عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

شونصد سال پیش!

من اصلا" دوست ندارم که از این و اون یه جمله بزارم و بچپونم تو وبلاگم و بگم:اینو اون گفته! اینو اون یکی ...!اما واقعا" این مثال،شرح حال الان ما آدماست!از اداره جات ت...خ..می بگیر تا .......


  در افســانه ها آمده است که اسکندر مقدونی پیش از حمله به ایران درمانده و مستأصل بود و از خود میپرسـید: "چگونه باید بر مردمی که از مردم من بیشتر میفهمند حکومت کنم؟" یکی از رایزنانش گفت: "کتابهایشان را بسوزان، بزرگان و خردمندانشان را بکش، و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند." اما اســتاد او ارسطو اظهار داشت: "نیازی به چنین کاری نیست. از میان مردم آن سرزمین، آنانی را که بیسوادند و نمیفهمند به کارهای بزرگ بگمار و آنانی را که باسوادند و میفهمند در کارهای کوچک و پست قرار بده. به این ترتیب، بیسوادها و نفهم ها همیشه سپاسگـزار تو خواهند بود و هیچگاه طغیان نخواهند کرد، و آنانی که باسواد و فهمیده اند یا به سرزمینهای دیگری کوچ خواهند کرد و یا خسته و سرخورده بقیه عمر خود را تا لحظه مرگ، در گوشه انزوا سپری خواهند نمود."

پ.ن:یعنی خودتون قضاوت کنین!!!دیگه!