عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

آغوش...

خوش اومدی عزیزم...

می دونستی به اندازه آسمون و دریاهای دنیا دلتنگت  بودم؟دلم می خواد اینجا بنویسم که چقدر دوریتو تاب آوردن سخت بود...چقدر ثانیه ها کش می اومدن...چقدر نفس کشیدنی که عادته،سخت بود...

نمی دونستم که نبودنت می تونه اینقدر دلتنگم کنه و در عرض این مدت،اینقدر وابسته ت شدم...

خونه دونه که بودم یاد دوران مجردی با خواهرها بهم دلگرمی می داد اما انگاری یه چیزی نبود و یه گوشه قلبم تاریک بود...

انگاری تو هر دقیقه،تو رو کم می آوردم...وقتی زنگ می زدی ،همه چی صورتی و آبی می شد...

حالا که اینجایی به اندازه زندگی تمام آدمها دلخوشم...به اندازه تمام برگهای درختهای دنیا شوق بودن دارم...

به آغوش من خوش اومدی...

پینوشت:از اینکه همراهم بودین و با حرفها و زنگهای قشنگتون دلگرمی دادین،ممنونم...

دیگه بهم ثابت شد که توی دنیای مجازی کرور کرور همراه همیشگی دارم...دوستتون دارم...

دانلودش کنین:روزبه نعمت...

نفس کشیدن سخته....تو رو ندیدن سخته....تو پیچ و تاب عاشقی....