عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

تجربیات بچه داری برای نومادران(قسمت اول)

اول از همه یه نکته ای رو باید اینجا ذکر کنم!

این عرایض که شما شرحش رو تو ادامه مطلب می خونید،از تجربیات شخصی اینجانبه و من دوست دارم با دوستانی که مایلند بیشتر بدونن و هنوز مادر نشدن و شاید باردارن،در میون بذارم تا به دردشون بخوره.

این اطلاعات صرفا" در مورد همه صدق نمی کنه و من اصراری ندارم که بگم تجربیات من قطعا درسته.تجربیات من مطمئنا" غلط هم نیست.چون همه هنجارها و مسایل عمومیت ندارن و آدم با آدم فرق می کنه.

من صرفا تجربیاتی رو که طی این چند ماه به دست آوردم،اینجا نوشتم تا یه عده که براشون جالبه و حس می کنن به دردشون می خوره،ازش استفاده کنن.اگر فکر می کنید درست نیست و براتون جالب نخواهد بود،خواهش می کنم رو ادامه مطلب کلیک نکنید و وبلاگ رو ببندید و برید...

وسلام!

حالا تشریف ببرید ادامه مطلب... 

انتخاب اسم:

اگه حس می کنید ممکنه اطرافیان تو انتخاب اسم برای فرزندتون دخالت کنن و رایتون رو بزنن،اگه اسمی انتخاب کردین و دوسش دارین تا روزی که براش شناسنامه نگرفتین،فاشش نکنید! روزی که سجل بچه رو گرفتین،برید بکوبید رو میز!! بگید این اسمشه!همینیه که هست!!! (این شوخی بود!)

زردی:

دونه برنج من زردی نداشت! همونطور که تو خاطرات زایمان گفتم از تو بیمارستان بهش ترنجبین دادم تا سلولهای مرده از بدنش خارج بشن تا هم کولیکش کمتر بشه و هم این سلولهای مرده به ریه ش سرایت نکنه.در ضمن تو پرانتز بگم که دو ماه آخر رو فقط و فقط خنکی خوردم.خنکیهایی مثل عرق کاسنی،ترنجبین،میوه های تابستونی به جز موز و انبه و سالاد فراوون + ذرت بدون سس.

قطره بیلی ناستر که همون شیرخشت دارویی و استریل هست خیلی تو رفع زردی مختصر موثره.

بیلی روبین 11 تا 14 تو مرز بستریه.البته خیلیها دستگاه تو خونه می گیرن و بچه رو تو خونه تو دستگاه می گذارن که اون خیلی بهتره.فقط چشم بند رو باید خیلی مواظب باشید که از روی چشم نوزاد کنار نره چون خیلی خطرناکه.

بد نیست بدونید که زردی از چشم شروع می شه و بعد به پوست بدن نوزاد سرایت می کنه.پس اگه نوزادی فقط سفیدی چشماش زرد بود،زردیش مختصره و جای نگرانی نیست.بعلاوه مدام باید بهش شیر بدید تا همون زردی مختصر هم با ادرار زیاد از بدنش دفع شه.خنکی دادن به نوزاد (منظورم شیرخشت و ترنجبینه)یکی از راههای رفع زردیه.

روز اول که از بیمارستان مرخص شدید،مدام نوزادتون رو چک کنید...ببنید پوست بدنش نسبت به پوست بدن خودتون زرد هست یا نه.اگه دیدید زرده،یه وقت تعلل نکنید و خدای ناکرده یه وقت بعد از 6 روز زردچوبه تحویل بیمارستان ندید!!

چون باعث عقب افتادگی ذهنی و آسیب رسیدن به کبد نوزاد می شه...

نکته:

اون موقع که باردار بودم، دیدن نوزاد دختر یکی از آشناها رفتم.بچه یک ماهه بود اما به شدت زرد بود.وقتی به مادرش گفتم گفت خوب می شه.من خنکی می خورم،بهش شیر می دم تا از بدنش دفع بشه.بچه به شدت بی قرار بود و نیم ساعت یکبار از خواب می پرید و گریه می کرد طوریکه همه مهمونا رو کلافه کرده بود.طفلک هم رفلاکس داشت ،هم کولیک و هم زردی.همه اینا ممکنه نوزاد رو حسابی کلافه و عصبی کنه و باعث بی قراری بیش از حد بشه.اما خوب مادرش زیاد اهمیت نمی داد و ترجیح می داد زیاد بچه رو دکتر نبره تا خود به خود مشکلاتش رفع بشه.جالب اینجا بود که می گفت طبیعیه و تا 40 روزه گی تمومه.

