عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

به رنگ هندوانه...

می گه: بیا همدیگه رو ببینیم...

می گم: این هفته وقت ندارم خانومی...مهمون دارم...

می گه: آره دیگه تو خونه دار شدی...منم خونه دار بودم!

می گم: حالا بزرگ شدی؟قد کشیدی؟راستی چند ساله همدیگه رو ندیدیم؟

می گه:آره! اونقدر قد کشیدم که جدایی و طلاقو تجربه کردم...می خوام از طلاقم برات بگم...

می گم:اما من دوس ندارم بشنوم...سخته! برام از قشنگیهای زندگیت بگو...

می گه:زندگی من قشنگی نداشت...از اولش درگیر احساسات الکی شدم و بعدشم...حالا بیا برات تعریف می کنم...


و من تو این فکرم که زندگی از اون دختر شاد بی خیال خندون دبیرستانی،چه آدمی ساخته؟دختر خیلی حساسی بود و به یه لبخند مهربون دل می باخت...

یعنی اونقدر تغییر کرده که یه وقت نشناسمش؟

بعدن نوشت:اینو باید شنبه می نوشتم اما امروز فرصت کردم:

خورشید،گیتی و می می عزیزم!به خاطر همه چیز ممنون! از نگاه کردن به هدیه قشنگتون که الان روی میز ناهارخوریم جا خوش کرده و منتظره تا تو یه شب پر ستاره پر از نور بشه،هر شب لذت می برم...راضی به زحمتتون نبودم...دوستون دارم...

نظرات 35 + ارسال نظر
بیتا سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 10:24 http://www.raziyane.persianblog.ir

زندگی همینه دیگه! با کسی شوخی نداره! بیرحم و سخته! منم از این دوستا زیاد دارم که روزگار باهاشون کاری کرده که از این رو به اون رو بشن!

مهم اینه که آدم خودشو نبازه...

لنگرود سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 10:38 http://mohsencivil1384.blogfa.com

غریبه ای با قصد قربت،اگه مافقی به من سر بزن.

خانم خانما سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 10:41

هر چی شده باشه بازم میشناسیش...
چشمای آدما عوض نمیشن.حتی اگه سر تا پاشون پیر بشه

ممول سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 11:46 http://memolejigholo.persianblog.ir

زندگی همینه گاهی انقدر خوب و شیرینه که دلتو می زنه گاهی هم انقدر تلخه که دمارت رو در می یاره . مهم اینه که از توی همه این بالا و پایین شدن ها یه آدم با تجربه قوی بیرون می یاد .
برای دخملی واقعا متاسف شدم امیداوارم زودی آروم شه . شماها که دوستای نزدیکشین بیاد خیلی هواشو داشته باشین بعد از این .

همینطوریه که می گی عزیزم...

گوشی سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 11:52

واقعا چقدر سرنوشت چیز عجیبیه...
فکرکن تو دنیای بچه ها همه بی خیال ورها...
بعد هرکی بزرگ میشه به یه راهی کشیده میشه
یکی که فکرشو نمی کنی چقدر پیشرفت می کنه وبه کجاها که نمیرسه ویکی هم سرنوشتش غم انگیز میشه

آره...دقیقن!نی نی چطوره؟؟

پریا سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 11:58 http://abaneh.blogfa.com/

آب کن خاطرات ِ یخ زده را درتب ِ ذهن ِ واقعآ خسته
خستگی ، بی خودی ، بدون ِ هدف توی این کوچه های بن بست ِ...
آه ! باید دوباره زل بزنی به دو تا چشم ِ خیس ِ یک زن که
خنده دارد بدون ِ واقعیت بین ِ یک مشت درد ِ پیوسته
.....
گاهی باید یه شونه بود برای اشکهای بی اختیار یک دوست ممو جونم

آره...آخه کار دیگه ای از آدم بر نمی آد که!

