عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

زندگی با اسانس آرامش...

یعنی من آرامش این عصرای بلند تابستون-ماه رمضونی رو با هیچ چیز عوض نمی کنم!هیچ چیز!

حتی با یه مسافرت توپ به جایی که خیلی دوست دارم...

فقط دوست دارم ظهر می اومدم خونه به جای بعدازظهر!یعنی 8 می رفتم ساعت 12 بر می گشتم!

که عملا" اون دیگه کار نمی شه...می شه یلری تلری!هیچ کجا هم پیدا نمی شه...

نمی دونم!شاید یه پروژه گرفتم و واسه خودم تو خونه کار کردم...

خیلی دوست دارم تو یه کاری برم که همه امتیازش مال خودم باشه و به جیب کسی پول نریزم!

تو فکرش هستم...اما تا عملی بشه،طول داره!می دونین من یه کم عجولم...همه ش دلم می خواد زودتر به نتیجه برسم!صبر ندارم...

تو این راه هم صبر لازمه هم درایت و هم تدبیر!

برنامه زیاده برای آینده...اینکه کی عملی بشن و کی به جریان بیفتن،خدا عالمه!

زیرنوشت:آخه ممو!!! وقتی حرفت نمی یاد!!!واسه چی پست می زاری؟این پسته تو گذاشتی احیانا"؟یعنی چی اونوقت؟

کتابفروشی نوشت: این پست عالی رو از دست ندید! یه بدعت جدید می تونه باشه در راستای پر رونق کردن،کتاب خوانی!

ممو دوشنبه 9 مرداد 1391 ساعت 09:38
نظرات 9 + ارسال نظر
فلفل بانو دوشنبه 9 مرداد 1391 ساعت 10:28

من یه عالمه نظر نوشتم نوشت به دلیل بعضی کلمات امکان درج نظرم نیست
دیگه واقعا جون ندارم همش رو تایپ کنم

ای بابا!این بلاگ اسکای باز قاط زده!!

مژگان یک دنیا عشق دوشنبه 9 مرداد 1391 ساعت 10:42

اوف اون کار شخصی رو که فکر کنم اکثر خانوما مایل باشن انجام بدن...یه کاری که اختیار وقت و همه چیزت با خودت باشه
راستش کارمندی هرچند از نوع عالی اش بازم روند فرسایشی داره بنظرم.
موفق باشی عزیزم

راست می گی...

زهرا دوشنبه 9 مرداد 1391 ساعت 10:58 http://zizififi

روزهای مبارک هم ارامشش زیباست و هم برکتی که به خونه ادم سرازیر میشه زیباست

تاتا دوشنبه 9 مرداد 1391 ساعت 11:10 http://www.tatamoj.persianblog.ir

یعنی حرف زدن از آرزوها و برنامه ها ی آینده
منم تو فکر کاری هستم که برای خودم باشه
و دقیقا باید برای رسیدن بهش خیلی صبر کنم و تحقیق.

بانو دوشنبه 9 مرداد 1391 ساعت 12:37 http://heartplays.persianblog.ir/

ایشالله موفق می شی... من که این چند روز که قرار نیست برای حامدناهار درست کنم... ساعت 12 تازه از خواب بیدار می شم...

خوب تو نی نی داری عزیزم...اما من دیر دیر 9 بیدارم!

قطره دوشنبه 9 مرداد 1391 ساعت 15:11 http://bidarkhab.persianblog.ir

گاهی آدم فقط میخواد دیده بشه پست میزاره حتما که نباید حرف دشته باشه بزار بعضی وقت ها حرف نداشته باشیم !

موضوع دیده شدن نیست...یه جورایی دلم می خواد فقط بنویسم!

حسن اذری دوشنبه 9 مرداد 1391 ساعت 16:51 http://sepidedamvalimoo.blogsky.com

به زودی می رسی به تمام خواسته هاتون :)

صفورا دوشنبه 9 مرداد 1391 ساعت 17:09 http://bahareomr-2.blogfa.com

بازم ممنون بابت پست خوبت.

فلفل بانو دوشنبه 9 مرداد 1391 ساعت 22:16

خب گفته بودم که مدیرعاملمون به ما گفته تا ساعت ۳ باید باشین یعنی ساعت کاریمون شده ۹ تا ۳!
خب صبحها هم که به خاطر ترافیک زود میریم و ساعت ۸ شرکتم یعنی مثل هر روز خروجمم مثل هر روز ! این یعنی زندگیم با قبل فرقی نکرده با این تفاوت که منی که نمیتونم روزه بگیرم باید تا ساعت ۴ گشنه بمونم تا بیام خونه کیه دوباره معده ام قاطی کنه نمیدونم
نکرده میخواد اضافه کنه از صبح اضافه کنه سالهای پیش ساعت ۲ میرفتیم چقدر به زندگیم میرسیدم چقدر استراحت میکردم ولی امسال... تازه بازم نوشته بودما اما الان دارم بیهوش میشم

3 که خیلی خوبه!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.