عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

یعقوب جان!

آفرین به تو یعقوب جان!

آفرین...

عجب صبری داشتی...عجب اسطوره ای بودی برای خودت...

می دانم که ایوب هم به صبرش معروف بوده...می دانم...

اما صبر تو از نوع دیگری ست...از جنسی دیگر...

جوان بودی پسر عزیز کرده ات را از تو گرفتند و در چاه انداختند...پیراهن خون آلودش را آوردند نشانت دادند که گرگ دریده او را...

باور نکردی...شکستی و پیر شدی...

منتظرش ماندی...

ساعتها...

روزها و ماهها...

سالها...

آنقدر اشک ریختی که بینایی چشمانت را از دست دادی...

اما صبر کردی...

صبر...

آنقدر در انتظار و انزوا ماندی تا یوسفت آمد...

آمد و چشمهایت با رایحه پیراهنش بینا شد...

آفرین به تو پیامبرم...

خوش به حالت!

کاش در آن دوره زندگی می کردم و از تو می پرسیدم که چگونه راه صبر آن سالهای تنهایی را بر خود هموار کردی؟

چطور به خودت امیدواری دادی که می آید روزی...

که می شود...

من که یک ده هزارم صبر تو را ندارم ولله!

کاش بودی و به من می گفتی چطور این روزهای پر از انتظار که شمردی  را برای خودم بشمارم...

نظرات 8 + ارسال نظر
memol پنج‌شنبه 8 آبان 1393 ساعت 09:32 http://ona7.blogfa.com

عالی بود...

ماه گل پنج‌شنبه 8 آبان 1393 ساعت 09:48 http://yekboreshzendegi.blogsky.com

امان از انتظار امان ..
دست رو دلم گذاشتی !

مریمی پنج‌شنبه 8 آبان 1393 ساعت 12:43 http://http://majarahayemaryamak.blogfa.com/

آره واقعا کاش منم تو زمانشون بودم و میفهمیدم چه جوری میشه این قدر صبور بود صبر صبر صبر دوای تمام چیزها

واقعا!

مریم پنج‌شنبه 8 آبان 1393 ساعت 15:10 http://marmaraneh.blogfa.com

صبور بودن فقط به کلام سادست ولی در عمل روح آدم را اذیت میکنه، انشالا که روزهای سخت میگذرن و نتیجه صبرت را ببینی.

عزیزم...این نوشته ها همه نمادینن...فقط نوشته ن!

شکوفه شنبه 10 آبان 1393 ساعت 13:13

این پستت منو به فکر برد ممو جان...شاید تا حالا اینجور بهش فکر نکرده بودم...وبلاگ نویسی اعتیاد میاره وبلاگ خونی هم اعتیاد میاره ...باور کن من روز نیست به دوستای وبلاگی سر نزنم ...به یاد همتون هستم تو این شبای خوب...

خدایی آره...

نیلوفر یکشنبه 11 آبان 1393 ساعت 02:17

آفرین بر تو ممو جان که انقدر قشنگ نوشتی که داغ دل هممون رو تازه کردی
من در زمان تو هستم و از تو میپرسم.. عزیزم چطوری انقدر قشنگ حرف دل دیگران رو میزنی

مرسی دوستم...کلا حرفی که از دل براید لاجرم بر دل نشیند!

بهاره دوشنبه 12 آبان 1393 ساعت 17:11 http://rouzmaregiha.blogsky.com

سلام دوست جون
میدانی آدم مادر که می شود، صبر و قرار از او فراری می شوند، این از خصوصیات بارز و مشترک تمام مادرهاست

درسته دوستم...صبر و قرار که هیچی!همه چیز از آدم فراری می شه...برات پیغام دادم راستی! یه مساله ای هست اونجا بهت گفتم..

سلا چهارشنبه 14 آبان 1393 ساعت 01:36

سلام عزیزم ...افرین بر امام حسین که همه چیزش رو در راه خدا داد....از برادر و خواهر و پسر تا طفل شش ماهه....یعقوب که پیش امام حسین افرین نداره

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.