وقتی بهم گفت قلمت خوبه و استعدادشو داری،خیلی انرژی گرفتم...چند وقت بعدش وقتی ایمیل زد که نوشته جدید تو هم برای بار دوم چاپ شده و از کتاب توی جشنواره رونمایی شده،انگاری رو ابرها بودم...
حالا اون کتاب اینجاست...توی دستای من...پشت سیم چین و گوجه فرنگی و نی لبک چوپان عاشق...کنار نوشته های دکتر پارسا ،پشت صفحه ها و خطوط "حتی نگاه دزدکی حنا"...
نقطه عطف زندگی که می گن همینه...همین...اینو یادتون هست؟
ممنونم نسرین جان!