عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

شکافتن پوسته وبلاگستان در لج درآور ترین پست!

یه سوالی ازتون داشتم...قول بدین رک و روراست جواب بدین و اما و اگر هم توش نیارین!

واقعا انتقادپذیر هستین؟چقدر با خودتون رو راستین؟یعنی اگر عیبی داشته باشین،قبول دارین که اون عیب رو دارین و براش وقت می زارین که تعدیلش کنین یا از بین ببرینش؟

چقدر تا حالا به عیوب ذاتی و اکتسابیتون فکر کردین و تا چه حد سعی کردین درستشون کنین؟چقدر نسبت به سالهای پیش تغییر کردین و این عیبها بزرگتر شدن یا کوچیکتر؟

یعنی اگه یه روز یکی بیاد تو صورتت بگه:خودخواه هستی یا خیلی لوس و بچه گانه رفتار کردی یا اینکه به شدت حسود و زیاده خواهی،اگه حق باشه و درست ،در جا قبول می کنی؟بهش براق نمی شی؟از دستش ناراحت نمی شی و خودخوری نمی کنی؟

واقعا" اون عیبی رو که داری و با تمام وجود می دونی که تو وجودت هست و حسش می کنی،اما از دیگرون قایمش کردی و بعضی وقتا به زور زیر یه ماسک خوشگل و تصنعی می چپونیش که یه وقت بیرون نریزه و ضایع نشی، قبول داری؟می دونی که آدم اونطوری ای هستی؟

روی صحبتم اصلا" با شخص خاصی نیست!یعنی من این سوالها رو همیشه تو خلوت از خودم می پرسم...!نمی گم من عیبی ندارم یا فلان جور نیستم!نه!منم جز شماهام...برخاسته از همین جامعه واقعی یا مجازی...

می خوام یه کم جو وبلاگستانو جلا بدم و اگر تونستم باعث بشم که آدمها یه کوچولو به خودشون بیان!دوست دارم پوسته این وبلاگستانو بشکافم...چقدر از خوردن و پوشیدن و غذا و فیلم بگیم؟چقدر از فامیل شوهر و سفر مون عکس بزاریم؟؟مگه آدم چقدر می تونه روزمره بشه؟بیاین یه کم به ذاتمون فکر کنیم!یه کم خودمونو بشکافیم و سعی کنیم که کمتر تظاهر کنیم...اگه قراره یه پست دروغ بنویسیم یا پستی که توش رگه هایی از حسادت و خودنمایی داره،اصلا" ننویسیمش...یا اگر می نویسیم رمزی باشه و پابلیش نشه تا کسی از ما الگو برداری نکنه یا خواننده رو به اشتباه نندازه!البته این فقط می تونه قدم اول باشه و راههای بعدی تو خودسازی به مراتب سختتر و صعب العبورتره...

هدف من محکوم کردن و به توپ بستن وبلاگستان نیست!هدفم فقط زدن یه تلنگر کوچیک به روح همه آدمهاست!چه اینجا و چه خارج از وبلاگستان...روح آدمهایی که شاید کم کم دارن تو روزمرگی و کار و آهن و دود،غرق می شن و ذات پاک و عالی و معصوم خودشون رو فراموش کردن...آدمهایی که می تونن بهتر باشن اما خیلی وقته که گذشت و محبت رو کنار گذاشتن و بعضی وقتا عمدا" جواب خوبی رو با بدی می دن و خیلی وقتا فقط شعار می دن و خود واقعیشون رو قایم می کنن...

پینوشت:می دونم ممکنه این پست به مذاق خیلیها خوش نیاد!اما گاهی بولدوزر انداختن تو تمام باورها و تصورات و زیر و رو کردن روزمرگیهای درست و غلط،لازمه...از من به دل نگیرین چون با هیچ کس نیستم!

نظرات 32 + ارسال نظر
مریم و محسن یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 14:20 http://salysky.persianblog.ir

به به
خوشم میاد متحول شدن رو
باهات خیلی موافقم
من انتقاد پذیر هستم ولی تا حدش رو نمی دونم شاید در حد متوسط

بانو یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 14:47 http://mymindowl.persianblog.ir

پست جالبی گذاشتی...
من سعی می کنم انتقاد پذیر باشم...
زود رنجم...
راستش از وقتی هم ازدواج کردم این حامد لوسم کرده...

