صفحه سفید وبلاگ رو باز می کنم تا بنویسم...
بنویسم از یه شب خوب و به یادموندنی...
بنویسم از یه مهمونی بالماسکه که ایده ش خیلی ناگهانی به ذهنم اومد و خیلی زود هم اجرا شد...مثل یه جرقه که یه دفعه به سرعت برق از مخیله م گذشت...
منتهی نمی دونم از کجا شروع کنم و از چی و کی بگم؟
از خود ابو بگم؟ابویی که دقیقا؛ دقیقه نود شد بت من فیلمهای حادثه ای و اکشنت و چقدر هم تیریپ پاپیون و نقاب بهش می اومد!!
از خودم بگم؟از خودم که شده بودم شنل قرمزی و یه شنل قرمز و خوشگل دونه برام دوخته بود و رو کلاهشو تزیین کرده بود یه سبد کشکولی تزیین شده قرمز هم دستم گرفته بودم و آخر سر به همه از توش گیفت دادم؟
از نوش نوش بگم که قبل و بعد جشن حسابی زحمت کشید و برای جشن رودخونه شده بود و همه لباساش آبی بود و عکس رودخونه رو صورتش کشیده بود؟
از کوچیکه بگم که شده بود دختر اسپانیایی و یه گل قرمز وسط موهای طلاییش نشسته بود و عین ماه شده بود؟
از دوست جون بگم که یه ماسک نقره ای خوشگل زده بود و محمد هم هیولای سبز شده بود و بچه ها رو وسط مجلس می ترسوند؟
از خورشیدک بگم که شده بود خانم شیک ویندرسون و هی اینور و اونور ژست می گرفت؟
از می* می بگم که یه ماسک خیلی زیبا زده بود با یه لباس خوشگتر؟از پیام بگم که تیریپ مافیا گذاشته بود و حسابی بهش می اومد؟
از طنینی و عسلیش بگم که شده بودن جودی ابوت و زبل خان؟اونقدر خلاقیت به خرج داده بودن که آدم حال می کرد!
از گیتی بگم که پرستار شده بود و موهاشو دم موشی کرده بود و رو لباسش علامت صلیب سرخ داشت و شاهین هم با سرم مریضش بود و یه دفعه وسط جمعیت خودشو به غش کردن زد و همه قلبشو ماساژ دادن؟
از دخملی بگم که گل آفتاب گردون شده بود و ساقه ش سبز بود؟
از دزی بگم که آخر مجلس اومد و با مهربون همه رو سورپرایز کردن(مخصوصن مهربون!یعنی عمرا بتونین حدس بزنین که چه شخصیتی شده بود!!)!!با اون لباس قرمز و ماسک قرمزش چقدر عکس گرفتیم...
از دوست ابو بگم که شده بود مرد لات و داش مشدی و زنش هم شده بود عزراییل با داس مرگ؟
از اون یکی دوستش بگم که با کت و شلوار و کراوات یه کلاه گیس باحال سرش زده بود و یه ریش و سبیل باحالتر گذاشته بود و تا از در اومد نتونستیم جلوی خنده مون رو بگیریم؟
شما بگید از کی بگم؟
من امروز از خانواده و همه دوستایی می گم که به حرف من و لفظ من احترام گذاشتن و به خاطر من خیلی زحمت کشیدن و یکی از یکی بهتر بودن...از خانواده ایی که همیشه پشت منن و می تونم بهشون تکیه کنم!از دوستایی که اگه دنیا رو ۱۰۰ سال زیر و رو کنی نمی تونی نظیرشون رو پیدا کنی...
این مهمونی فقط بهانه ای بود برای با هم بودن...جشن بالماسکه بود اما قلبها رو به هم نزدیکتر کرد و دوستیها رو محکمتر!
۹۱/۱/۳۱ مثل شب جشن عروسیم بهترین شبی بود که می تونست برای من اتفاق بیفته و من از لحظه لحظه ش٬شادی و یکرنگی ای که توش جریان داشت٬ لذت بردم...
برای دیدن میز شام و تزیین سالاد اولویه به شکل هزارپا رو بقیه ش کلیک کنید...
اینو داشته باشین تا بقیه عکسها رو رو کنم!!
