عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

تجربیات بچه داری برای نومادران(قسمت دوم)

و اینک قسمت دوم تجربیات فسقلی داری...


رفلاکس:

وقتی ماه آخر بارداری بودم،رفته بودم آرایشگاه تا برای عروسی ای که دعوت بودم،سر و صورتم رو درست کنم.یه خانم جوونی تا من رو دید،لبخند زد و بعد از مقدمه چینی گفت:"خیلی مواظب باش وقتی بچه شیر می دی،بچه ت به لبنیات حساسیت نده.بعضی بچه ها حساسن و به پروتیین شیر گاو که مادر می خوره حساسیت نشون می دن.من انقدر پرهیز بودم که عصبی شده بودم و الان هم واقعا توان بچه دوم آوردن رو ندارم."

برای آگاهی از رفلاکس و راههای کنترلش،روی بقیه ش کلیک کنید...

 

ادامه مطلب ...