سایه یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 14:55 http://didarema.persianblog.ir

انتقادپذیری یه کم سخته . من در وهله اول بهم برمیخوره و جبهه میگریم اما بعد از یه چند ساعتی اگه به حق باشه سعی میکنم خودمو اصلاح کنم و دفعه دیگه درست تر برخورد کنم

افسون شده یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 14:55 http://afsoonshodeh.persianblog.ir

وای ممو ووبلاگت چه خوجل شده، عسک خودته؟؟؟
ممو جونم راستش به نظر من یکی از بهترین چیزهایی که تو دنیا وجود داره دوستیه، و اینکه آدم ها می تونن با هم ارتباط برقرار کنن، ارتباط با دیگران این فرصت رو به ما می ده که از نظرشون راجع به خودمون مطلع بشیم، من عاشق آدم هایی هستم که از بعضی کارهای من خوششون نمیاد و باعث می شن من بیشتر رو کارهام و رفتارم فکر کنم، خیلی دوست دارم نظر واقعیه دوستا و اطرافیانم رو بدونم حالا اگه بتونم اصلاح کنم خودمو و حرفشون به حق باشه که حتما این کارو می کنم ... همه ی آدم ها به تعدیل نیاز دارن گاهی من باید بقیه رو تعدیل کنم گاهی بقیه منو ... این خیلی خوبه یعنی عاااااااااااااالیه

مژگان یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 15:14 http://sarinavahid.blogfa.com/

انتقاد پذیر؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هستم ولی نه خیلی زیاد.....بستگی داره از طرف کی مطرح بشه!!!
سعی ام رو میکنم

بهاره یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 15:33 http://rouzmaregiha.blogsky.com

سلام دوساتم
خوفی؟
اتفاقا این موضوعی که تو مطرح کردی الان چد وقتیه که فکر منو به خودش مشغول کرده... اینکه چقدر بیام از خودم و کارهایی که انجام میدم یا جاهایی که میرم و غیره و غیره بنویسم؟ بعد حالا نوشتم آخرش که چی؟ این روزا کم کم دارم انگیزه ام رو برای نوشتن از دست میدم یا دوباره دارم به جایی میرسم که در این خونه رو هم ببندم و تعطیلش کنم... دستم مدتهاست که دیگه به نوشتن نمیره و واقعا واقعا واقعا خسته ام از همه چی...
اما در مورد انتقاد پذیر بودن... راستشو بخوای دوست جون قبول کردن یا نکردن انتقاداتی که بهم میشه رابطه مستقیم داره با لحن فرد منتقد و اینکه مطمئن باشم که در انتقادی که ازم میکنه کاملا بی طرفه و از روی غرض ورزی و برای تخریب من انتقاد نمیکنه ازم...معمولا سرسخترین منتقدی هم که داشتم محمد بوده و خوب طبیعتا یه بار بی طرف انتقاد میکنه و یه بار از روی غرض در نتیجه منم یه بار قبول میکنم حرفشو یه بارم نهولی خالی از شوخی منصفترین و عادلترین منتقد به نظرم کسی نیست جز خود آدم... تنها خود آدم میدونه که بعضی از رفتارهاش ناشی از چیه... حب؟ بغض؟ کینه؟ حسد؟ تنها خودش میدونه و بس.... منم مثل تو معتقدم آدم برای اینکه به کمال برسه و درجات عالی روحانی رو طی کنه باید باید باید با خودش خلوت کنه و خوب به رفتار و افکارش فکر کنه
ببخشید خیلی حرف زدم
از خوت مواظبت باش دوست جون

حرف از ننوشتن نزن دوست جون!اتفاقن باید بنویسی خوبم بنویسی...

labkhand یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 15:40 http://ye-asheghaneye-aram.persianblog.ir

پستت خیلی تامل برانگیز بود. من هم خیلی وقت ها به این موضوع فکر میکنم. هر چند فکر میکنم خیلی انتقاد پذیر نیستم اما وقتی یکی من رو نقد میکنه به حرفی که بهم زده فکر میکنم. لااقل پیش خودم سعی میکنم با خودم صادق باشم و ببینم حرفی که بهم زده چقدر درست بوده.

