L*ol*it*a

این فیلم یکی از بهترینها و شاهکارها در تاریخ سینمای هالیووده که یکبار در سال ۱۹۶۵ توسط استنلی کوبریک کارگردانی شده و بار دیگه توسط آدریان لین٬کارگردان معروف و غول سینمای آ*مر*یکا ساخته شده و محصول سال 1997 ه .این فیلم از روی رمانی به همین نام که نوشته ولادیمیر ناباکف(یک نویسنده اشرافی روسی الاصل)ه٬ساخته شده...

جرمی آیرنز ،بازیگر نقش هوبرت اونقدر زیبا و روون بازی کرده و تو نقش خودش باورپذیر شده که  وقتی تو نقشهای دیگه تو فیلمهای دیگه ظاهر می شه،انگار شخصیت دیگه ایه و همه به اسم این فیلم می شناسنش...

ملانی گریفیث زن سابق آنتونیو باندراس هم در نقش خودش عالی ظاهر شده...

دومنیک سوآین،بازیگر نقش لول*یتا،با اینکه برای اولین باره که ایفای نقش می کنه و 15 سال بیشتر نداره،با بازی پخته و تلخش تو اذهان عمومی ثبت می شه و بعد از اتمام فیلم چنان میخکوبت می کنه که بدون شک دوست داری بدونی این نابازیگر زیبا و وحشی کیه و از کجا اومده...آدریان لین حدود 6 ماه تموم جستجو کرد و از حدود 2500 دختر برای این نقش تست گرفت تا بالاخره دومنیک رو برای ایفای این نقش برگزید...

برای بقیه توضیحات رو بقیه ش کلیک کنید.

دومینیک سوآین

زیبایی این فیلم تو تلخی و گزندگی و صحنه های نامعمول و اسلاید ها و اسلو موشن های تاثیر گذارشه...

داستان فیلم از جایی شروع می شه که هوبرت ٬که در دهه ۵۰ زندگیشه٬خیلی اتفاقی خونه ای از یک زن بیوه اجاره می کنه که صاحب دختری 15 ساله ست. حرکات،ناپختگیها و ظرافت این دختر 15 ساله خیلی شبیه عشق دوران نوجوونی مرده که سالها پیش در همون سن کم به خاطر بیماری تیفوس مُرده...همین مساله باعث به وجود اومدن یه عشق نامتعارف،ناهمگون و نابه هنجار می شه که در نوع خودش هم بینظیره و هم زیبا و تلخ...

فیلم کمی پیچیده ست...و نکات مبهم و پر از ظرافت این فیلم،ذهن بیننده رو به خوبی به دنبال خودش می کشونه و درگیر می کنه و به فکر وا می داره...و مهارت کارگردان در این نقطه به تصویر کشیده می شه و نمود پیدا می کنه...صدابرداری این فیلم بینظیره...صداهای مبهم،گُنگ و دور یکی از ارکان اصلی و موفقیت فیلمه...

هرچقدر از این فیلم بگم بازم کمه...بهتره خودتون این فیلم رو تماشا کنین و اونوقت قضاوت کنین که هنر فیلمسازی چقدر می تونه عمیق و تاثیر گذار باشه!