اما نشون به اون نشون که الان اون طفل معصوم 7 ماهشه اما درست و حسابی وزن نگرفته و بر عکس برادر 4 ساله ش که درشت و قویه (چون کلا خانواده درشت هیکلی هستن)ریزه مونده.شیر هم کم می خوره و کماکان رفلاکس داره.چون هنوز سوپ رو هم بالا می یاره.(تو مقوله رفلاکس در موردش توضیح می دم)

ماههای آخر بارداری که برای چک آپ می رفتم بیمارستان،توی پذیرش لابی یه خانواده اومده بودن تا نوزادشون رو بستری کنن.مادر مثل ابر بهار اشک می ریخت طفلک! اما به سر و وضع خودش بیشتر از بچه رسیده بود.همه اعضای خانواده ش هم باهاش اومده بودن و گریه می کردن.نوزاد طفلک هم زردٍ زرد بود و بیهوش بود.پرستار بخش عصبانی بود و می گفت اینا بچه رو بردن و مهمونیاشون رو گرفتن و بعد از یه هفته یه بچه مریض و درب داغون رو آوردن می گن خوبش کنید...

پس به موقع اقدام کنید ...

نکته:

اگر دیدید روزهای اول تولد نوزادتون زیاد گریه می کنه و آرامش نداره و بی قراره،مطمئن باشید یا کولیکه یا زردی.چون زردی اکثر نوزادان رو بی قرار و بی خواب می کنه.پس درمانهای مربوط به زردی رو انجام بدید و به سرعت به دکتر مراجعه کنید.


کولیک:

دل درد بسیار شایع تو نوزاداست.چون دستگاه گوارش نوزاد بعد از تولد خیلی ضعیفه و تو هضم شیر مشکل داره.وقتی نوزاد بعد از شیر خوردن(چه شیر خشک چه شیر مادر)بی قراری می کنه یا یک دفعه از خواب می پره و جیغ می کشه و به خودش می پیچه،شک نکیند که حمله کولیکه.اینجور موقعها ماساژ دادن پشت بچه و داروهای کولیک اید،کولیک از،پدی لاکت(Pedi Lact) (که این آخری ضد نفخ و کولیکه و کاملا" داروی جدیدیه و معجزه می کنه)،موثرن و داروخانه ها بدون نسخه می دن چون عوارض جانبی ندارن و بی خطرن.یعنی زود جواب می دن.گریپ میکسچر هم بد نیست اما ایرانیش به درد نمی خوره و برای نوزادان رفلاکسی اصلا خوب نیست.

حالا اگه این داروها در دسترس نبود،می تونید این معجونی که می گم رو درست کنید و توی شیر خشک بریزید یا بعد از شیر به بچه بدید تا نفخ نکنه.(این معجون توصیه اکید بهترین متخصص نوزادانه و تا اینجا که برای دخترک من جواب داده)

یک تکه نبات سفید(کوچک)+افشره عرق نعناع(در حد 5 قطره)+ آب جوش اندازه 1/4 استکان برای حل کردن نبات. می تونید این معجون رو با قطره چکون ذره ذره به نوزادتون بدید.

نکته:

یکی دیگه از دلایل کولیک ،دفع نشدن سلولهای مرده داخل روده نوزاده.باید چیزی به نوزاد بدید تا رانش داشته باشه و معده و روده ش رو پاک سازی کنه که در این بین،ترنجبین بهترین و کم خطرترینه و آرام بخشترینه.

بعلاوه اگه شکم بچه دیر به دیر کار کنه،باعث معده درد و کولیک و بی قراری می شه.در این مورد دکتر به من گفت اگه تا دو هفته هم شکم بچه کار نکنه،مشکلی نداره.اما من به شخصه نمی گذارم بیشتر از یک روز طول بکشه.چون دونه برنج دل دردهای بدی می کنه.


آروغ گیری:

این پروسه واقعا پروسه داغونیه!!!یعنی من می مردم تا آروغ دونه برنج رو می گرفتم!

