عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

سکوت در انتظار...

گفتم:فقط تو را دارم...

گفتی: من هم...

گفتم: چرا؟

گفتی:نمی دانم...مامان...بابا...

گفتم:من اگر بخواهم خانه تو بیایم،اختلاف پدر و مادر برایم هیچ است!

گفتی:من اما... نمی توانم!

گفتم:اینطور نمی شود! باید برابر بود...برای یک عمر و محبت ارزش قایل باش!

گفتی:آخر...پدر...

گفتم:تنها می مانید...(داشتی گریه می کردی...)

گفتی:نه!...یعنی مهم نیست...

گفتم:بعدا" زنگ می زنم...قطع کن!

و بعد چند از ثانیه به اندازه هرم نفسهایت که در گوشی می پیچید، قطع کردی...

حال 3 سال تمام از آن شب گذشته است و من هرگز زنگ نزده ام...و تو در همین حوالی تنها مانده ای...

و هنوز من ندانستم که چرا این رشته محکم 25 ساله آنقدر راحت و در عرض چند ثانیه از هم گسست؟

نظرات 24 + ارسال نظر
جیگولی سه‌شنبه 20 دی 1390 ساعت 09:19 http://man-az-to-mimiram.blogfa.com

?!!

گلی کپل سه‌شنبه 20 دی 1390 ساعت 09:33 http://goliiiii.persianblog.ir/

درکش برام سخته.
اما امیدوارم این رشته از هم گسسته اگه دوست داری ترمیم شه همونطور که در عرض چند ثانیه نفهمیدی چی شد و گسست در عرض کمتر از چند ثانیه هم درست شه

سمانه سه‌شنبه 20 دی 1390 ساعت 09:38 http://samanehosadegh.persianblog.ir


سلام خوبی؟؟؟نیومدی پیشم چراااا؟

قضیه چیه!! من نگرفتم مطلبو ممو جونم.

هیچی نانازی...یه غم چند ساله ست...نوشتمش تا راحت بشم...

زهرا سه‌شنبه 20 دی 1390 ساعت 10:16 http://zizififi

منم مثل بقیه اندرستند نشدم

بانو سه‌شنبه 20 دی 1390 ساعت 11:17 http://heartplays.persianblog.ir/

سه بار خوندم... اما اصلا نفهمیدم چی شد!!!!

ولش کن...

آواز سه‌شنبه 20 دی 1390 ساعت 11:36 http://www.radepayezendegi.persianblog.ir

speechless.... :-(

درگوشی: (این غم هم آب خواهد شد)

خیلی دوس داشتم جمله توووووووووو!

هبه رضوی سه‌شنبه 20 دی 1390 ساعت 11:50 http://www.hebeyerazavi.blogfa.com


ای جونم نبینم غم داریا
گذشته ها گذشته
زیاد فرک نکن بهشون
الان رو غخشه

حالا بخند افرین(بوس)

لیلیان سه‌شنبه 20 دی 1390 ساعت 13:24 http://llilianebaba.persianblog.ir/

زمان همه چیزو حل خواهد کرد.حتما زمانش فرا نرسیده.
درست میشه

دیگه مهم نیست...

قاصدک سه‌شنبه 20 دی 1390 ساعت 13:46 http://sandoghchehayyam.blogfa.com/

نمی دونم چرا فکر کردم این مکالمه با خودت بوده !!!!!!!!!!!!!!
چیزی درون خودت .. تونستم منظورم رو بگم ؟؟؟

نه! با خودم نبوده!

ستاره سه‌شنبه 20 دی 1390 ساعت 13:53 http://www.twolover.com


انشالله این غم زودی آب بشه

پیتی سه‌شنبه 20 دی 1390 ساعت 15:27

ممو جون من جوابتو با ایمیل دادم.. نگرفتی؟؟ تازه من داشتم با خودم می گفتم چرا ممو به من جواب نداد!

نه چک نکردم...

لیلین سه‌شنبه 20 دی 1390 ساعت 16:10 http://lilien.blogsky.com

به نظر من این یه دوستی بوده که بخاطر اختلاف پدر و مادر بهم خورده . امیدوارم یه جوری درست بشه .

یه خاطره دور شده ست...

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 دی 1390 ساعت 18:27

هلیا سه‌شنبه 20 دی 1390 ساعت 21:03

و چه پیوند صمیمیتها /که به اسانی یک رشته گسست

بهاره چهارشنبه 21 دی 1390 ساعت 10:55 http://rouzmaregiha.blogsky.com

عزیزم فکر کنم بدونم داری از کی و چی حرف میزنی... میدونی شجاعت و مقاومت و استقامت ما آدمها مثل هم نیست و اون فرد به خصوصی که تو ازش صحبت کردی به نظرم انقدر مهربونه که واقعا بین شما و آنها گیر کرده نه میتونه بیاد سمتتان و نه میتونه فراموشتان کنه همینطور که تو دوستش داری و نتونستی فراموشش کنی... چرا تو باهاش تماس نمیگیری دوستم؟ میدونی که خیلی تنهاست
مراقب خودت باش دوستم

نمی شه دوستم...به هزار و یک دلیل نمی شه...اونقدر فاصله ها زیاد و عمیقه که نمی شه با یه تماس ساده پرش کرد!

زهرا چهارشنبه 21 دی 1390 ساعت 12:14 http://zizififi

خدا همه مامالن و بابابهای مهربون رو واسمون حفظ کنه ایشالا

ایشالا...

موژان پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 09:33 http://soghaati.blogfa.com/

دلم برات تنگ شده

نمی دونم شاید عمر داشتن این دوست همین قدر بود. نمی دونم
آهنگ قشنگی بود.

ساینا!. پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 12:56

سلام دوست عزیز...مرسی بخاطر معرفی کتابها..
طلاییه و مجنون تر از فرهاد گرفتم...

و یک کتاب جدید از منیر مهریزی مقدم..
چقدر کتاب جدید امده بود و. چقدر نویسنده جدید!.

ادم دلش میخواد همه رو بخره!.

تو هم کتاب ها رو میخری؟اگه اینجوریه پس مثل منی همدردیم جا نداریم من کتابخونم پرش ده باید یه قفسه دیگه بخرم!.

خواهش می کنم عزیزم...قابلی نداشت.طلایه رو اول شروع کن.

یک محمد هستم........ پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 13:19 http://yekmohammad2.persianblog.ir

ممو خانوم اگه به جای گفتم گفت تبدیل میشد به گفتم شنید و گفت شنیدم خیلی بهتر بود.

آبانه پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 15:43

بانو پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 22:32 http://heartplays.persianblog.ir/

خدا مادر مهربونت رو برات حفظ کنه...

منجوق دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 13:55 http://manjoogh.blogfa.com/

آخ ای دلم ریش شد . ولی چه میشه کرد. تموم شده دیگه . باید فراموشش کرد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.