عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

در قلب کویر...

بالاخره ما یه روز تونستیم از شرکت جیم بزنیم و برای کاری بزنیم به قلب کویر سمنان...

جاده خیلی غبارآلود و گرم بود...

اما کوهها نزدیک و خوشرنگ بودن...اینا کوههای رس هستن که آب بارون این شکلیشون کرده...

سمنان نوشت:سمنان شهر تمیز و قشنگی بود(یعنی یه نخود آشغال تو رودخونه و خیابونا نبود!برعکس شمال کشور!!).مردمان با فرهنگی هم داش!(البته تا اونجایی که ما باهشون در تماس بودیم!)اگه از هوای گرمش فاکتور بگیری،جای خوبی برای سفر یک روزه یا دو روزه تو بهاره!مخصوصن شه میرزادش که عین بهشته تو بهار...

اینم قطار گرمسار به سمنانه که تکنولوژیش مال 2 قرن پیشه!!


تو راه آب انبارای قدیمی زیادی دیدیم...که هنوز دس نخورده،همونطور مونده بودن...مث جاهای دیگه با بولدوزر نرفته بودن توش!!

کاروانسراهایی که مسافرهای کویر حدود چندین و چند سال پیش توش اتراق می کردن،هنوز از بین نرفتن...

یه جایی نرسیده به سمنان،تلفیق رنگهای کوه و درختای کاج خیلی زیبا بود...

اینجا میدون شهر آرادانه!(می دونین که زادگاه کی بوده؟میمون خان!!)

بعد از اینکه کارمون تموم شد،راه افتادیم طرف ؛شه میرزاد: که منطقه ییلاقی سمنانه و مثل دربند تهرانه...برعکس خود شهر سمنان خیلی زیبا و خوش آب و هوا بود...

این سردر دانشگاه سراسری مهندسی سمنانه...خیلی بزرگ ساختنش و استخر سرپوشیده و سرباز و تراس آفتاب و میز پینگ پونگ و باشگاه و اینا هم داشت...(خوچ به سعادت برو بچز دانشجوی سمنان!!)

تو این رستوران ناهار خوردیم...رستوران آبشار...غذاش خوب بود و تو گوشه کنار بروبکس دانشجو رو دیدیم که دوتا دوتا جیم زده بودن و اومده بودن اونجا عقش و صفا!!

یعنی من کشته مرده این کوچهه شده بودم!دقیقن منو یاد سریال سلطان و شبان می نداخت!!


یه ناهار مبسوط و خوچمزه زدیم به بدن!!

تو راه برگشت،مهدیشهر سمنان جلوی راهمون بود که پارک آبشارش معروفه و خیلی زیبا طراحی شده...


راه برگشت،جاده صاف و کشیده و ممتد بود...

کنار جاده شه میرزاد تو راه برگشتُ کم و بیش مناظر و شکوفه های زیبای بهاری دیده می شد.

می بینین؟انگاری توپ طلایی خورشید رو پشت سیمهای ارتباطی به اسارت کشیدن...

نظرات 40 + ارسال نظر
نینا شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 09:10 http://nena.blogsky.com

ااااااااااااا

من دلم از این غذاها خواست یه دفعه

با اینکه نهار کوبیده داشتیم

جاهای قشنگی بود

مرسی که همه رو شریک کردی

خواهش می شه عزیزم...

[ بدون نام ] شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 09:19

بــــه به ! بــــــــــــه به !

به به به!!
می شه اسمتونو بزارین لوفطن؟؟؟

آلما شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 10:09

کی رفتی سمنان؟
این رستورانه تو خود شهره؟
من جاهای کویری دلم میگیره اما احسان خیلی کویرو دوست داره.
چه خوب که خوش گذشته

گفتم که بهت دوسم!! تو هفته پیش!
نه! رستورانه بیرون شهره...
قسمت بشه باهم بریم... :)))

بانو شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 11:08 http://atiehbanoo.blogfa.com

ای ول بابا! راه گم کرده بیدی بانو جان؟
خوش اومدی!!