بهترین وضعیتی که شما می تونید برای آروغ گیری نوزادتون انتخاب کنید،عمودی نگه داشتنشه.سرش رو به سینه تون تکیه بدید و عمود روی دو تا دست بگیریدش طوریکه پشتش به سینه شما باشه.یه دست رو زیر پاهاش بگیرید و یه دست رو زیر سینه ش.به سرعت آروغ می زنه.این هم برای نفخش خوبه و دل درد رو تسکین می ده،هم باعث می شه محتویات معده ش بالا نزنه.

اگر نی نی عزیزتون آروغ نزد،سه حالت داره: یا نفخ نمی کنه(که درصدش خیلی کمه) یا نفخ می کنه و دل درد شدید می گیره یا شیر رو بالا می یاره.پس با حوصله سعی کنید آروغش رو بگیرید.


گریه نوزاد به هنگام شیر خوردن:

بعضی وقتا ممکنه بچه وقتی داره شیر می خوره،بزنه زیر گریه،این یعنی اینکه شیرتون تموم شده یا کمه و چونه ش دیگه قدرت خوردن نداره.اما در 80 درصد موارد سینه نگرفتن نوزاد و اینکه صورتش رو از سینه برمی گردونه و جیغ می زنه به خاطر رفلاکسه.

نکته:

یکی برام تعریف می کرد که شیر یه مادری که تازه فارغ شده بود،تلخ بود و هیچ کس متوجه نشده بود.بعد که خود راوی داوطلب شده بود و شیر رو چشیده بود،متوجه شده بود بدمزه ست و نوزاد برای همین نمی تونه درست شیر بخوره و گریه می کنه.موادخوراکی ای که شیر رو خوشمزه می کنن یکی :معجون عسل + آبلیمو + آب ولرم ه.یکی دیگه :آب میوه طبیعه.

اگه شیر مادر خوش طعم باشه،نوزاد با میل و رغبت شروع به خوردن می کنه.


مارک پوشک:

مارک پوشک مورد استفاده بستگی به درجه حساسیت پوست نوزاد داره.اگر نظر من رو می خواین به این توصیه عمل کنید:

1-اگر نوزاد تو فصل گرما و بهار به دنیا می یاد،یه مارک خیلی خوب بگیرید تا پاش عرق سوز نشه.مارکهای "جان ب ب"،"اوی بیبی "که لوسیون داره و "پریما" عالین.همه ضد حساسیتن.

2-اول کاری از مارکهای مولفیکس و ایرانی مثل دافی بیبی اصلا استفاده نکنید!چون ممکنه روزای اول نوزاد بهشون حساسیت بده و یه مشکل دیگه به دل دردها و شب بیداریهای شبانه اضافه شه.به خاطر یه 60-70 تومن کمتر به خوتون و نوزادتون سختی ندید وگرنه اونوقته که باید بدوئید دنبال دکتر و پمادهای مخصوص!!


مارک دستمال مرطوب:

مارک دستمال مرطوب "وی" خیلی خوبه.دونه برنج من هم سفید پوسته هم حساسه اما این مارک واقعا بهش ساخته.هم بوی خوبی داره و هم ضد حساسیته.

از مارک چیکو سنسیتیو هم می تونید استفاده کنید.اون هم خیلی خوبه و برای ماههای اول نوزاد کاربرد داره.

نکته مهم این که دستمال مرطوب واقعا لازمه.تو روزهای سرد که شستشوی نوزاد قدغنه به خاطر سینه پهلو،نصفه شب که دارید از خواب هلاک می شید!!! و برای شستشوی جیش فسقلی،خیلی به درد بخوره و کاربرد داره...


فکر کنم برای این دفعه زیاد شد...بقیه ش بمونه برای بعد.

دفعه دیگه در مورد رفلاکس و اینکه چه جوری شیر مادر زیاد می شه،براتون می نویسم.

فعلا"!