[ بدون نام ] یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 15:53

من خیلی خودشیفته‌ام ممویی ولی خداییش انتقادپذیرم. . . هر کی بهم هر چی بگه قبل از اینکه جبهه بگیرم بهش فکر می‌کنم. . . خدا رو شکر می‌کنم که این اخلاق رو دارم. . .

عالی بود.
فوق العاده بود.
آدم باید واقعی باشه و حقیقتو بگه. جدا خیلی از وبلاگا روزمره شدن.
احسنت ...

دلژین یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 16:22 http://drdeljeen.com

انتقاد پذیر بودن خیلی سخته من اگه کسی توی روم بیاد و عیبهامو بگه در ظاهر خیلی گارد میگیرم ولی وقتی با خودم فکر کنم فقط توی خودم میپذیرمش و نمیتونم به طرفم بگم مرسی که ازم انتقاد کردی و از این حرفها...فقط توی دلم بهش همین حرفها رو میزنم...احتمالا اخلاق بدی دارم دیگه نه؟

خورشید و جمشید یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 16:23

هستیم عزیز دلم

می می یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 16:50

انتقاد پذیر؟؟ سخته جوابش. نمیدونم هستم یا نه ولی یه چیز رو خوب میدونم . آدمی که انتقاد می کنه خیلی مهمه. انتقادی که از روی غرض ورزی نباشه. انتقادی که توش شخصیت طرف ویران نشه. من کلا آدمیم که کم انتقاد می کنم و اگه رفتاری به مذاقم خوش نیاد یه کم کناره میگیرم و سعی نمی کنم طرف مقابلم رو به میل خودم عوض کنم. مثلا یکی خیلی حساسه و این عیب نیست وکلا شخصیت حساسی داره من نمی تونم به اون طرف حکم کنم به خاطر من از حساسیتت کم کن. مثلا اگه یکی توی جمع ها راحته و هر چی دلش میخواد میگه من نمی تونم بگم چون من دوست ندارم نگو .البته واسه آدمهایی که خیلی نسبت نزدیک به آدم دارند این قضیه فرق می کنه.

عزیزم...نمی گیم که نباش!می گیم هستی و خودتو درست کن!

می می یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 16:55

به قول تو همه ماها پر از رفتارای خوب و بد هستیم. یه وقتایی می بینم که دوستم داره رنج میکشه. اونم به خاطر رفتاری که داره و خودش نمی دونه مثلا به خاطر حسادت زیادش همش اضطراب داره و ناراحته و خودش رو با بقیه مقایسه می کنه . من سعی می کنم با بازی با کلمات این رو براش توضیح بدم. اما هیجوقت اینو مستقیم بهش نمی گم که تو حسودی. چون به نظر من کلمات قدرت بالایی دارند و اثراتشون چه مثبت چه منفی می تونه تا مدتها با آدم بمونه.
راستی از پستت خیلی خوشم اومد. واقعا مثل تلنگر می مونه

می بینم که خوب گرفتی چی می گم!!حرفات رو کامل قبول دارم...چون منم از هر حرکتی خوشم نیاد یه مدت کناره می گیرم...

پریسا ادیسه یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 20:27

اون بی اسم منم. . . ببخشید حواسم نبود. . .

tecton یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 22:28

شاید اولش بر می گرده به اینکه درست بلد نیستیم انتفاد کنیم به همین خاطر روحیه ی انتفاد پذیری هم کم شده ...شایدم ربط نداشته باشه آدم باید خودش عاقل باشه و انتفاد و بسنجه که درسته، به جا هست یا نه!
در هر صورت انتقاد خوبه ولی توی فضای مجازی من زیاد استفاده نمی کنم و دوست ندارم شاید چون می خوام آرامشم حفظ بشه..ولی تو واقعیت دوست دارم و استفاده می کنم به طور رو در رو حتی!!

