عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

زبان تلخ...

 تو یه جمعی دور همدیگه نشستی و داری ابراز عقیده می کنی،یه دفعه یه نفر،حق به جانب کلفت بارت می کنه!همچین هم حق به جانب بهت تیکه می ندازه که تو به خودت شک کنی و بگی:یعنی حرف بدی زدم؟خوب ابراز عقیده صادقانه ست دیگه!یه بحثی مطرح شده که تو هم دوست داری آزادانه ابراز عقیده کنی...این که بد نیست!

نمی دونم فلسفه تیکه انداختن و کلفت گفتن به این و اون چیه؟چه لذتی داره وقتی یکی با منظور به کس دیگه ای تیکه می ندازه؟تو یه مبحث روانشناسی،می گن طرف می خواد خودش رو تخلیه کنه و به قولی دل خودش خنک شه!

خوب حالا گیریم که خنک شد!بعدش چی؟هیچی!یه عده از آدم می رنجن و به رابطه ها لطمه می خوره و اون عده کم کم خودشون رو کنار می کشن.لابد طرف می گه: خوب بکشن! گور باباشون! اما همیشه، این جمله قشنگی نیست و کاربرد نداره مطمئنا...

آدمها به ارتباط با اطرافیانیاشون احتیاج دارن.حالا با دلیل و بی دلیل چون ما تو اجتماعی از آدمها و ارتباطات زندگی می کنیم و نمی تونیم نادیده ش بگیریم...

زبون تلخ داشتن ، خط کش دست گرفتن ، این و اون رو اندازه زدن و بکن و نکن کردن،جز اینکه دلخوری به دنبال داشته باشه،نتیجه دیگه ای نداره!هم وقت بقیه گرفته می شه هم خود تذکر دهنده!اون هم سر چیزهای بی ارزش و بیخود که اصلا روش فکر کردن هم جالب نیست!

کسی که می خواد مساله ای رو گوشزد کنه،لازم نیست تیکه بندازه و آدمها رو برنجونه!می تونه خیلی دوستانه مساله رو مطرح کنه و به دور از لحن تند و چکشی،اصلاح رو انجام بده...البته این در حالیه که خودش اون کار رو انجام نده!

همه تو شخصیتشون کاستیها و حفره های باز کوچیک و بزرگ زیاد دارن که خودشون متوجه نیستن،اگه کسی می خواد عیبی رو گوشزد کنه،خودش نباید اون عیب رو داشته باشه.نه اینکه دفعه بعد خودش هم اون کار رو انجام بده و با افتخار بگه همینیه که هست!

همه اینا رو گفتم که بگم زبون تلخ داشتن و متلک پروندن و همه چیز رو به منظور گرفتن،هنر نیست...می شه آدمها رو بیشتر دوست داشت و نرنجوند و در عقایدشون وارد نشد.چون هر کسی مختاره اونجور که می خواد زندگی و فکر کنه...

می شه رو هر کلمه زوم نکرد و بی تفاوت گذشت و هر ابراز عقیده رو با کلفت گویی جواب نداد...

خیلی "می شه" های دیگه ای هم هست که تو این صفحه نمی گنجه...اگه بخوام بگم می شه مثنوی 70 من...

دو روز دنیا ارزش این حرفها، ریز بینیها و نکته سنجیهای سوتفاهم زا رو نداره...ما وقتمون خیلی کمتر از این حرفهاست و ارزش چیزهای مهمتری رو داره...می تونیم بیشتر مواظب رفتارهامون باشیم...

باید گذاشت و گذشت...

پینوشت:این پست مخاطب خاص ندارد! کامنت دونیش هم بسته می مونه تا فقط در حد یه دردودل باقی بمونه و بس!اگر دوست داشتید به مفهومش فکر کنید.مرسی از اینکه درک می کنید...

تعطیلات نوشت:فکر کنم دیگه این آخرین مسافرتیه که دارم می رم...تعطیلات و روزهای پایان بهاریتون خوش...

رای نوشت: رای یادتوت نره!چی؟نه بابا رای به وبلاگم رو می گم...اینجا!