نظرات 37 + ارسال نظر
مژگان یک دنیا عشق سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 09:25

بیشتر بنویس دوستم.من که خیلی خوشحال میشم.دلم میخواد اطلاعاتم کافی باشه تا بشینم هاج و واج اطرافیان هی تجویزات کنن واسه نی نی .
پوشک و دستمال مرطوب رو گرفتم این مارک
ترنجبین و نبات سفید و شیر خشت رو هم نوشتم برم عطاری بگیرم
من الان وارد ماه 7 شدم ولی هر روز شیر موز +چهار مغز میخورم.بده؟؟؟
مگه بیمارستان خودش زردی رو چک نمیکنه.من ترسیدم کههههههه.
اون پدی لکت رو لازمه بگیرم بذارم باشه؟

خیلی کار خوبی می کنی که می خوری...بعد زایمان آدم درب داغون می شه...اما سعی کن خنکی بخوری زیاد.اینایی که می خوری گرمین.من 20 تا شیشه عرق کاسنی خوردم.چرا بیمارستان چک می کنه اما روزای بعد زردی زیادتر می شه.می تونی از روز اول تا روز سوم که می بریش غربالگری بهش شیرخشت و ترنجبین بدی تا زردیش بیاد پایین.پدی لاکت واقعا داروی عالیهه.من که راضی بودم و بهترین دکتر کودکان تجویزش کرده.از من می شنوی بگیر.ضد نفخه و ضد رفلاکسه.

ستاره سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 10:21 http://www.twolover.ir

سلام ممو جان
مرسی عزیزم خیلی کامل و خوب بود
در آینده حتما استفاده میکنم

خواهش می کنم دوست عزیزم...

memol سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 10:44 http://ona7.blogfa.com

من 3/5 ساله ازدواج کردم ولی حس میکنم هنوز زوده واسه بچه دار شدن...من 26 و همسر 29 ساله‌ایم
ولی اینا خیلی خوبه که بدونیم...ممنونم واقعا...

خواهش می کنم دوستم...هرچی زودتر بچه دار شی بهتره...زودتر از جا بلند می شی و حوصله ت بیشتره.عوارض زایمانت هم کمتر می شه.

ماه گل سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 11:07 http://yekboreshzendegi.blogsky.com

واای که منی که نه مادرم و نه باردار با دقت همه رو خوندم و حتما به درد همه خواهد خورد .. ممنون عزیزم که انقدر احساس مسئولیت می کنی نسبت به اینجا و دوست داری همه از اطلاعاتت استفاده کنن ... خدا به هر کس به اندازه ی دلش می ده ممو و تو دل بزرگی داری .

مرسی ماه گل جانم...خیلی بهم لطف داری...ایشالا صاحب یه نی نی ناز بشی...

مارال سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 11:37

ممو جان ممنون که تجربیاتت رو به اشتراک می ذاری، راستی یه خواهش می شه لطف کنی و آدرس یا شماره تماس دکتر دونه برنج رو بهم بدی، تو چند تا وب دیگه هم خوندم که شما و بقیه دوستان پیش این دکتر می رید و تشخیصش خیلی خوبه.. ممنون میشم ازت.

عزیزم شما نی نی داری احیانا"؟ایمیلت رو برام بگذار...هر چند نفر که شماره ش رو خواستن،لیست می کنم و بعد براشون میل می کنم.ممکنه یه کم طول بکشه عزیزم..

مریم سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 11:45

ممو جان
من با اینک مجردم اما از این تجربیاتت بی نهایت لذت میبرم و امیدوارم من یروز برای دونه برنج خودم استفادشون کنم

انشاالله مریم جانم...

غزل سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 12:26

من با همششششش موافقمممممممم مخصوصا اون خوش طعم بودن شیر مادر منکه روزای اول خیلی زعایت میکردمو هر چیزی رو نمیخوردم و اون ترنجبین که خیلی عالیه بعلاوه عرق نعنا و اینکه من از اول که پوشک ایرانیا رو گرفتم و پشیمون شدم دیگه از همون ابتدا از هاگیز استفاده میکنم خیلی خوبه مولفیکسم بدن پسریم سیاه کرد
راستی من پماد کالندولا رو هم پیشنهاد میکنم برای قرمز شدنای احتمالی عالیههههههههههههه
به نظرم داشتن فلاسک هم لازمه کوچیکش برای زمانایی که نی نی شیر خشک میخوره

دقیقا غزل جان...ایرانیش اصلا خوب نیست...در مورد پماد و فلاسک باهات موافقم شدید...

