عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

مردها رحمتند؟؟

یکی نیست به من بگه چرا این مردا اندازه یه بچه برای آدم زحمت دارن و کار درست می کنن؟باید یکی در میون دنبالشون باشی و قوانین و مقررات خونه رو بهشون گوشزد کنی؟هاین؟؟

پاتو از رو میز بردار تازه دستمال کشیدم...!سرتو بدزد !!!می خوره تو لوستر!!با پای خیس از حموم نیا بیرون!!دمپایی حمومتو بپوش!وقتی موبایلتو جا گذاشتی...با کفش تو اتاق ندوووووو!!آب می خوری لیوانشو بشور!! می شه؟؟؟

البته من اصلا" منظورم به ابو نیست ها!!

نظرات 30 + ارسال نظر
بهاره دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 09:12

منم فهمیدم ابو رو نمیگی

یاس وحشی دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 09:21 http://yaasevahshi.blogsky.com

هاااااان؟!!!

غزل دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 09:52

به نظرم نقطه روی ر افتاده

غزل دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 09:53

میگم ممو نمیشه اون جمله اب میخوری لیوانشو بشو رو بصورت یک حدیثی چیزی در بیاریم هااااا

آره والا!

گوشی دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 10:09

ما برعکسیم...
همسری راه میره تو خونه پشت سر منو جمع می کنه...هی میگه صددفعه گفتم لباساتو در میاری بذار سر جا رختی پهن نکن وسط....صد دفعه گفتم اینجوری نکن و...

تو که اون دفعه گفتی اندازه یه بچه زحمت داره که گوشی!!

دخملی دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 10:18

ماله ما این موضوع در مورد ریخت و پاش نیست که من خودم بیشتر از همسری ریخت و پاش دارم اما در مورد لامپه !! یعنی من زبونم مو دراورد از بس که به همسری گفتم از اتاق میای بیرون لامپش رو خاموش کن ... از wc میای لامپش رو خاموش کن .. از اشپزخونه میای ... وایییییییییییییییییی

دٍ اونم هست آخه! وقتی آدم می ره بیرون!همه چی باز و روشنه!!

آبانه دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 10:47 http://abaneh.blogfa.com

تو هم ؟ وای ممو من دیگه داشتم به خودم شک میکردم که زیاد گیر میدم یا وسواسی شدم واااای با پای خیس از حموم اومدنو که دیگه نگوووو

هبه رضوی دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 10:50 http://www.hebeyerazavi.blogfa.com

شوهرمن همیشه به من میگه لیوان آبی که خوردی بشور من هیچ وقت نمیگم
خدایی یدونه از این کارهایی که گفتی شوشوی من انجام نمیده
فکر کنم با همه مردها فرق داره ؟

گوشی دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 11:05

۴تا تیکه لباس برام جمع می کنه...چیکار می کنه؟
من بیچاره باید از راه که میاد شربت بذارم...شام بذارم...ناهار بذارم...لباس اتو کنم...چایی بذارم
از همه مهمتر دلبری کنم
بازم بگم؟

ستاره دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 11:19 http://www.twolover.com

دقیقا موافقم
البته منظور منم خسرو نیستا
فکر کنم باید قوانین و بنویسیم مثل خط مشی شرکت ها بزنیم به دیوار

آنه دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 11:19 http://anee.blogfa.com

عزیزم مردها نعمتن زنها رحمت

بزار بری سر خونه زندگیت بهت می گم چه نعمتی هستن!!!

مهربان دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 11:25 http://mehrabanam.blogsky.com/

این گفتن ها بی فایدس
خودتو خسته نکن

گلی خانوم دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 11:51 http://goli87.blogfa.com/

یه مدت که اینا رو نگی ، تذکرا رو ندی هم خودت راحت میشی و هم آقا خودشون به این نتیجه می رسند که درست راه برن ، تمیز باشند و ... .
مشکل ما خانما اینا که با آقایون مثل بچه ها رفتار می کنیم و همه چی رو بهشون تذکر میدیم و این براشون عادت میشه .

نه بابا امتحان کردم!

