عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

تشکر ویژه از دوستانی که کتابم رو تهیه کردند و خواندند...

در پی خبر خوبی که دیروز از نشر بهم رسیده جا داره از دوستانی که کتابم رو تهیه کردن و خوندن و کامنت گذاشتن،یه تشکر ویژه بکنم.

در ادامه مطلب بدون ذکر اسم، نظرات و ابراز احساسات از طریق دوستان عزیزی که تا این لحظه خودی نشون دادن و نظرشون رو تو وبلاگ ثبت کردن براتون می گذارم...بقیه دوستانی که کامنتشون اینجا نیست،هم فقط خبر دادند که تهیه کردند،اما نظری نگذاشتند.

کتابخوان بمانید...

پینوشت:عیدتون پیشاپیش مبارک...


1)

ممو جان

حالا که این گفتی شب پیش خیلی تصادفی از کتابفروشی گلدیس رد می شدم و رفتم داخل و سراغ کتاب شما رو گرفتم و دیدم خوشبختانه آمده
بلافاصله خریداری کردم نزدیک ساعت 8 شب بود که شروعش کردم و تا صبح امروز تند و تند خواندم ساعت 7 صبح تمامش کردم
نتوانستم زمینش بگذارم باید بگویم عالی بود عالی پر از کشش و حرفهای تازه ساده از خیلی از وبلاگیهایی که کتاب چاپ کرده اند زیباتر و بهتر نوشته بودید
لذت بردم دست مریزاد


2)

قلم شما محشره
هر چه بیشتر پیش می رم بیشتر لذت می برم
با قلم زیباتون غافلگیرم کردید هر گز فکر نمی کردم اینقدر زیبا بنویسید
موفق باشید


3)

ممو جان منم جمعه اومدم و کتابت رو خریداری کردم. حدودای ساعت ۵ اینا بود اومدم. ولی خب خودت نبودی. حالا چیکار کنم منم یه امضا میخوام راسی میخواستم خانومه رو بزنم که وقتی اسم کتابتو گفتم رفت ازون ژشت اورد جلو نچیده بودن کتابت رو. چغولی کردم:دی

4)

سلام تبریک مموجون کتابتون توی شهرستان ها هم پخش شده ؟ من که رمان خونی رو از شما یاد گرفتم بی صبرانه منتظرم اولین رمان امسال مال شما باشه که میخرم همیشه شاد و سلامت باشی


5)

سلام ... منم جمعه رفتم نمایشگاه و کتاب شما تموم شده بود ...


6)
ممو جان قلمتون فوق العاده گیراست واقعا آدمو جذب میکنه من از دیروز شروع کردم الان فصله 16 هستم همه ی فکرم شیدا شده :) تازه قرار_ برایه دوستم که ایتالیاست کتابو بفرستم که بخونه اینقد که براش تعریف کردم.
ایشالله همیشه شادو سلامتو موفق باشین


7)

سلام ... منم جمعه رفتم نمایشگاه و این کتاب شما تموم شده بود ... :((


8)
فوق العاده بود من عاشق این قلم نویسنده هستم


9)
مبارکه ممو جون.. بهت افتخار می کنم.. به امید روزهای روشن آینده..


10)
بسیار عالییییییی طرح روی جلدش فوق العاده است


11)
خیلی برات خوشحال شدم انشاالله که پر فروش بشه خیلی مبارک باشه


12)
تبریک میگم ممو جون.برات یه دنیا موفقیت آرزو دارم.


13)
به نظر من این کار به عنوان اولین کار یک نویسنده عالی بود.ساختار قوی و شخصیتها هم قوی پردازش شده بود.همه چیز به تفسیر و باورپذیر و واقعی نه اغراق داشت و نه تیتراژهای پیش پا افتاده امروزی رو!دختر بسیار زیبا با پسری بسیار زیبا یا ماشین مدل بالا!من از این موردها تو کتابها مکتنفر که خوشبختانه این کتاب یک زندگی واقعی و عالی رو به تصویر کشیده بود.من از احساسات زنانه و مادرانه این کتاب لذت بردم.دست خانم نویسنده درد نکنه!


14)
رمان هایی که من می خوندم قدیما اینجوری بودن که دو سه فصل اولشون حال بود وسطش برعکس می شد بعد آخرش دوباره حال! یا اینکه نصفیش حال و نصفیش گذشته...ولی تو رمان شما سریع فهمیدم فصل فصل می رفت حال و گذشته...جالب بود...رسا و شیوا بود... ممنون


15)
خانم نویسنده قلمتون زیبا و گیراست هیمن دلیل خرید کتاب شما بوده من یکی از خواننده های کتاب هستم و کتابتون رو تهیه کردم واقعا شیوایی قلم رو تحسین می کنم احساسات ناب دخترانه و زنانه خیلی زیبا به تصویر کشیده شده می تونم بپرسم کتاب دوم شما کی چاپ می شه


16)
نمی دانستم کجا برای شما در مورد کتابتون نظر بزارم.تو سایت هم نظر م را گفتم. کتاب رو خوندم به نظرم کتاب شما زنده بود رنگ داشت جان داشت .همه چیز به نفسیر و قابل باور بود منطقی و پویا حس خوبی ازش گرفتم قلمتان جاوید


17)
عزیزم دیروز نمایشگاه بودم تبریک کتابت تموم شده بود خانمی به ما نرسید.