غزل سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 13:10

راستی روغن زیتون هم خیلی خوبه هم خوردنش بعد از زایمان و هم برای نی نی نه اینکه بخوره ها مالیدنش روی شکم جهت عقربه های ساعت یبوست رو بر طرف میکنه من برای پسری اینکارو میکنم یک وقتایی یبوست میشه عالیه
انجیرم شیر رو زیاد میکنه برای یبوست نشدن مادر هم خوبه
راستی برای دل درد نشدن نی نی خوده مادر هم توی خوردنش خیلی باید رعایت کنه مثلا حبوبات نخوره یا خوردن شیر این هم برای مادر نفخ میاره هم نی نی دل درد میگیره
خوردنه اناناس هم همینطور مخصوصا برای س زارین خوب نیست

درسته دوستم...باید رعایت کردن تو خوردن تو دوران شیردهی...حالا تو قسمتهای بعدی این رو هم گفتم!

نازنین سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 13:22 http://nazmoh.blogfa.com/

سلام یه دنیا ممنون بابت این همه اطلاعات کامل
اون قسمت زردی و کولیک برام کلی اطلاعات جدید داشت(تازه من مامان یه دهخترک 5.5 ساله ام و بار دومه که باردارم!)
فقط یه سوال آیا مصرف عرق ترنجبین رو هم دکتر دونه جان اکی کرده بود؟
در مورد پوشک منم پریما پمپرز و دستمال مرطوب سنسیتیو پمپرز رو برای دخترک استفاده کرده بودم که بی نهایت راضی بودم.
بی صبرانه منتظر تجربیات بعدیم بازم تشکر

چه خوب عزیزم...خدا رو شکر...
والا من به دکترش نگفتم که ترنجبین می دم.چون همون اوایل بهش می دادم،یعنی از یک روزگی تا 20 روزگی...برای اینکه هم آرامبخشه هم رانش داره...خطری هم نداشت.داروهای گیاهی خطر و عوارض کمتری دارن.

رضوان سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 13:43 http://dokhtar0irooni.blogfa.com/

با اینکه نه باردارم و نه بچه دارم اما خوب خوب نوشته هاتو خوندم.بلاخره آدم متاهل یه روز نی نی دار میشه دیگه.

واقعا تو این دوره کم پیدا میشن کسایی که اینقدر خوب و کامل تجربیاتشونو منتقل کنن.واقعا بهتون تبریک میگم.

من یه چیزی بگم مادربزرگم به خاله هام میگه شادونه شیر رو خوشمزه میکنه.اینم تجربه من!!!!

با اجازتون متنتونو کپی کنم و واسه خودم نگه دارم اگه مشکلی نیست؟

نه عزیزم کپی کن...چه اشکالی؟؟فقط با ذکر کنبع باشه!!
ممنون که شادونه رو گفتی...نمی دونستم!

فلفل بانو سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 14:42

کاش یکی بود قبلا اینا رو برام میگفت چه نیکو کاری


برای خوشمزه شدن شیر گندم شاه دونه هم خوبه شیرم زیاد میکنه

الهیییییییییی!کاش یکی بود اینا رو قبل به دنیا اومدن دونه برنج می گفت!عزیزمییییییییی!
بابت خصوصیات ممنون دوستم...

مجی سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 15:29 http://soghaatii.blogfa.com/

وای عالی باود باید سیوش کنم. خوب کاش اینا یک کتاب بود. عالی بود . یه عالمه ممنون

مجی سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 15:43 http://soghaatii.blogfa.com/

دلم نیومد دوباره ازت تشکر نکنم. خدا هدیه دوست داشتنیت رو برات حفظ کنه

خواهش می کنم عزیزم...لطف داری بهم...

طلوع سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 17:11

سلام. ممنون بانو که اطلاعاتت رو در اختیارمون گذاشتی. من هم باردارم. لطفا شماره و آدرس متخصص کودکان رو برای ما هم بفرست. راستی بعضی پزشکا میگن دادن شیرخشت و یا ترنجبین و یا خوردن چیزهای خنک توسط مادر در کم شدن و یا برطرف شدن زردی نوزاد تاثیری نداره، اما خب فکر میکنم طب سنتی تایید میکنه..با سپاس فراوان

به نظر من طب گیاهی بهتر از شیمیاییه..من که نتیجه گرفتم طلوع جان...
قطره شیمیایی بیلی ناستلر همون شیرخشته گیاهیه و یکی از دکترها ترنجبین رو تایید کرد.
چشم!بزار چند نفر بشید،براتون ایمیل می کنم عزیزم...