هلیا دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 11:52

تازه اخرشم بهت میگن چقدر گیر میدی و سختگیری ای روزگار از دست این مردها

آنه دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 12:29 http://anee.blogfa.com

تو رو خدا منو ناامید نکن دیگه .
نمیگن پسر نعمته دختر رحمته منظور این بید عزیز

شوهر فرق می کنه عزیزم!!!

خورشید و جمشید دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 13:41

البته صد البته ابوی شما ماه هست یکی هست خدا ببخشه به شما دوست جونی
یک اسفند دود کن جیگر طلا

مرسی گلم...باهات می حرفم!

بانو دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 14:49 http://mymindowl.persianblog.ir

نه انگار همه مردا اینجورین...

مرسی بابت اون خصوصی...گلی...

بر باد رفته دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 15:27

خودم درکت میکنم.
یکیشو دارم بعد ۸ سال زندگی هنوز بلد نیست لباساشو رو جالباسی اویزون کنه عادت کرده بذاره رو مبل من برم ور دارم میگم از جایی که تو وایمیستی.فاصلهات با مبل و جالباسی یکیه.خوب بذار رو جالباسی.نوفهمه.خانم عجب دسری بود چیز کیکتون

arta دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 15:47 http://arta82.blogfa.com

عزیزم .... خیلی زحمتن به خدا ... بعد من یک سوال داشتم قد این ابو شما چقده که به لوساتر نخوره

لوسترا آویزه! دستشو بلند می کنه می خوره توش!!قدشم که مسلما" بلند بید!!

arta دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 15:47 http://arta82.blogfa.com

لوسترو نوشتم لوساتر

روشن سه‌شنبه 3 خرداد 1390 ساعت 08:36

خیلیییییییییییییی درست گفتی. دقیقا همینجورین

مژگان سه‌شنبه 3 خرداد 1390 ساعت 08:47

مردا بچه هایی هستن با سیبیل
همشون مثل همن.این همسری من با جورابای بوگندو که از سر کار میاد پاشو دراز میکنه رو میز.یعنی هر شب با هم بحث داریم.بعدم که جورابارو در میاره میندازه همونجا پشت مبل
این یه نمونه بود تازه از اذیتاش
راستی خانومی من اونو فرستادم برات با پست.نمیدونم دیگه کی برسه .چون نمیدونستم برای کیه نوشتم از طرف سارینا وحید

وایییییییییییی راست می گی؟؟
مرسی گلم...مرسی ... لطف کردی...!

غزل سه‌شنبه 3 خرداد 1390 ساعت 10:14

هر چی در مورد مادرها بگیم کم گفتیم

گوشی سه‌شنبه 3 خرداد 1390 ساعت 11:45

روزت مبارک عزیزم...

مرسی خانوم گلی...برتو هم مبارک...

آبانه سه‌شنبه 3 خرداد 1390 ساعت 11:51 http://abaneh.blogfa.com

روزت مبارک ممو جونـــــــــــــــــــم

بانو سه‌شنبه 3 خرداد 1390 ساعت 13:31 http://mymindowl.persianblog.ir

واو چقدر متنت قشنگ بود.. کیف کردم از خوندنش...
روزت مبارک خوشگل خانوم..

قربونت برم عزیزم...

نازلی سه‌شنبه 3 خرداد 1390 ساعت 13:43 http://darentezarmojeze.blogsky.com/

سلام عزیزم
تازه کجاشو دیدی بچه که میاد که دیگه خونه بازار شامه . یکی کم بود یکی دیگه هم اضافه میشه. یعنی از دست این مردا.

بهاره سه‌شنبه 3 خرداد 1390 ساعت 15:01 http://rouzmaregiha.blogsky.com/

دوست جونم روزت مبارک

مرسی بهاره جونممممممممممممم!

الی سه‌شنبه 3 خرداد 1390 ساعت 15:06 http://man-va-va.persianblog.ir

روزت مبارک خانومی

هدی چهارشنبه 18 خرداد 1390 ساعت 01:37 http://hodamona.blogfa.com

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.