عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

وولوولک!

وای خدا!

باز من الان خونه مو می خوام...این چه وولوولکیه که افتاده به جونم آخه...می خوام برم خونه م واسه خودم نوشیدنی گرم و سرد دارچین و هل دار نسکافه ای درست کنم و هورت بکشم...می دونم تکراریه و عین این ویاردارا و شکموها دارم هر روز از غذا می نویسم!اما دلم مالش می ره که برم اون بلندر مخلوط کنو از تو کابینت بکشم بیرون و هرچی دم دستمه رو بردارم،بریزم توش با یه کم یخ!!! و بعد هل و دارچین توش بچپونم و ببلعم بره تو معده م!

آخرشم جلوی تلویزیون ،روی اون کاناپه خوشگل نرم،دراز به دراز بیفتم و کانالای ماهپاره رو بالا و پایین کنم.هی از فارسی برم رو من و تو وان و جم تی وی و پی.ام.سی فمیلی و ویوا پلسکا و بعد برعکس برگردم! دلم می خواد منتظر بشم تا ابو بیاد و یه ماچ آبدار از اون گوشای خٌنک و تمیز و کوچیکش بکنم!(شئونات را رعایت نمی کنیم!!چیه مگه؟؟؟)

اشکالی داره یعنی الان؟؟؟

بعدن نوشت: یکی بگه آخه من این کدو حلوایی به اون خرسنبکی رو چه جوری زیر بغلم بزنم و از تره بار ببرمش خونه؟؟هاین؟

نظرات 30 + ارسال نظر
نانازی بانو و اقا خرسی چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 12:27 http://www.nabat.blogfa.com

راحت باش عزیزم. خب داشتی می گفتی!!!

از دست تو!! ترکیدم از خنده نانازی!

خورشید و جمشید چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 12:42

اصلاْ‌ اشکالی نداره قربونت بشم
ما هم خوشحال میشویم

راحت بودم دیگه ننه قربان!

دزی چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 12:42

نه خوشچل با انرژی خودم اشکالی نداره شئونات رو رعایت کنی

خیلی هم خوووووووووووووب و دوست داشتنیه نوشته هات
اصلا هم اشکالی نداره از چیزایی که دوست داری بنویسییییییییییییییییییییییییییی

ای جونم دزی!!!

می می چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 12:48

مگه چیه خب؟ اشکالی نداره ما اجازه میدهیم

ندا - تهران چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 12:53

نوشیدنی دبش...کاناپه...تی وی...ماچ و همسری... کلا ریلاکسیشن...چه شود دوستمم(منو که الان سر کار هستم حسابی هوایی کردی رفت...)

به خدا خودمم الان پشت میزم بند نیستم! دلم می خواد این مدیر مالیمونو همین الان خفه کنم که هی می آد و می ره و خلوت منو به هم می زنه!!!!

بانو چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 12:56

اینجور که شما تعریف کردی... منم که خونه ام ... وولوولکم شد دوباره برم خونه و این کارهایی که گفتی رو بکنم...

ای جون! تو به نیابت از من بدو تا دیر نشده!!!

پریا چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 13:09 http://abaneh.blogfa.com/

از کاناپه نرمه که نگو ممویی این حس دیروز منه من وتو وان رو میبینی ؟ دیشب بفرمایید شام رودیدی؟ امید برنده شد ؟

آره می بینم! بد جور! این کانال اشتهای منو تحریک کرده دیگه!
نه! مریم و علی آقا مشترک برنده شدن!
امید فقط حرف زد!

مطبخ رویا چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 13:17 http://www.liliangol.blogfa.com

نوش جانتون دوست نازنینم ..

جواب سوالمو ندادی رویا جونم! زود بیا بگو....

مطبخ رویا چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 13:19 http://www.liliangol.blogfa.com

سلام عزیز دلم ...من در وبلاگم چیز کیک کدو حلوایی ندارم ...فکر کنم از وبلاگ ترلان خانوم برداشتید .....البته مطمئننم تمام رسپی های دوستم خوشمزه هست

اوکی...اما من کلی پرسیدم...کدو حلوایی مزه ش اونقد رخوب هست؟؟

مطبخ رویا چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 13:22 http://www.liliangol.blogfa.com

سلام عزیز دلم ....همین الان براتون نوشتم نازنینم ....

خصوصی تونم چک کنین...!

لیندا چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 13:25

نه چه اشکالی داره

چه عجب!

مطبخ رویا چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 13:47

سلام مجدد نازنینم ...راستش تا حالا داشتم فکر می کردم کدو حلوایی مشابه هیچ کدوم از میوه های دیگه نیست ....

پس باید امتحانش کنم !!!

گوشی چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 13:48

ممو من بهت مشکوکم....
تو حالت از من خیلی بدتره...
سر راه میری خونه یه بی بی چک بگیر بعد برو
خبرشو به من بده حتما

ای خدا بگم چی کارت نکنه! این همکارم شک کرده از بس من امروز پشت میزم پشتک وارو زدم و خندیدم!!!

افسون شده چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 13:51

غزل چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 13:58

اخه یعنی چییییییییی من همه اینایی که گفتی میخوام با یک شکلات تلخ یا شیرینی خامه ایی که همچین گاز بزنییییییی لبو لوچت خامه ایی بشه هیییییییییی مادررررررررررررررر

نه دیگه! شیرینی خامه ای رو نیستم!!! رجیم دارم ننه قربان!