هلیا سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 17:41

مرسی از پستت هرچنداز من گذشته دیگه فقط خواستم بگم عشقم رو ماچ کن بچلون

به روی چشم هلی...

هلیا سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 17:41

میگم قربونت کاش یه پست درباره پوشک گیری داشتی که بیچاره شدم

خواهر جان!! پوشک گیری اندازه یک قرن طول می کشه!! یکی می گفت یک سال طول کشید تا پسرش رو از پوشک گرفت...

نیره سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 17:42

سلام عزیزم ممنون از اینکه اینقد کامل اطلاعات میدی..من مولفیکس استفاده میکنم وتاحالا به پای دخترم ساخته دستمال مرطوبم از مارک پریما استفاده میکنم که عالیه وخیلیم خیسه..فقط دخترکم بعضی وقتا دل درد داره که دکتر قطره کولیک داده که انگاری خیلی بدمزه اس...من اکثرا گریپ میچر میدم.این پدی لاکت موثر تره؟
راستی اگه مادرا گاهی لیموشیرین بخورن تودرمان یبوست خیلی موثره
میشه درباره چیزایی که شیروزیاد میکنه هم بنویسی..به دخترت کمکی هم میدی یافقط شیرخودت؟

گفتم که عزیزم...پستهای بعدی در مورد شیردهیه...
برعکس مولفیکس اصلا به دختر من نمی سازه!
پدی لاکت عالیه!! من که خیلی راضی بودم.گریپ میکسچر اصلا به درد نمی خوره! روی دختر من که اثر نداشت! کولیک اید و کولیک از خیلی هم خوشمزه ن! شیرینن و مزه عرق نعناع می دن...این دو تا هم خیلی خوبن.ضد کولیکن.

نیلوفر سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 18:05 http://www.niloufar700.persianblog.ir

عالی بود مثل همیشه. شاید به خیلی از چیزهایی که میگی برخورد کردم اما دلیلش رو نمیدونستم. الان میتونم منطقی بکوبم توی دهن اونایی که زیادی حرف میزنن (شوخی کردم)

عزیزمی...

هانالو سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 18:15 http://hanalo.persianblog.ir/

خیلی خوب بود.....من ایشالا تو سال جدیدد بعد از تابستون میخوام اقدام کنم ....واااقعا به دردم میخوره ...مرسی عزیزمممم

ایشالا...

حورا سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 18:15 http://WWW.nime.blogfa.com

عالی

متولد ماه مهر سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 18:18

عزیزم پسر من رفلاکس داره و الان که چهار ماهش هست باز هم بی قرار هست و بیشتر بی قراریش بخاطر کم خوابیش هست.

عزیزم...اگه رفلاکسش کنترل بشه،خوابش هم خوب می شه...این رفلاکسه که بچه رو بیدار و بی قرار نگه می داره.4 ماه برای رفلاکس زمان زیادیه.چون بعد از 4 ماه بی قراری فروکش می کنه.یه سری دارو باید مصرف کنه.رفلاکس رو جدی بگیر...حتما!پست بعدیم در همین مورده.

بهار سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 19:37 http://faslejadidema.blogfa.com

ممو جان با اینکه من خودم هنوز این مراحل رو تجربه نکردم ولی برام خوب بود خوندن اینا. مرسی

سارا سه‌شنبه 6 اسفند 1392 ساعت 22:38

مرسی عزیزم.واقعا لطف کردی.منم قصد دارم بهار اقدام کنم.خیلی بابت مطالب مفیدت دعات کردم.

چه خوب عزیزم...به سلامتی ایشالا...

مهری چهارشنبه 7 اسفند 1392 ساعت 00:09

عزیزم ممنون که تجربیاتت رو به اشتراک می ذاریالبته من 11 ساله که مادر شدم و یه شازده پسر دارم ولییییی شاییییید بخوام یکی دیگه بیارم راستش مطمعن نیستم تو سن 34 سالگی خیلی پر رو ام نه

چی بگم والا؟؟

آتا چهارشنبه 7 اسفند 1392 ساعت 03:22

از اینکه اطلاعاتت رو در اختیار بقیه میزاری ممنونم. سیو کردم برای روز مبادا

ممو می تونم اسم دکترتون رو بپرسم؟

ایمیلت رو بزار...