واییییییییییییییییییییییی خوشحالم که خوش گذشته
عزیزم... نمی تونی تصور کنی چقدر بهمون اون شب خوش گذشت... مرسی از ابتکار عمل و جشن متفاوتی که گرفتی. شاهین که تا دیروزم تو جو بود... یا آخ و اوخ می کرد... یا می گفت پول بده
همه چیز عالی بود... مرسی... مرسی...مرسی
تو مرسی که اونقدر خوشگل شده بودی!راستی من موندم تو چرا پرستار نشدی؟
مموووووووووووو نمیشه عکساتونم بذاری ... دلم میخواد لباساتونو ببینم . چه شلکی شده بودین !
چشم!
خوش به حالتون دلم میخواست تو همچین مهمونی بودم
وای چه باحلللللللللل....اتفاقا من اونروز یه ماسک تو مغازه دیدم یاد همچین چیزی افتادم...
چه میز خوشگلیییییی...ایولللل
میبینم که خونه دخملی بوده!!از رنگ مبلاش میگم اره؟
نه عزیزم...خونه من بوده!اولش که نوشتم!
وای ممو جان تو چه ایده های جالبی داری و چه سنت شکنیهای قشنگی میکنی، این عکس که عالیه آب دهنم راه افتاد
خسته نباشی عزیزم و همیشه به خوشی و مهمونی و ایده های ناب
مرسی گلم!
به به همیشه به جشن و خوش گذرونی
خوش به حالتونننننننننن
مرسی گلی!
چه باحال این ایده به ذهنت رسیده
اینیم دیگه!
وااای چه هیجانی !!!
چقد دلم خواست :-|
چقدرهم الویه تون و کلا میزتون خوشگل شده .
مرسی عزیز دلم...
دوستم همه چیز عالی و بی نظیر بود دستت درد نکنه... به ما که واقعا خوش گذشت شب خاطره انگیزی رو برامون رقم زدی... حسابی زحمت کشیده بودی دوست جون... دیشب دور و بر ساعت ۷ زنگ زدم ازت تشکر کنم و خسته نباشید بگم ولی هر دو خطت خاموش بود... امیدوارم همواره شاد و سلامت و خوشبخت باشید ممو جونم و یکان یکان سالگردهای ازدواجتون رو با شادی جشن بگیرید (سال دیگه ایشالا به همراه نی نی خوشگلتون)
قربونت برم دوستم! تو خیلی زحمت کشیده بودی!من ازت توقع نداشتم!!به دوستای خیلی نزدیک اون مساله رو تاکید نکرده بودم که تو زحمت نیفتن!!
آخه کل دیروزو خواب بودم دوستم!!
خیلی خیلی باحال بود عزیزم
من که کلی لذت بردم از راه دور
ای جاننننننننن!می بینم که دیدی!!
واقعاْنمیتونم چی بگم از مهونیت ولی واقعاْ خاص بود
خیلی خاصصصصصصص بود عالی عالی بود ...
خیلی خیلی خوش گذشت
دستت درد نکنه
امیدوارم سالیان سال سبز در کنار هم باشید
قربونت عزیزم...
واقعا آفرین به این همه استفاده دلخواه و جالب از زمان.ضمنا بازم آفرین به این طرحی سالادت.ندیده بودم تا حالا
عزیزم تبریک می گم... ایشالله که همیشه جشن و مهمونی باشه... ایشالله که خوشبخت بشین...
خودت که ماه شده بودی...
قربون تو برم من...دوست دارم!
خیلی ایده توپپپپپپپپپپپپی بود عزیزم.عالی....
خسته نباشی.
خیلی ناناز شده بودی.سر صبحی کیف کردم دیدم.لایکککککککک
مرسی عزیزم...خوبی از خودته به خدا...کلی لایک به کامنتت...
خیلی فکر خوبی کردی ممو جون. فکر کنم خلاق ترین دختر وبلاگستان باشی.مرسی از بچه ها که استقبال و همراهی کردن.
مرسی ناناز!بابا تو که خودت خدای خلاقیتی!