بهاره سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 12:13 http://rouzmaregiha.blogsky.com

الهی... ایشالا اگه تا حالا سختی کشیده از این به بعد شادی بیاد سراغش
سلام دوست جون خوبی؟
عجب میرزا قاسمی پختی ممو... مطمئنم از اون خوشمزه هاشه

به به! می بینم که برگشتی...خوش گذشت دوستم؟

دزی سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 12:42

آخییییییییییییییییییییییییی
ناراحت شدم واسش
زمونه خیلیا رو عوض میکنه

خورشید و جمشید سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 12:46

روزگار همینه میچرخونه انسانها رو
این دنیا هر بلایی به سرمون بیاد خدای نکرده چهره ما عوض نمیشه

خدا کنه!

نانازی بانو و آقا خرسی سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 14:38

حتمن تغییر کرده. غصه خیلی ادمو بهم می ریزه

درسته...

من و هسملی سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 14:40 http://manohasmali.blogfa.com

ممکنه! زمونه آدم خیلی تغییر میده چقدر مقاوم بود؟! شاید دلش یه گوش برای شنیدن می خواد چه خوبه که این تغییرات مثبت باشه ولی همیشه اینجوری نیست

آره !دقیقن!

بانو سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 17:27

مثل دوست من که همیشه لباش خندون بود.. و حالا دیگه حتی شماره ای ازش نداریم که صداشو بشنویم.. به خاطر همسرش از همه دوستاش دور شد..

آخی...

مریسام سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 17:55

کاش هیچ وقت طلاق وجود نداشت

کاش...

دلژین سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 18:45 http://drdeljeen.com

زندگیه دیگه

اذین سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 19:40 http://oondoora.blogfa.com

خلا ترسی پر می کنه وجودو
سلام ببخشید
کسی چه میدونه با کسی که داری حرف میزنی پس فردا چطو روبرو میشی یا حتی خودت؟
فقط بی راهه ی ما پر از خمه شبیه جاده همیشگی که نمیفهمی از چه جهتی عوض شده اما میرسی به جایی که تفاوتش وجودتو پر میکنه

چی بگم؟؟

ونوسی سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 19:47

منم اصلا دل ندارم این چیزا رو از زبون دوستای خوبم بشنوم

محزون چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 04:45 http://reza70.BLOGFA.COM

تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

ای تف!

من:moji چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 08:22 http://www.minevisam123.blogfa.com/

میگن خدا همیشه یه جای شکر باقی میذاره خدا رو شکر این دوستت میخواد حرف بزنه میخواد خودش رو تخلیه کنه

کمکش کنه اگه حتی کمکت فقط توی دست گرفتن دستاش باشه

کمکش که می کنم...اما...

نازلی چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 09:44

زندگی خیلی سخته ممویی جون. خیلی و وقتی که یه اشتباه کوچیک میکنی یهو تاوان سختی رو باید بدی.
فکر کنم میدونم کجا میشینین:))
راستی به من سر نزدی ها یادم نرفته:((

من شرمنده م...لینکتو اضافه کردم که دیگه یادم نره عزیزم!

نازلی چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 11:07

خوشحالم که اومدی عزیزم به عنوان یک آدم اهل ادب و هنر دوست دارم که نظراتت رو راجع به نوشته هام بدونم .
خیلی هم دوست دارم یک بار ببینمت. ولی متاسفانه نشده. امیدوارم که جور بشه.
می بوسمت.

تو همیشه عزیز منی...خیی خوب می شه اگه تو این برف بریم بیرون باهم!

یاسی چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 11:33 http://rozegarmadonafar.blogfa.com

ممنون که اومدی به وبلاگم سرزدی اگه از مطالبم خوشت اومد لینکم کن

گیتی چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 11:46

چه خوبه که پنجره خونه ات به این کوه باز می شه... می تونم تصور کنم چقدر با هر بار نگاه کردن به بیرون از اون پنجره چقدر حالت خوب می شه..خدا رو خیلی شکر... خیلی شکر به خاطر برف... بارون... و تمام زیبایی فصلها...
خانومم اصلا قابلتو نداشت... امیدوارم خاطره های خوبی برات درست کنه

عزیزمی...