مارال چهارشنبه 7 اسفند 1392 ساعت 08:02

ممو جان ممنون از پاسخت، هنوز نی نی ندارم اما اگه خدا بخواد تا چندماه آینده که برگردم ایران می خوام به جرگه مادران بپیوندم اما فقط خودم نیستم دخترخاله ام الان بارداره و دنبال یه پزشک با تشخیص خوبه ممنونم عزیزم
saremi_maral@yahoo.com

دیدم عزیزم...

ترلان چهارشنبه 7 اسفند 1392 ساعت 08:23 http://tarlancafe.persianblog.ir

یعنی اینارو که میخوندم میگفتم ای کاش قبل از به دنیا اومدن شازده یکی بهم میگفت!! البته ناگفته نمونه همیشه بچه اولی جهت تجربه اندوزیه و این کاملاْ طبیعیه!!!
متاسفانه من تا قبل از زایمان فقط و فقط به زایمان فکر می کردم و این که بالاخره کی بارداریم تموم میشه و من (راحت میشم)!!!!!!!! (این راحت میشم و حال کردی؟؟؟!؟!؟!!!) و وقتی که پسرم به دنیا اومد تازه فهمیدم اووووووووووووه چقدر چیز میز باید بدونم و نمی دونم!!! مهمترینش شیردهی! دیگه کارم شده بود توی اینترنت گشتن برای نحوه شیردهی و اینکه چه چیزایی شیر رو زیاد می کنن و چه جوری خواب بچه رو تنظیم کنیم و .....!!! خانومهای باردار عزیز! لطفاْ ۲ ماه آخر بارداری برید دنبال کسب اطلاعات که پس از زایمان تازه داستان شروع میشه!!

دقیقا! منم خیلی تو نت گشتم قبل فارغ شدنم اما انگاری یه چیزایی تجربه ست!

نانازی بانو چهارشنبه 7 اسفند 1392 ساعت 12:24 http://nabat.blogfa.com

ممو جوونم مصاحبت عالی بود. این پست رو هم من با اینکه مامان نیستم خوندم. دلم بچه خواست. از این بچه بیحال ها

عزیزم...از دست تو ناناز!!

الی چهارشنبه 7 اسفند 1392 ساعت 21:23

سلام مموی عزیزم ممنون بابت اطلاعاتی که در اختیارمون میذاری و اگاهی میدی بهمون.امیدوارم بتونیم قدردان لطفهای همیشگیت باشیم.خیلی دوستت دارم بوووووووس.شب شما بخیر.

لطف داری عزیزم...

نیلوفر پنج‌شنبه 8 اسفند 1392 ساعت 09:17 http://www.niloufar700.persianblog.ir

اوفففففف چشم و ابروش منو کشته. لباس توت فرنگیش منو مرده. به خدا این کوچولو ها خوده خوده فرشته ان. انشاله یه پست بذار در مودر غذاهایی که میشه به جوجه ها داد الان. رهای ما ۶ ماهش شده و دکترش تازه گفته باید یه چیزهایی بهش بدن. میخوام تجربه هات رو به مامان فنچ رها منتقل کنم.

چشم! بزار تجربیات خودم کامل بشه! آخه خود منم هنوز درست و حسابی در مورد غذای بچه ها نمی دونم!
بعد هم بچه ها ذائقه شون با هم فرق داره...پشت کارت واکسنشون هست نیلو جان!

نفس پنج‌شنبه 8 اسفند 1392 ساعت 09:20

قربون این دونه برنج ناز بشم که هرروز داره به مامانش شبیه تر میشه غذا خوردنشم مبارکطریقه آشنایی رو اشتباه گفتم شرمنده حواس ندارم که خواهرمرسی از تجربیات مفیدت منکه هنوز نی نی ندارم اما خواهرم دوماهه بارداره و معده درد شدید داره هیچی نمیتونه بخوره زود حالش بهم میخوره انشالله بعد از به دنیا اومدن نی نی این تجربیاتتو استفاده میکنه بازم مرسی

عزیزمی....