بهاره شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 11:21 http://rouzmaregiha.blogsky.com

عجب عکسای خوشملی دوست جون
انقده با آب و تاب تعریف کردی و عکس انداختی که آدم هوس میکنه حتماحتما یه سر بره سمنان با وجود اینکه از خود سمنان بدش بیاد
چه غذاهای خوشمزه و اشتها برانگیزی حالا من چطور ناهار امروزم و بخورم که هیچ رنگ و لعابی نداره؟

آخه خوچ گذش بهمون!!
چرا ناهار امروزت رنگ نداره خوووووووو؟؟

من شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 11:33 http://minevisam123.blogfa.com/

ای وای
دلم مسافرت خواست
من تاحالا سمنان نرفتم
راستش اسم گرما هم تو ذوقم می زنه. کاش خنک بود حتما یه سر می رفتم.

شه میرزادش خیلی خنکه!!
فقط باید بری شه میرزاد اونم تو بهار...

مریسام شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 11:38

همیشه به سفر

:))))

پیتی شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 11:39

فکر نمی کنی من دلم می خواد خو...
بهت تو ایمیل می گم چراااا..

خوب بگو خوووووووو!

رها خانه سبز ما شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 11:43 http://httpwww.hosnara26.blogfa.com

سلام
اول از همه یه اعتراف من همیشه وبلاک شما عطر برنج رو میخوندم و خیلی خوشم میاد یادمه دو سه ماه قبل یه اپ داشتین که خواسته بودین همه نظر بدن حتی خواننده های خاموش وبتون من قصد داشتم همون موقع بیام و بگم منم جزو خوانندگان وبتون هستم ولی نمیدونم چی شد نشد بیام از اون روز همش میام و وبت رو میخونم الان که مشغول خوندن بودم گفتم خوبه برا عطر برنج یه کامنت بزارم

الان وبت رو لینک کردم از حالا به بعد همیشه میام
ممنون بابت سفرنامه خوبت خیلی برامون جالب بود بدونیم ا ن کجا رشد و نمو پیدا کرده
شاد و بهاری باشی

ممنونم عزیزم...چه خوب شد که روشن شدی و خاموش نموندی...
همیشه روشن بمون...

به به چه سفرنامه تکمیلی.
سالاد غذاتون با سس صورتی اش دلم رو برد.

ای دخمل چیکمو!!
جاتون خالی خیلی چبسید!!

ورونیکا شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 13:29 http://voroonikaposts.blogfa.com

همیشه به سفر...
همیشه با شادی و خوشی

:))))

هلیا شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 14:05

یعنی عاشق این پستهای سفرنامه ای با عکسم . هم اطلاعات ادم زیاد میشه هم رو حیه اش عوض میشه

منم خیلی دوس می دارم سفرنامه رو...

بی بی صحرا شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 16:12 http://bb-sahra.blogfa.com

به به ....خیلی خوش گذشت....
یزدددد هم قشنگه هااا...یه توک پا بیا!!!

به روی چشم!

بانو شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 17:07 http://typesetlife.persianblog.ir

چقدر اون کوچه باغه قشنگه... چه جوری از بالا انداختی..

با هلی کوپتر بودیم !!! :))))
رستوران آبشار بالا بود اونور کوچه!ازونجا انداختم!!

نیکا شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 18:02 http://man-you-who.blogfa.com/

به به چه سفر خوبی

مرسی !!
قسمت بشه با هم بریم!!

نازی شنبه 28 فروردین 1389 ساعت 22:48 http://mybeautifulangel.blogfa.com/

لطفا کامنتمو تایید نکن خصوصی بود

چشم!! :)))

کلوچه خانوم یکشنبه 29 فروردین 1389 ساعت 00:41

یعنی من فقط جذب اون دانشگا شدم و هزاران افسوس به حال خودمون خوردم که عمرمون وسط شهر داره تلف میشه
الهی بمیرم برا دانشجوهای خودمون

من چند سال پیش سمنان رفتم میشه گفت چیزی که خیلی توش برجسته ست ارامش و سکوته

دقیقن!! خیلی خوب و آروم بود...
به درد سفره ۲ روزه می خوره!!