18)
با سلام آمدم اینجا که این کتاب رو نقد کنم.نکته جالبی که در این کتاب به چشم می خورد تحقیق زیاد نویسنده در مورد دانشگاه زبان بود همه چیز در مورد دانشگاه زبان مو به مو درست بود.تمام واحدهای درسی تمام فضاها همه چیز رعایت شده بود و به دور از اشتباه بود.از اینکه این داستان اینقدر رئال بود تشکر می کنم و برای نویسنده این کتاب آرزوی موفقیت روزافزون دارم


19)
زیبا بود.. موضوع داستان جدید بود... آخرش رو نمی شد حدس زد و حتما باید داستان رو دنبال کرد... موفق باشین...


20)
تمامش کردم خیییلی دوستش داشتم ممنون


21)
حرفی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند پر فروش شدن کتابتون مبارک


22)

اولش کمی خسته کننده بود اما بعد ماجراها بکوب پیش آمدند و خیلی خوب داستان جلو رفت اما فکر می کنم اولش چون در مورد خصیت ها توضیح داده شده بود آروم بود و یکنواخت می زد.امااز 50 صفحه بعدش ماجراها که پیش آمد جذاب شد.شخصیت شاهین خیلی به من شبیه بود.انگاری نویسنده برداشته بود اخلاق و رفتار من رو نوشته بود.به نظر من نگارشش و نوشتارش خیلی قوی بود چون کشش داشت و من رو دنبال خودش کشوند.2 روزه کتاب رو تمام کردم.ممنون از نویسنده. موفق باشید


23)
سعی کردم از داستان بیام بیرون و هی همذات پنداری نکنم اولا خیلی خوشم اومد که داستانت حاشیه الکی نداشت یعنی کشدار نبود رو شخصیت اصلی تمرکز کرده بودی دیدی بعضی رمانها رو میتونی چند صفحش رو جا بندازی بدون اینکه چیزی از دست بدی اما کتابت اینطوری نبود دوما یه بازی زمان توش داشت که خیلی ازش خوشم اومد به نظرم یه جور هنرمندی اومد سوما برام صحنه ها خیلی ملموس بود اغراق امیز و تصنعی نبود اما از یه جایی به بعدش غافلگیرم نکرد و تونستم داستان رو حدس بزنم.


24)
من یه هفته پیش از سایت کتاب بخوان دات کام رمان ایستگاه اخر رو سفارش دادم و امروز به دستم رسید پست چی اورد دم در خونمون.خیلی خوشحال شدم واقعا ذوق کردم و تا صفحه ی 17 خوندم و الان اومدم این حرفامو تو این کامنت به شما بگم.راستی من اصن دلم نمیخواد زود تند تند بخونم کتابو تموم کنم و فقط ببینم چی میشه بلکه کلمه به کلمه جمله به جمله اروم میخونم و تصورش میکنم تا جایی که بتونم.من واقعا میخوام ازتون تشکر کنم.خیلی ممنون.


25)

من هر روز میخونمت و نوشته هاتو دوست دارم
و در اولین فرصت کتابتم میخونم بوس
منم یه دخمل دارم که چند ماهی از دخمل تو کوچیکتر


26)

وای ممو!آخرین باری که رمان خوندم،دبیرستان بودم فکر کنم.ولی خوشم اومد سر و ته داشت!یهو تموم نشد!وای!اونجا که شیدا شاهین رو می بینه،مگه من می تونستم این کتابو زمین بگذارم؟همینجور گریه گریه!هی شوهرم می گفت به بچه آسیب می رسونی،نمی زارم بخونیش!خلاصه که کلی خوشم اومد.این کتاب رو دختر خاله م برام از تهران فرستاده...نمی دونم از کجا آورد آخر!حتما دومین کتابت رو می خرم عزیزم...

27)

مموی عزیزم عصر که با ذوق همیشگیم وبلاگت رو باز کردم از دیدن کامنتم جا خوردم ... ممنونم هزاران بار به خاطر هر چی که اسمش زندگیه و تو این صفحه خیلی راحت می تونی بخونی و لمسش کنی .. ممنونم که میشه با خوندن یه متن چند خطی از حسی که اعماق دلم خوابیده و ازش خبر ندارم پرده برداری و اینجاست که باید گفت شاهکاری بانوی نازنین ..

دیگه هرجور شده کتاب شمارو باید خوند


28)

عزیزم کتابت خیلی راحت و بدون دردسر به دستم رسید!.
کتابت دوست داشتم و قلم زیبات رو!.
امیدوارم این کتاب بازگشایی راه کتابهای بعدی تو باشه!.
چقدر هم جلدش حس لطیفی در آدم ایجاد میکنه!
.
.
راستی امروز غروب بجای بستن چمدونهای سفر مشغول خوندنش بودم
دوستی با تو افتخار بزرگی برای منه!
یه عالمه بوس برای تو مامان خانم دوست داشتنی و نویسنده.

29)

به نظر من عالی بود و به عنوان کار اول یک نویسنده جوان،خیلی چیزها توش رعایت شده بود.اما آخرش خیلی خوب تموم شد.من دوست داشتم یه کم تعلیق داشت و به عهده خود خواننده بود.