عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

تیک تاک تیک تاک...

این روزا و این ثانیه ها مث سرسره ان...لیز و لزج و تند...

هرچی بیشتر پیش می رن،لیزتر می  شن و شیبشون بیشتر می شه...

دارم می رم جایی که نقطه آغازه...

این نقطه آغاز،منو از روزای گذشته،از زندگی و وابستگی جدا می کنه و هلم می ده سمت گسستگی...

سخته جدایی ...اما دل دادن به آینده نورآلود و بزرگ،شگرد سرنوشته!

شبای بلند پاییز رو دوست دارم چون سرشار از وابستگی و گسستگیه...

چه پاییزهایی رو که با توله گربه های تو حیاط سر نکردم و چه صبایی که با قوقوی کفترچاهی های قلنبه قد لنگه کفش،از خواب بلند نشدم...

گفتن از کتابخونه چوبی بلندم که حالا خالیه خالیه و چند تا کتاب شریعتی روشون یله شده،دیگه کار من نیست...گفتن از صدای قرآن خوندن مادربزرگم که یه زمانی روحبخش بود،دیگه مال من نیست...

دفترچه خاطراتمو سپردم به باد...کاغذ پاره هاشو دیدم که از بالای پنجره می ریزن پایین و کلمات نوجوونی که با جوهر سبز نوشته شدن،سرریز می شن تو جوی آب...

دارم از رو سرسره سر می خورم تا برسم به پایان یه آغاز و باز دوباره آغاز یه پایان...

گذشته ها رو

باید گذاشت و گذشت...

پ.ن:مبهم نوشتم...می دونم...

نظرات 47 + ارسال نظر
دزی دوشنبه 26 مهر 1389 ساعت 16:21

واسه من کندن از گذشته خیلی سخته
آغاز خوبی رو تجربه کنی دوستم

پریسا ادیسه دوشنبه 26 مهر 1389 ساعت 16:48 http://www.parisaodiseh.persianblog.ir

گذاشتن و گذشتن سخته ممویی. . .
ولی گاهی خیلی بهتر از موندن و رسوب کردنه. . .

ترلان دوشنبه 26 مهر 1389 ساعت 17:20 http://www.tarlancafe.persianblog.ir

آره مبهم بود.... ولی قشنگ بود...

می می دوشنبه 26 مهر 1389 ساعت 17:33

توی هر مرحله ای از زندگی که هستی،برات بهترین ها رو از خدا میخوام

پگاه دوشنبه 26 مهر 1389 ساعت 18:06 http://www.pegooliiut.blogfa.com

خودت فهمیدی چی گفتی؟؟؟

زهرا دوشنبه 26 مهر 1389 ساعت 18:30 http://zizififi.persianblog.ir/

خیلی مبهم نوشتی و البته دلگیر.دلم گرفت خانومی

شرمنده عزیزم...

بانو دوشنبه 26 مهر 1389 ساعت 18:36

ای جاننننننننن...
برای من پر از معنی بود... قشنگ بود..
واقعا آغاز یه پایانه...

قربونت برم من....

ونوسی دوشنبه 26 مهر 1389 ساعت 18:42

افسون شده دوشنبه 26 مهر 1389 ساعت 20:03

خیلی قشنگ بود لذت بردیم

سایه سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 08:11 http://didarema.persianblog.ir

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خورشید سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 08:21

عزیزم خیلی قشنگ نوشتی من که کاملاْ‌متوجه شدم
تو هر جایی بری انقدر باحال هستی بهت خوش میگذره دوست جونی
امیدوارم همیشه شاد و خوشبخت بشی عشقمممممممممم

غزل سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 09:12

گلبرگ سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 09:29 http://www.talakhanooom.blogfa.com

امیدوارم برات بهترین آغاز باشه ممویی

من:moji سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 09:52 http://minevisam123.blogfa.com/

عزیزم هر تحولی که هست انشااله به کامت باشه و در آینده با یادآوریش لبخندی پر از آرامش صورتت رو پر کنه

گیتی سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 09:56

می دونی خوبی این گسستگی چیه؟ اینکه می دونی یه دوری واسه همیشه نیست... اینکه می دونی هر زمان اراده کنی دوباره می تونی تو همان فضا باشی. واسه همینه که قشنگه. هم نور آینده رو داره هم کورسوی گذشته رو...