وای چه خوشگله میز غذاااااااااااااااااات
واقعا بالماسکه گرفتی؟؟؟؟؟؟
بابا ای ول
چه باحااااااااااااااااااال
خیلی باحال بوود ایده ات هم در مورد بالماسکه هم در مورد هزار پا خیلی جالب وبد بگوو تو باگتهارو پر کردی؟؟ خوش به حالت که شب به این خووبی رو داشتی
نه!یه باگت گذاشتم یه لقمه سالاد الویه!
آخی الان تازه فهمیدم سالگرد عروسیتون بوده ، خیلی مبارکتون باشه :x
مرسی عزیز دل...لطف داری...
قاطی کردم ببخشیییین
قربونت برم آخه میز غذای دخملی تو خونه من چی کار می کنه؟
ممووووووووووووووو دستت درد نکنه همه چی عالیه عالی بود ... خودت و ابو که دیگه بی نظیر
عزیزم امیدوارم که همیشه خوشبخت باشین و هی مهمونی بگیرین و هی ما بیایم و دور هم خوش باشیم ...
ایشالاااااا...مرسی عزیزم به خاطر اینکه زحمت کشیدی و اومدی!دوست خوبمی...
وای ممویی چه قدر ایده ات باحال وقشنگ بوده.سالگرد ازدواجت مبارک عزیزمطراحی سالادالویه ات حرف نداشت
مرسی گلم...لطف داری...
وای چه هیجان انگیز ! منم بازیییییی
جون دلمممممممم...
میبینم که خانوم ممو ترکوندن..مرسی ایده برای سالاد الویه.مرسی ایده بار مهمونی...همه چی عالی بود..ایشالا خوشبخت باشین و در کنار همسرت به اونچه می خاین برسین
به من می گن ممو پلنگ!!قربونت برم عزیزم که با شادی دیگران شادی...
وای چه باحال
مبارررررررررررررکه
آخی چه خوب چه با حال
خوش به حالتون
انشالله همیشه شاد باشین
مرسی گلمممممممم...
عزیزم سالگردتون مبارک !
ایده ی سالاد الویه ات واقعا جالب بود ! آفرییییییین
جشن بالماسکه همیشه خوش میگذره و خوشحالم که با بهترین دوستات یه سالگرد خیلی به یاد موندنی گرفتی همیشه شاد باشی عزیزم
کاش عکس لباسارو هم میذاشتی باید خیلی قشنگ باشن ....
مرسی عزیز دلممممم...اونم به چشم!یه کم وقت می بره گلم...
سالگرد ازدواجتون خیلی مبارک
مرسی عزیزم...کجایی تو؟
واوووووووووووووووووووووووو
عالیه
همیشه شاد باشی دوست خوبم
قربون تو گلم...
چه جالب اتفاقا دیروز داشتم یه کتاب میخوندم که توش راجع به این جشن هم نوشته بود.نمیدونم چرا همیشه فکر میکردم یه نفر باید این جشن رو بگیره و منو دعوت کنه؟ احساس چتر بودن بهم دست داد.الآن فکر کردم شاید خودم هم بتونم یه همچین مهمونی ای به پا کنم
خیلی خوش می گذره!حتما می تونی...منتهی باید مهمونات هم پایه و باحال باشن!بی خیال و پیرزن پیرمرد نباشن!
چه ایده خوبی و چه دوستای پایه ای
به به
ای جااااااااانممممممسالگرد ازدواجتون مبارک انشالله عشقتون اساطیری و جاویدان باشه و هرروزتون شاد و پراز خوشی با خانواده و دوستان باشه و بیای از شادی هات بگی و من غرق لذت بشم از خوش بودنه دوستممموی خوشگلم کاش یک عکس از مهمونی بالماسکه بزاری خب صورتتون که پوشیدس نهایت چشمهاشونم محو کن خیلی دوست دارم ببینم چه جوری بوده مهمونیت..البته یک خواهشه هرچی که جوابت باشه هم به دیده احترام میپذیریم دوست جونی
قربونت برم عزیزم...اونم می زارم...منتهی وقتگیره!