می تونم بپرسم چرا تو دنیای مجازی نه؟؟؟

نازلی دوشنبه 4 مهر 1390 ساعت 09:17 http://darentezarmojeze.blogsky.com/

سلام
اول یه انتقاد از خودت بکنم چرا نمی یایی داستانم رو بخونی
خوب دلم خنک شد . فکر میکنم بیشتر آدمها از انتقاد خوششون نمی یاد چون اصلا چیز جالبی نیست وقتی یکی بهت میگه فلان کارت بده. ولی من مدتهاست که یک سری کارهام رو میدونم بده و حتی با مشاور ریشه شون رو هم پیدا کردیم و سعی کردم درستش کنم ولی گاهی واقعا سخته مثلا من میدونم که نباید با مامانم بد حرف بزنم ولی وقتی یه چیزی میگه و منو میچزونه دیگه نمیتونم خودم رو نگه دارم یا خیلی چیزهای دیگه ولی همیشه به قول یکی از مخاطبهات آدم اول موضع میگیره ولی بعد بهش فکر میکنه. من میدونم آدم بسیار رک و تندی هستم ولی توی دلم چیزی نیست ولی این که صفت خوبی نیست کسایی که منو خوب میشناسن مشکلی ندارن ولی تازه واردا فکر میکنن که من چقدر مزخرفم. ....
عزیزم بخوام حرف بزنم مثنوی هفتاد منه.
مراقب خودت باش.

رک بودن بد نیست عزیزم! فقط زبون تیز و تلخ داشتن بده!
اتفاقن به نظرم تو خیلی هم پاک و صافی!

اطلسی دوشنبه 4 مهر 1390 ساعت 10:14

پرررررفکتتتتتتتتتتتتتتتتتت

ماهنوش دوشنبه 4 مهر 1390 ساعت 10:15 http://bottom-of-my-heart.persianblog.ir/

لایک به پست زیبای ممو جون
من هم کاملا موافقم .. خیلی بده که بعضی یک جوری هستند که ادم جرات نمیکنه نظر واقعیش رو بگه من که به شخصه خیلی خیلی سعی میکنم ادم انعطاف پذیر و با جنبه ای باشم تا حدی هم موفق بودم اما خوب بعضی موارد ادمیزادِ دیگه کم میاره!اما همیشه در مقابل انتقاد راست به وضوح کوتاه اومدم و تو اینجور مواقع سعی میکنم غرور کاذب نداشته باشم ! اما اگر اینکه ادم طوری رفتار کنه که نشه بگی بالای چشمت ابروئه و سریع به تیلیج قبا(؟!!)شون بر میخوره به نظر من دور از شخصیت والای انسانیه!

باید تمرین کنیم...

هلیا دوشنبه 4 مهر 1390 ساعت 10:57

باهات موافقم البته من که فعلا نوشتن تعطیله تا ببینیم این خراب شده چطوریه

آره...گفتی عزیزم...معنی این کارا چیه هلی؟؟چرا راحتتون نمی زارن آخه؟؟

نازلی دوشنبه 4 مهر 1390 ساعت 13:16 http://darentezarmojeze.blogsky.com/

نمیایی داستانمو بخونی بخدا تمومش کردم.

فدات شم...

الی دوشنبه 4 مهر 1390 ساعت 14:26 http://man-va-va.persianblog.ir

پست خیلی خوبی بود
ولی من تصمیم گرفتم در مورد خصوصیاتم یه پست بذارم تو وبلاگم یه پست مبسوط

ری را دوشنبه 4 مهر 1390 ساعت 15:31 http://narenjestaan.persianblog.ir

اتفاقا حرکت جالبیه من که یکی از سرگرمیام توجه به شخصیت و خصوصیات اخلاقی اطرافیانم و همینطور خودمه و همیشه این مسائل برام جالب بوده
راجع به انتقاد هم تا قبل از سی سالگی نه واقعا. ولی چند سالیه که دیگه از انتقاد استقبال می کنم سعی می کنم اشکالاتمو تعدیل کنم و خدا روشکر صبورتر از قبل شدم

آواز دوشنبه 4 مهر 1390 ساعت 22:33 http://www.radepayezendegi.persianblog.ir

خب اول یه انتقاد از خودم! اینکه وقتی خواننده ی یه وبلاگی میشم که کلی طرفدار داره اصولاً سعی نمیکنم ارتباط بر قرار کنم چون اکثرا یه ارتباط یه طرفه میشه و این منو زیاد راضی نمیکنه !
واسه همین اکثراً خواننده خاموشتم.