بهاره چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 13:59 http://rouzmaregiha.blogsky.com

ممو جونم مطمئنی خبری نیست دوست جون؟ نی نی چیزی؟ هاین؟

نمی دونم والا! الان هورمونام گاتی پاتیه!!

من:moji چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 14:00 http://www.minevisam123.blogfa.com/

یه لحظه اجازه بده دوست خوبم فکرام رو بکنم ..............نه اشکالی نداره
اصلا می خوای برای اینکه خیالت راحت شه که اشکال داره یا نداره برات استخاره کنم ؟؟؟؟؟؟

آمارین چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 14:12

ننه جان از ما گفتن باشه. این ویارونه ها عاقبت خوشی نداره ها.
مام نشستیم کنج خونه هی هوس کردیم هی زدیم بر بدن و تو رگ و ریشه. خلاصه الان داریم تاوون پس میدیم. میریم باشگاه سگ دو میزنیم بلکه این هوسونه هارو آب کنیم
شما بزن. گوارای وجود:*

آخه نوشیدنیه رژیمیه! کیوی و کرفس داره توش!

ندا چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 14:17 http://nikaasali.blogfa.com

میشه وقتی کدو حلوایی گنده ات رو به سلامت به خونه رسوندی بعد یه چیزی باهاش پختوندی در موردش اینجا بنویسی آخه من هم یه مشکل از نوع کدو حلوایی دارم البته مشکل من تو زمینه حمل و نقل نیست تو زمینه پخت و پزشه یه دونه خوشگلش مونده رو دستم نمیدونم چه کارش کنم

اوکی!حتمن!

[ بدون نام ] چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 14:57

مرسی

نهال تنهایی چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 15:14

ای وای گفتیا منم خیلی دلم برا اون روزا تنگ شده خیلی وقته که نتونستم بشینم فیلم ببینم .چای بریزم برا خودم با رنگینک یا یه تیکه کیک خونگی بشینم جلوتلویزیون فیلم موردعلاقهام رو بزارم برم تو عالم رویا.کجایی زندگی که در به در دنبالتم.

یعنی هر کجای دنیا که باشی این صحنه ای که تعریف کردی،خود خود زندگیه!

فندق 70 کیلوییپ چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 15:31

فندق بازنده
راستی سبزی مخصوص دسر چیه ممو جان ؟

ای جونم!
ریواس!

رونالی چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 17:21 http://www.haftenevis.blogfa.com

چغندر گفتی و همه رو کباب کردی
دلم گوشای علی رو خواست!!
عاشق احساسات نابتم
جیگرررری

قربونت برم من...

یاژ چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 17:47 http://merikhi62.persianblog.ir/

قطار رفت
بی صبرانه جابه جا می شوم
روی نیمکتی در ایستگاه
جا مانده ام
سال هاست
منتظر
قطار بعدی ام
به منم سر بزن

حتمن!

سایه پنج‌شنبه 30 دی 1389 ساعت 11:39 http://didarema.persianblog.ir

ممو من یه دستور پخت برای کدو حلوایی بهت میدم امتحان کن خیلی خوشمزست .
اول کدورو ژوستشو بگیر که خیلی کار سختیه بعد به تیکه های کوچیک تقسیم کن و توی روغن زیاد سرخ کن وقتی همش سرخ شد دوباره بچین توی همون ماهیتابه ماهیتابه و روش یه مقدار زیادی شکر ریز و بعدش درشو بذار و شعله رو خیلی کم کن تا خوب بپزه و بعدش کاملا لهشون کن و توی همون روغن یه کمی تفتشون بده و بعدش بریز توی بشقاب و روش دارچین بپلش یه کمی

جدی؟مرسی عزیزم...
البته من امشب می خوام باهاش یه دسر درست کنم.

لیلی پنج‌شنبه 30 دی 1389 ساعت 12:18 http://myrose.persianblog.ir

اون فیلمو منم دیدم
یه چیزی تو مایه های فوق العاده است
با اجازه لینکتون میکنم

خواهش می کنم...!

ونوسی پنج‌شنبه 30 دی 1389 ساعت 12:50

آخ گفتی آییییییییییی گفتی دلم خواست

ستایش پنج‌شنبه 30 دی 1389 ساعت 13:43 http://setayesh87.blogsky.com

از سرزمینهای شمالی پنج‌شنبه 30 دی 1389 ساعت 17:40 http://www.shomaliii.blogfa.com

اینجا رو که میخونی .. باید کلا رژیم و این مسائل رو بی خیال شد که ..
برای ژیدا کردن کدو خوشحالم برات ..

کدو حلوایی که کالری نداره! بعدشم می گویند بخورید و لاغر شوید...!

بانو جمعه 1 بهمن 1389 ساعت 19:30

حامد عاشق کدو حلواییه...
ولی من برعکس اون .. اصلا دوست ندارم..
یه بار سال اول زندگانیمون خرید... من به عنوان دکور آشپزخونه ازش استفاده کردم.. آخه خوشگل و تمیز بود...
هر چی گفت اینو من گرفتم برام درست کنی..
گفتم من دوست ندارم...
دیگه از اون به بعد مادرشوهر محترم براش درست می کنه..

مزه ش چطوریه؟؟
وقتی مادر محترم هست به تو دیگه نمی رسه!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.