عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

پاییز با طعم قهوه...

آرامش یعنی وقتیکه دونه برنج بی درد و بهونه گیری خسبیده،بری سر قهوه جوش و دو قاشق قهوه ترک فرد اعلی بریزی توش و بزاری بجوشه.

بعد کافی میکس رو قاطیش کنی و بریزیش تو ماگ مورد علاقه ت.

اونوقت با خیال راحت رمان مورد علاقه ت رو باز کنی و 50 صحفه ش رو بخونی...ببلعی...

وقتی که خوب سیر شدی ،بری کنار پنجره،اون پرده خوشگل سبز لیمویی نارنجی رو کنار بزنی و چشم بدوزی به پشت بومهای بلند و کوتاه که زیر آفتاب بی جون پاییزی لمیدن و خمیازه می کشن.

بعد برای کلاغ زاغی ای که سر آنتن نشسته و دمش رو هی بالا و پایین می کنه، دست تکون بدی و شعر پاییز رو بخونی...

آخر سر هم بری کنار تخت دونه برنج و صورتت رو بگیری جلوی نفسهاش تا گرم شه....تا حس کنی زنده بودن یعنی چی...

عکس نوشت:این عکس داغه داغه...همین الان از پشت شیشه گرفتمش...