عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

نقطه های سبز

اینو می خوام خیلی خلاصه شده اینجا ثبت کنم که یادم نره یه روز چقدر از شنیدنش خوشحال شدم...که یه روزی تو زندگی چیز کوچیکی مثل این خبر،چقدر می تونه خوشحالم کنه و انگیزه مو بیشتر...

که یادم نره خدا چقدر حواسش به همه چی هست... که خدا تا پروانه شدن،مراقب و مواظبمه...


داستان دومم هم رفت برای چاپ...

چاپ که شد اینجا می زارمش...