

shiva یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 14:10 http://sheeva.blogfa.com

الان یکیشون به اسم هم دانشگاهی اومد به م فحش داد یعنی کامنت فحش گذاشت نمی دونم چرا جرات نوشتن با اسم و رسم و آدرس رو ندارن؟
واقعا فکر کن به نظرت چه هیزم تری به این آدمها فروختیم ؟

عزیزم..اینا بیمارن.بحث هیزم نیست.بحث درد و درمانه.البته درمان اینجور آدمها فقط مرگه.

بهاره یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 14:58 http://rouzmaregiha.blogsky.com/

دوست جون دقیقا همینطوره که می گی
آخه نوشتنی که تو خون آدمه که نباید منتظر کامنت این و اون باشه که بچوشه و رو کاغذ بیاد... نوشتن به نظر من یک جور هنره و صد البته که آرامبخش بسیار بسیار خوب و مفیدیه برای اهل دلش.
گاهی اوقات پیش میاد تو زندگی آدم که آدمی دست خوش بعضی مشکلات و گرفتاریا میشه، خوب دیگه نمی تونه مثل قبلترها که فکر بازتری داشت بنویسه خوب چه اشکال داره کم بنویسه؟ کم نوشتن خیلی بهتر از اصلا ننوشته.
دوستم من فکر می کنم کسی که نوشتن تو خونشه امکان نداره بتونه دیگه ننویسه
دوست جون دلم برای اون دونه برنجت یه ذره شده کی میاریش ببینمش آخه پس؟

به به خاله بهارهههههه...مشرف فرمودین!!گاوی گوسفندی چیزی...
واقعا کم نوشتن بهتر از هرگز ننوشتنه...تو هم بنویس که من دلم خیلی تنگ نوشته هاته.اون وبلاگ کتابت.نقدات.
دوستم همین اون هفته خونه تون بودیم که!! اتفاقا یه سری از بچه ها می خوان بیان اونجا.تو هم باید بیای حتما.اون جمعه می خواستم بگم بریم دریاچه که برنامه پیش اومد.ایشالا یه برنامه بذارید بیاین در خدمت باشیم که من اون بارانو قورت بدم.

ساینا یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 17:00

بحت کامنت و کامنت گذاشتن رو من هیچ وقت بهش توجه نمیکردم بااینکه خودم همیشه دوست داشتم واسه دوستام کامنت بزارم و نظرم بگم.
وبلاگ نویسی پر از تجربه است و پر از یاد گرفتن چیزهای جدید لااقل واسه من اینطور بوده اما ممو خیلی از دوستای خود من بدون حتی یه خداحافظی دیگه ننوشتن و وبلاگشون رها کردن ادم دلش میگیره

اگه به کامنت باشه من الان نباید برای یه سری از دوستان حتی یه شکلک بذارم.برای منم هیچوقت مهم نبوده.هدف آدمها هم از نوشتن با هم فرق داره.

نیلوفر یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 17:06 http://www.niloufar700.persianblog.ir

و تو از اون وبلاگهایی هستی که تشکر به خاطر مطالب مفیدت و به خاطر مهربونی بی نهایتت و انرژی مثبتت برای کافی نیست.
من که عاشقتم . همه غر هاتم به جون میخرم

مرسی نیلو جانم...تو هم یک دوست خاص و تکی برای من...باور کن....

فیروزه یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 19:05

به نظر من هم وبلاگ و وبلاگ نویسی همچنان داغه و پر رونق ، من خودم بعد از نزدیک به ده سال الان تبدیل شدم به یه خواننده و دیگه چیزی نمی نویسم چون طرز فکرم یه جورایی عوض شده برای نوشتن و پر رنگ بودن در دنیای مجازی.
به شدت باهات موافقم که دوستی های جالبی رو این دنیا رقم زده و به همون اندازه هم نا مردی و دروغ و نارو زدن هم در کنارش وجود داره.

واقعا رونق داره...خیلیها هر روز بهتر و بهتر می نویسن.و خیلیها برعکس.بنویس بابا...ناز می کنی؟

خانومه خونه یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 19:18 http://ladyhome1.persianblog.ir/

شکوفه دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 09:46

ممو جان یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یعنی تو هم دیگه نمینویسی؟آخه چرا ؟؟؟؟؟؟خب به خاطر کسایی که با اشتیاق میان و نوشته های قشنگت رو میخونن بنویس.......خدایا آخه چرا همه دارن میرن؟؟؟؟؟؟

درست نخوندی شکوفه جان.منظورم حذف وبلاگهایی بود که دیگه نمی نویسن!!

خانومه خونه چهارشنبه 8 مرداد 1393 ساعت 01:26 http://ladyhome1.persianblog.ir/

ممو جان !! هر کامنت دونی رو دوس داری ببند الا کامنت دونی پستای مربوط به گوگولی خانوم .خب مامان خوب ما همدل داریم دیگه .میخوایم قربون صدقه اون پاهای توپولی دخترونه اش بریم دیگه ...عههه

قربونت عزیزم...تو لطف داری...

مریسام شنبه 11 مرداد 1393 ساعت 07:56

اولین گامهای زندگی گل دختر خیلی خیلی مبارک

مرسی عزیز دلم...

me سه‌شنبه 14 مرداد 1393 ساعت 12:11 http://metoyou.blogfa.com/

سلام ممو جون کاملا با حرفت موافقم عزیزم.. آدم دلش می گیره که میبینه حذف شده وبلاگ دوستش.. من وب شما رو می خونم و واقعا لذت می برم..یه بار خواستم بگم تبادل لینک داشته باشیم اما گفتم شاید... امیدوارم همیشه شاد باشی عزیزم کنار دخمل ناز و همسرت. وقتی از دخترت مینویسی من کیف می کنم..

عزیزم...هر کی دوس داشته باشه میتونه لینکم کنه...نظر لطفته خانوم.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.