ترلان پنج‌شنبه 8 اسفند 1392 ساعت 12:56 http://tarlancafe.persianblog.ir

پسر من الان ۷ ماه و نیمشه ولی هنوز درست و حسابی غذا نمی خوره و ترجیح میده شیر بخوره!!!!!!
البته روزی یکی دو بار سرلاک میدم ولی فرنی و حریره رو که اصلاْ دوس نداشت!! میاورد بالا! سوپ هم خیلی کم! دوس داره غذای ما رو بخوره که به خاطر نمک و ادویه بهش نمیدم!!! موندم چیکار کنم؟!

دوستم به نظرم باید غذا رو شروع کنی...پوره سیب زمینی و هویج رو هم امتحان کن.لعاب برنج رو همینطور...
تو این سایت هم می تونی عضو شی و از دکتراش بپرسی به سرعت بهت جواب می دن!
madarclub.com
عالی بود ترلان اون خصوصیت!ماشالا به اون کپل پای خوشمزه!!!الهییییییییییی!بابا تو چه نگران غذایی!! اون که ماشالا خوب وزن می گیره!

مامان نجمه پنج‌شنبه 8 اسفند 1392 ساعت 16:05 http://niniema.mihanblog.com

سلام عزیزم.وبلاگتو از وقتی باردار شدی خوندم.خیلی جالبه نی نی من 16 ابان به دنیا اومده.یه ماه کوچولوتره از نینی شما.
پسر منم زردی نداشت خداروشکرو یه کوچولو چشاش زرد بوذ که دکی گفت مهم نیس.من کاسنی نخوردم اما تا دلت بخواد آب خوردم.
ممنون از تجربیاتت.فقط دکترت گفت غذا بهش بدی؟زود نبود؟ یا مثلا. شیر خوب نمیخورد و خوب وزن نمیگرفت؟یا کلا تز دکتر بود؟میشه اسم دکتر. و به منم بگی

کار خوبی کردی عزیزم...نه غذاش به موقع بود...اتفاقا ماشالا هم خوب وزن گرفته هم رشدش خیلی خوب بوده. دکترش گفت باید زود غذا رو شروع کرد چون معده ش آمادگیش رو داره...
پسرت رو ببوس...ایمیل کنم برات طول می کشه...

لیلی شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 18:35 http://darnegaheleylie.blogfa.com

خیلی ازت ممنونم

جزو متفاوت ترین و کاربردی ترین تحربه های مادرانه بود

قابلی نداره عزیزم.

سیندخت یکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت 13:51

دست گلت درد نکنه برای این همه تجربه مفید... البته منم تقریبا به همشون رسیدم...
در مورد گریه بچه وسط شیر، من به تجربه یافتم که علتش بادگلوئه... یعنی تا هیراد گریه میکنه من بادگلوشو میگیرم دوباره راحت شروع به خوردن میکنه...
پوشک هم اوی بی بی عالیه واقعا...
اون معجون که گفتی هم امتحان میکنم... البته بزنم به تخته پسرک من چندان این مدلی نیست یعنی خیلی تلاش میکنم و کلیه نفخی جاتو حذف کردم از برنامه غذاییم و خیلی موثر بوده... دلم لک زده برای یه کاسه ماست! یه پرتقال!!!!

خوب خدارو شکر...از لبنیات باید پرهیز کنی؟خیلی سخته!!
درسته بادگلو هم هست.

گلی چهارشنبه 14 اسفند 1392 ساعت 14:21 http://www.mygreendays.blogfa.com/

عزیزممممممممممم
مدتها بود که وقت نکرده بودم به وبت سر بزنم....چقدر هیجان زده شدم از پستهایی که برای دخترت نوشتی...خیلی خیلی خیلی بهت تبریک می گم می دونم که خیلی دیره ولی حالا تو از من قبول کن......
راستی دندون خوشگلش هم مبارک باشه

مرسی عزیزم...لطف کردی...

نیلوفر جمعه 16 اسفند 1392 ساعت 17:27 http://www.niloufa700.persianblog.ir

۵ ماهگیش مبارک باشه این فرشته ناز
الهی قربونش برم انقده نافذ نگاه میکنه این جیگر
نوک مماخش رو ببوس به نیابت از طرف من قربتاْ الی اله

قربانت نیلو جان...بوسیدم!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.