تو همیشه انرژی مثبتی...

تینا سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 10:16 http://asemoone-tina.persianblog.ir

خونه تکونی؟ خسته نباشی... تازه باشی همیشه

پیتی سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 10:22

مبهم نبود.. آغاز دوباره ات مبارک..

دخملی سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 10:35

اصلا مبهم نبود که !
خیلی خوشحاااااااااااالم . اغازت مبارک عزیزم

بهاره سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 10:45 http://rouzmaregiha.blogsky.com

خیلی زیبا بود ممو جونم... خیلی
شاید این زیباترین و فراموش نشدنی ترین پایان و آغاز زندگیت باشه عزیز دلم... قدرش رو حسابی بدون

سایه سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 11:09 http://didarema.persianblog.ir

وااااااااااااااااااااااااااااییییییییییییییییییی مبارکههههههههههههههههههههههههههه دختر

گوش مروارید سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 11:24

قربونت برم الهی من این روزا همش به فکرتم...
میدونی یه احساس خاص وملسی هست
هم دلتنگی...هم شورر وشوق یه شروع

نیکا سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 13:33

ها من خنگ بیدم؟! چی رو آغاز کردی؟ مشکوک میزنی

سانی سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 15:43 http://khatesevom.blogsky.com/

امیدوارم آغازت قشنگترین پاینو داشته باشه

مموجونم هم رمز میخوام

هم یه خواهش دارم با اینکه بدم میاد هی از بقیه بخوام به وبلاگم سر بزنن دوست دارم آخرین پستمو بخونی و اگه چیزی به ذهنت میرسه راهنماییم کنی
میسی

بانو سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 17:09

امروز که پنجشنبه نبود!!!

لوسی منگولا سه‌شنبه 27 مهر 1389 ساعت 23:54 http://jojoyi.mihanblog.com

سلام گلم با اجازتون وبلاگتونو خوندم گلم خوشحال میشم تبادل لینک کنیم

سحربانو چهارشنبه 28 مهر 1389 ساعت 00:22 http://samo86.blogsky.com

مبهم بود ولی بگذرو شروع کن:)

آرمینا چهارشنبه 28 مهر 1389 ساعت 05:07 http://armina20.blogfa.com

من هم نفهمیدم چه آغازی. اما هر چی هست زیبا و پاینده باشه . من شروع کردم به نوشتن. اما از دوستان خبری نیست !!!!!

آرمینا چهارشنبه 28 مهر 1389 ساعت 05:09 http://armina20.blogfa.com

راستی من رمزت رو هم ندارم خانمی .

لیندا چهارشنبه 28 مهر 1389 ساعت 09:23

شروع زیباتون رو تبریک میگم ممویی .
من رمز پست قبلم ندارم . میدی ؟
دوس داشتم خودم نمی دونستم داری ازدواج می کنی اون وقت ببینم می فهمیدم خودم یا نه از روی نوشتت
عمومیش نکنیا .

بلوط چهارشنبه 28 مهر 1389 ساعت 11:06

امیدوارم آغاز قشنگی باشه دوستم

نانازی بانو و آقا خرسی چهارشنبه 28 مهر 1389 ساعت 12:05 http://www.nabat.blogfa.com

برات بهترین ها رو آرزو می کنم دوست گلم

سرور پنج‌شنبه 29 مهر 1389 ساعت 10:36

گاهی وقت ها لازم هم نیست تو بگذاری و بگذری کافیه اجازه بدهی که خودش بگذرد مثل یک نسیم از بالای سرت مثل یک لایه آب از اطراف بدنت وقت شنا مثل بویی که معلوم نیست باد از کجا آورده و کجا می بره

می می شنبه 1 آبان 1389 ساعت 08:05

سلااااااااااااااااااام عروس خانومی
بازم تبریک می گم و برات بهترین ها رو از خدا میخوام. ممنونم که منو و پیام رو دعوت کردی به جشنتون. جشنتون خیلی خیلی عالی بود و تو یه عروس رویایی بودی. هم آرایشت و هم لباست خیلی قشنگ بودن. به من و پیام خیلی خوش گذشت. چه همسری خوب و ماهی داری و چقدر به هم میاید. خوووووووشبخت بشید جیجر .بووووووووووووووووووووووووس

سایه شنبه 1 آبان 1389 ساعت 09:02 http://didarema.persianblog.ir

یعنی الان عروس شدی ممو جون ؟
وااای چه عروسی بشی تو ممو

سایه شنبه 1 آبان 1389 ساعت 12:23 http://didarema.persianblog.ir

ممو جون عروس خانوم مبارکه . خوشبخت بشین . عکستو برام بفرست .