دوم یه انتقاد از تو ! نه ! انتقاد که نه ! یه نظر! فکر نمیکنی گداشتن آهنگ رو وبلاگ هرچند زیبا مخصوصاً اگر نشه یا بلد نباشم قطعش کنم کمی از حقوق منه خواننده رو ضایع میکنه !؟ چون یهو یه موزیک وسط خوندن آهنگ های مورد علاقه خودت به صدا در میاد که شکه ات میکنه و هیچ رقمه نمیتونی از دستش راحت شی مگر با خاموش کردن اسپیکر.!! آزار دهنده است !

اممم.... دیگه اینکه روشت رو دوست دارم ... روشی که وبلاگ مینویسی رو دوست دارم...سطحی نیست... نه به معنای کلیشه ای . بلکه معنای واقعی. من فکر میکنم از یه جا باید فرهنگسازی کرد تو دنیای مجازی که یه شروعش میتونه وبلاگ تو باشه. مسئولیت آسونی نیست ولی من حس میکنم آدمی با روحیه تو از پسش بر میاد.

اولا اون آهنگو که من تازه گذاشتم..برای اولین باره که روی این وبلاگ آهنگ می زارم...و من عاشق آهنگ یانی ام...و گوش خراش نیست که بخوای قعطش کنی...
دوما ممنون از لطفت!
سوما من همیشه اگر وقت کنم همه اد لیستمو می خونم!
سوما می شه از این به بعد خواننده روشن باشی؟؟

آواز سه‌شنبه 5 مهر 1390 ساعت 10:56 http://radepayezendegi.persianblog.ir

آهنگ آزار دهنده نیست ! زیباست. اینکه حق انتخاب نداشته باشی که دلت میخواد گوش کنی یا نه آزار دهنده است و من فقط نظرم رو گفتم. نهایتش اینه که ازتون به عنوان یه خواننده درخواست میکنم پلیر رو هم گوشه صفحه قرار بدید تا بشه قطعش کرد . یا اینکه آخرین راه اسپیکر رو خاموش کردنه!.

میخونی؟ آها پس تو خاموشی!

روشن؟ . باشه حتما

tecton سه‌شنبه 5 مهر 1390 ساعت 11:39

گفتم که! می خوام آرامشم حفظ بشه...

مژگان سه‌شنبه 5 مهر 1390 ساعت 12:02

به به...من فکر کنم دوس داشته باشم......هوممممممم
من اصن عاشق خوردنم

تو که خودت یه پا کدبانویی...

ستاره سه‌شنبه 5 مهر 1390 ساعت 13:06 http://Www.twolover.com

من دیر رسیدم هه هه
خوب من انتقاد پذیر نیستم
یعنی اگر کسی ازم انتقاد کنه ناراحت میشم
ولی میرم به حرفش فکر میکنم که چرا اینو گفته اگر درست گفته باشه سعی میکنم خودمو درست کنم
ولی بازم از دست اون یه نفر ناراحتم
البته اگر طرف با مهربونی انتقاد کنه ناراحت نمیشمآدمش خیلی مهمه

بله.کمی شایدم گاهی .

رگبار چهارشنبه 6 مهر 1390 ساعت 12:48 http://www.ragbarha.blogfa.com

خب متاسفانه این ذائقه وبلاگستان ایرانه .

ارش پیرزاده چهارشنبه 6 مهر 1390 ساعت 14:10 http://arashpirzadeh.persianblog.ir/

انتقاد کردن مثل راه رفتن روی میدان مین هستش

تی تی دوشنبه 11 مهر 1390 ساعت 09:04 http://www.life-ms.blogfa.com

[گل]من همون آفتاب ایرانی ام البته این ادرس وب جدیدمه قبلا رمز داشت و عده بخصوصی می خوندن ولی الان دیگه همه میتونن نوشته هام رو بخونن قابل دونستی بیا.

منا شنبه 16 مهر 1390 ساعت 10:21 http://www.manoinrooza.persianblog.ir

این پستو خیلی دوست دارم ...یه جورایی منو به فکر فرو برد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.