بالاخره ماه دوست داشتنی من از راه رسید...
شهریور رویایی...
هوا امروز یه جوری شده!انگار غم داره...یه غم ملایم که با کمرنگ شدن خورشید و آفتاب،تو دل آدم می ریزه...
امروز صبح به ابو می گم من و تو هر دو تو یه ماه ملایم به دنیا اومدیم...
تو متولد 17 فروردینی و من متولد 4 شهریور...
تو آغاز بهار رنگارنگی و من آغاز پاییز هزاررنگ...
نگام می کنه و می خنده...
بعد من سرم رو از شیشه ماشین بیرون می گیرم تا نسیم خنک شهریوری صورتم رو نوازش کنه...
در همون حال آروم می گم:سلام شهریور من...سلام...
پینوشت: موژان جونم!تولد تو هم مبارک دخترک شهریوری...
اصلا" هر کی شهریوریه تولدش مبارک...