افسون شده یکشنبه 2 آبان 1389 ساعت 14:29

ممو جون من فکر می کردم قبلا عروسی کردین یعنی دوباره عروسی کردین؟ مبارکه ایشالللللللللا خوششششششششگل

فنچ یکشنبه 2 آبان 1389 ساعت 16:34 http://baghe-ma.blogsky.com

یعنی چی؟ مگه علوسی نکرده بودین؟؟
من نفهمیدم چی شد!
به منم بگو ممو جون

مریم یکشنبه 2 آبان 1389 ساعت 16:59 http://fara.blogspot.com

ممو جونم..هی منتظرم..یه پستی بزاری...
بیام بهت بگم...من عاشق این amazing شدم...
دو روز لوپه توی گوشم...مرسی..مرسی..
از طرفی دیگر هم من دوزاری ام کجه...
من فکر می کردم..تو عروسی کرده بودی که...
اگه تازه عروس شدی که مبارک مباررررررررررررک

یه عالمه

خورشید دوشنبه 3 آبان 1389 ساعت 10:20

الان ماه عسل هستی دوست جونی آخی خیلی خیلی ناز شده بود من هم تشکر میکنم (‌این رو از می می تقلید کردم که من رو دعوت کردی ) البته مگه میشود من رو دعوت نکنی هاین میخواهی دوباره زنگ بزنم بهت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ همه شوخی بود
ولی واقعاْ‌ بی نهایت خوشگل شده بودی و عروسیتون خیلی رویایی بود مثل عروسی های این بازیگران و یا خواننده های معروف هست دکوراسیون تو اینترنت و ماهواره نشون میدن دقیقاْ‌اونجوری بود لباست هم که عالی بی نهایت خوشگل بود من هنوز هنوز تو کف تاجت هستم ممو ای کاش آخر شب اون تاجت رو تو سرم میذاشتم ای کاش

tanin دوشنبه 3 آبان 1389 ساعت 12:20 http://asalioman.blogfa.com

aziiiizam tabrikate faravaaaan :* ba mobile chek kardam,kheyli khoshhal shodam eshghaaam :x

بلوط دوشنبه 3 آبان 1389 ساعت 13:15 http://balooot.bloghaa.com/

مبارک باشه ممو جون

گوش مروارید سه‌شنبه 4 آبان 1389 ساعت 09:56

ممو خیلی خوشگل شده بودی....به منم خیلی خوش گذشت....
من همشو تو ذهنم مجسم میکردم
منو ندیدی آیا؟

دزی سه‌شنبه 4 آبان 1389 ساعت 10:56


خوشبخت باشی گلم

سایه سه‌شنبه 4 آبان 1389 ساعت 14:46 http://didarema.persianblog.ir

دختر نمیخوای بیای ؟ بسه دیگه عروس خانوم

بانو سه‌شنبه 4 آبان 1389 ساعت 15:14

دلم برات تنگ شده... کجایییی؟.... هنوز ماه عسلی؟؟؟

نانازی بانو و آقا خرسی چهارشنبه 5 آبان 1389 ساعت 11:52 http://www.nabat.blogfa.com

خوشحالم که یه عروس رویایی بودی و منتظرم که بیای و تعریف کنی ممو جون. ضمنن یه خصوصی داری که لطف کن و تائید نکن خانومی. بوس

توکا چهارشنبه 12 آبان 1389 ساعت 08:31

سلام عزیزم
منو یادت رفته
نمیخوای پسورد بدی بهم؟!!!

شما نه وب داری! نه می شناسمت...شرمنده!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.