عزیزم سالگرد ازدواجتون مبارک...ایشالا که سالهای سال درکنار هم با خوشی زندگی کنید....ممو واقعا" مرحبا داری با این ایده های خاص و تک....ماشالا به این همه سلیقه...از هزار پای خوشمزت خیلی خوشم اومد....عکساتونم کاش بزاری تا ببینیم چه شکلی شدید ممویی؟؟؟میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه کم باید صبر کنید...بعد اون حتما"!
wooooooooooooooowwwwwwww
That's amazing mamoo
well done
I can imagine how exciting it's been.
happy anniversary
I'd like to see more photos of the party
take care
مرسی آرمینا جان...کجایی؟؟درگیر کلاس و اینا هستی؟
به به چه میزی!!به به چه بالماسکه ای
ایشالا که بهترین ها براتون پیش بیاد و شاد باشید..همیشهههه
مرسی یلدای گلم...
گشنه ام شد
منتظر عکس ها هستیم
عجب فکر بکری ایول
واااااااااااااااااااای سالاد الویه . چقدر باحال شده
عالیه.عالی..ایده میدی بیست...خوشم اومد و حتماااااااااااا درست میکنم الویه این مدلی
خیلی خوشحالم که بهتون خوش گذشته
راستی سالگرد ازدواجتون مبارک
ممنون عزیزم...
سالاد الویه ت که خیلی جالب شده. ایده ت هم خوشم اومد. تک بود
مرسی گلم...
منم از شادی تو خوشم.
همیشه خندون باشی ممویییییی
مرسی عزیز دلممممممم.عاشق آدماییم که با شادی دیگرون شادن...
خب چی میشد به ماهم فید بک مثبت میدادییییییییی منم تا یک هفته شب تا صب با چشم باز به امین شیر میدادم نمیشه یک گوشه از عکسهارو ببینم
چرا عزیزم...گفتم که زمان می بره...عکسها باید درست بشه!
نمی دونی چقدر با این پستت دوباره انرژی مثبت فرستادی دختر . خوشحالم که اینقدر شاد و خوشحالی
مرسی گلم...منم خوشحالم که همه انرژی مثبت از وبلاگ من می گیرن!
ای جونم... مموی شنل قرمزی
خیلی دوس دارم خلاقیت و انرژیت رو ممو جونم همیشه خندون باشی
آیکون بوس و بگل و ذوق
مرسی عزیز دلم...تو هم کلی انرژی مثبت با این آیکونا بهم می دی...
خب میدونی دوست جون من عجولمممممممم دیگه
همین که تعریف میکنی ما هم خوشحال میشیمو انرژی میگیرم انشاا... همه دلشون شاد باشه
چشممممممم...
چه ایده جالبیییی چقدر هم با مزه که همه ب هم متحد شدند و هر کی یه شکلی شدهواز این هزار شات هم خیلی خوشم اومد
همه مون با هم یکدست و یکرنگیم...مرسی عزیز دل...
کلا از ادمهایی که ایده خوب و ناب تو ذهنشون دارن همیشه خوشم می اومده..و تویکی از اونایی
مرسی عزیزم...
دور از جشن و شادیش که خوش گذشته...باید لباس ها و چهره ها جالب تر باشه حتی...تصورشم جالبه:))
عزیزم...من آدرس وبلاگتو ندارم!!
این آهنگ خیالباف سینا حجازی رو گوش می دم.. قشنگه...
آدرسم
عزیزم...ایمیلتم برام بزار...
سلام مموی عزیز ... بعد از مدتها همه ی پست هات و یه جا هورت کشیدم و از تصور اون شب بالماسکه عاالی که داشتین به وجد اومدم .. با تاخیر اما از صمیم قلب سالگرد ازدواجتون رو تبریک میگم و بهترینها رو برای زندگی زیباتون میخوام ...
راستی بابت اون دو آهنگ هم مرسی دانلود کردم دارم حالشو میبرم
مرسی عزیز دلم...ممنون...
وااااااااااااااااااااااااای خوشبحالتونننننن
عالییهههه ممو. بابا تو عجب ایده های جالبی داری دختر..
خوشحالم که یه شب به یاد موندنییییی داشتین.
ای کاش ماهم می تونستیم عکساتونو ببینیم.
ای کاش منم دوست فیس بوکیت بودم
آخی...نازی عزیزم...