عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

در جواب خواننده خاموش

دوست عزیزی که یه نظر بلند بالا گذاشتی...

کتاب سلیقه ست...من خودم فسقل بچه بودم غرش طوفان دوما و کتابهای باباگوریوی بالزاک و چرم ساغری رو خوندم...کتابهای زولا و کافکا رو خوندم...

الان اشباع شدم! چون دیگه اون نویسنده ها نمی نویسن و فوت کردن! نسل امروز اعصابش اینقدر خرابه و سرگردونه که حوصله تیریپ روشنفکری نداره! مطالعه که دیگه جای خود داره!تو بگو روزنامه می خونه؟؟من کلی تحقیق کردم و بی پایه این حرف رو نمی زنم...تحقیقم هم جور خاصی بوده که تو اینجا نمی گنجه توضیح بدم...

من هر حسی رو داشته باشم،اینجا می گم!اینجا وبلاگ منه(چهاردیواری اختیاری!!) و طبیعیه که دوست داشته باشم حسم را با خواننده هاش شریک بشم...اگه من از کسی خوشم می یاد،می یام ازش می گم... شما فکر می کنید تبلیغه...اما تبلیغ نیست...حس منه!باز این برداشت شماست و به من ربطی نداره! چون ذهن شما اینه و من نمی خوام تغییرش بدم...
شما وبلاگ داستان داری...قابل تقدیره...اما من به شخصه از دانلود زیاد خوشم نمی یاد...کتاب باید خریده بشه! البته کتابی که تو بازاره...من اول از همه تو اون پست گفتم دختر 20 ساله می تونه کتابهای روشنفکری بخونه...کی گفته نخونه؟اما به درد زندگیش نمی خوره...همه که نمی تونن فیلسوف باشن!خوب الان برید تحقیق کنید ببینید دخترای 20 ساله امروزی کدوم یکیشون کتاب تیریپ روشنفکری دوست دارن؟شما اگه به زور هم به خوردشون بدی،عمرا نتیجه بگیری...

بعد هم من اون پست رو خطاب به شما ننوشتم که شما دفاع کردی...

داستانهای جنایی و پلیسی رو هم که خارجیها بهتر می نویسن! چون دستشون بازه...مثل اینجا قیچی و ممیزی ندارن!بعد هم الان قشر کتابخون مارو زنها تشکیل می دن...خیلی کم پیش می یاد زنها از خون و خونریزی و کشت و کشتار خوششون بیاد...شما یه چرخ بین دور و بریهای خودت بزن ببین کدوم یکی از خانمها اعصاب خوندن یه کتاب کشدار و پر از جملات فلسفی که نیاز به فکر کردن داره،دارن؟اونم تو کشوری که اینقدر سرانه مطالعه ش پایینه و مردمش روزنامه هم نمی خونن!

وقتی ما فرهنگ سازی نداریم،باید پله پله شروع کنیم...نه اینکه بزنیم همون کورسوی امید رو هم درب داغون کنیم...بعد هم رمان عامه پسند به نظر من بر اساس سلیقه تقسیم می شه...نه بالا و پایین بودن!چون درس زندگیه...زندگی روزمره آدمها به دور از جنگ،خونریزی،پلیس بازی و صیاصته!

بازم سلیقه من اینه که از کتابهای تخیلی خوشم نمی یاد...از اغراق خوشم نمی یاد...اینم سلیقه ست!وقتی من خوشم نمی یاد،معنیش این نیست که بده!مثل اینه که من از جوراب قرمز خوشم نمی یاد اما شما خوشت می یاد...اما جوراب قرمز که بد نیست!خیلی هم خوشرنگه...منتهی برای کسی که این رنگ رو دوست داره!

در مورد ژانر تخیلی حس می کنم برای رنج 25 سال به بالا مناسب نیست...مثلا چند نفر که 30 سالشونه هری پاتر می خونن؟

درسته نوشتن داستان پلیسی هم ضریب هوشی بالا می خواد!هر کی آگاتا کریستی و آرتور کانن دایله جنایی بنویسه... هر کی هم می تونه بنویسه بسم الله!هر کی هم نمی تونه...ادعایی نکرده...

اینطوری نه شما می تونی منو مجاب کنی که عامه پسند بده و سطحش پایینه،نه من شما رو که تخیلی اغراقه و از واقعیت به دوره!شما سعی نکن سلیقه رو تحمیل کنی...منم هیچ سعی ای ندارم که بگم چی خوبه...هر کی هر چی دوست داره بخونه! اون پست منم به خاطر حمله بیجا یی بود که اون نویسنده روشنفکر به عامه پسند کرد و کسی هم نبود از عامه پسند دفاع کنه! یه طرفه به قاضی رفتن به نظرم احمقانه ست...معلومه من اگه دلم بخواد یه چیزی رو تو رسانه عمومی به گند بکشم ،می کشم...و کسی نباشه ازش دفاع کنه،برای خودم کف هم می زنم و خیلی هم حال می کنم!!

آقا جان!عیسی به دین خود...موسی به دین خود!