گوشی چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 12:06

تو هی عکس برف بذار دل مارو آب کن

راستی تو پست پایین ترت هم عکس میز خونه هلی رو گذاشتی
خیلی خوشگل بود وقطعا خوشمزه
ولی تو گفته بودی به زودی دوتا عکس نصب میگردد پس اون یکیش کو؟
میزعصرانه+میز شام
میگم کی نوبت خونه تو هست ممو ؟
ما که راه دور هستیم ولی باید به جاش عکساشو واسم بذاری یادت نره ها؟

نوبتم به همه اعلام کردم...دوستم!
میز عصرونه و شام یکی بود دیگه!‌خداییش اگه این میز عصرونه باشه دیگه شام می شه خورد؟

بانو چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 12:11

واییییییی چه برفی اومده دمه خونتون...

گوشی چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 13:17

منم شک کردم گفتم یعنی شما هرجا میرید همینقدر می خورید؟

نه بابا! از دو روز قبلش من که چیزی نخورده بودم!

پریا چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 13:52 http://abaneh.blogfa.com/

وااااااااای ممو جون خیلی منظره توپی داری واقعا؛ انرژی میده به آدم اونم سر صبح وقتی میخوای بری سر کار جای منم خالی کن ممو جوووووونی

آره...اون دفعه منتظر آژانس بودم ،یه حالی کردم پشت شیشه!!

گوشی چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 14:08

ای قربونت برم مموووووووووووووووووووووووو
پس کی این عروس منو( آتیشه جون) به دنیا میاری؟

به زودی ننه جرقه!

افسون شده چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 14:09 http://afsoonshodeh.persianblog.ir

عجب برفی باریده خدارو شکر
تبریک
من الان دارم زیر کولاک و برف کامنت میذارم، اینجا فنلاند است آی لاو یو عطر برنج

آی لاو یو تو افسونی...

می می چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 15:49

عزیزمممممممممم قابلتو نداشت
وای یعنی چه منظره ای داره خونه تو دختر. دیدنیه ها

پس زودتر تشریف بیارید...

پریا پنج‌شنبه 23 دی 1389 ساعت 10:46 http://abaneh.blogfa.com/

ممو جون این فیلما رو از کجا گیر میاری منم بازی خب

اوههههههه!همه جا می فروشن!تو میدونا ازین پسرایی که فیلم می فروشن ندیدی؟

پریا پنج‌شنبه 23 دی 1389 ساعت 11:57 http://abaneh.blogfa.com/

دیدم ولی فکر نمیکردم فیلمای جالبی داشته باشن فکر میکردم بیشتر فیلمای هندی و ایرانی قدیمی و از این جور چرت و پرتا داشته باشن
ممو جون یه کتاب خوب واسه خوندن بهم معرفی کن

برو تو پستای اردیبهشت ۸۹.همه ش اونجاست...

خانم خانما پنج‌شنبه 23 دی 1389 ساعت 11:58

نظر من کو؟
من این فیلمو دارم...به خدا راست میگماااااااااااااااا
حتمن بهت میدم

مرسی عزیزم...

خلال دندون پنج‌شنبه 23 دی 1389 ساعت 14:11

دلمان بسی تنگ شده بود برایتان

می تو!

بانو پنج‌شنبه 23 دی 1389 ساعت 15:44

این فیلم آخرشه... من عاشق این فیلمم...
به قول تو شخصیت مغرور دارسی ...

ای گفتییییییییییییییییییییی!

سارا(من و شوشو) یکشنبه 26 دی 1389 ساعت 01:22 http://shosho200.blogsky.com/

من مدتهاست دنبال لینک دانلود فیلم غرور و تعصب میگردم و پیدا نمیکنم
تو شهرستان هم اصلا تو خیابون فیلم نمیفروشن که قاچاقی بخرمش
اگه ممکنه لینک دانلودشو تو یه پست بذارین واقعا ممنونتون میشم

خودمم ندارم!نوشتم که...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.