گلابتون یکشنبه 29 فروردین 1389 ساعت 10:15 http://golabi-golabatoon.persianblog.ir/

خیلیییییییییییی خوشمان آمد !!!!

:)))))

مطبخ رویا یکشنبه 29 فروردین 1389 ساعت 11:19 http://liliangol.blogfa.com

سلام دوست عزیزم ...بلاخره تونستم بیام اینجا ...نمی دونید چه قدر براتون خوشحالم ...مبارک باشه ....خیلی خیلی مبارک باشه ...عکس های سفرتون هم خیلی خیلی قشنگ بود ...من خیلی لذت بردم ...

ممنونم رویا جون...
شما خیلی لطف داری به من...

بی بی صحرا یکشنبه 29 فروردین 1389 ساعت 13:51 http://bb-sahra.blogfa.com

هورااااااااااااااااااااااااااااا مبارکهههههههههههه قبولیتتتتتتتتتتتتتتتت
خوشحالم عزیزممممممممممممم
همیشه بالا رفتن از پله های ترقیت رو شاهد باشم....قربونت جیگر طلاااااااااااااااااااااا

ممنونم جیگررررر طلا!‌لطف داری تو!!

می می یکشنبه 29 فروردین 1389 ساعت 14:19

به همیشه به سفر
ولی من نیدونم چرا از سمنان خوشم نیومده هیچوخت
اماااااااااااا

ممویی دوبلور می شود

:))))))))
ای ول!!

گلابتون یکشنبه 29 فروردین 1389 ساعت 18:32 http://golabi-golabatoon.persianblog.ir/

آخه چرا کامنتدونی رو میبندی ... نمیگی من اگه حرف نزنم دق میکنم ؟!!!

خوب اینجا حرف بزن عزیزم!‌
پستای ناگهانیم نظردونیشون بسته اس!!

نیکا دوشنبه 30 فروردین 1389 ساعت 08:35 http://www.man-you-who.blogfa.com/

دوبلر شدنت مبارک.. تو چرا چند وقته پیش من نیومدی. دلم برات تنگ شده

قربونت برم من!
چشم! آخه آپ نمی کنی تو گوگلریدرم بالا نمی آی!!

بهاره دوشنبه 30 فروردین 1389 ساعت 08:43 http://rouzmaregiha.blogsky.com

چرا قبول نشی مموجونم
صدا به این قشنگی چرا که نه منتظرم تا هرچه زودتر صدای قشنگت و تو کارتونا و فیلمها بشنوم دوست جونم

مرسی دوس جون! تو لطف داری! به پای صدای خوشمل تو که نمی رسه!!

پس بگو اینقده از کانالای خارجی و داخلی باهات تماس می گرفتن واسه چی بود...
کاش منم صدام قشنگ بود...

نه عزیزم! ربطی به تماس کانالای خارجی نداره!!
اونا رندوم با شرکت ما تماس می گرفتن!!

زن ذلیل دوشنبه 30 فروردین 1389 ساعت 10:59 http://1zanzalil.persianblog.ir

بسی خوشحال گشتیم از قبول شدنتان.
ما هم طنازیم بیا و مبسوط بخند

:))))

سمیر دوشنبه 30 فروردین 1389 ساعت 12:32

یعنی تو هم میشی مریم شیرزاد=))))))
اخه صداشو خیلی دوس دارم
خب یه زنگ بزن مام صداتو بشنویم. حظ کنیم از صدات:D
÷ست سفرنامه ات خیلی تو÷ بود. من هم سمنان رفتم هم مهدیشهر هم شهمیرزاد. جز عملیاتهای صحراییمون بود. وقلی مهدیشهریا خیلی خفن بودن. ما دانشجوها رو به چشم... میدیدن. از بس بد نگامون میکردن.
دستت طلا :::::********************

خدا بگم چی کارت نکنه سمیر!!
از دس تو!!اینقده خندیدم! پس دانشجوی سمنون بیدی تو هم!!
:))))))

سحربانو دوشنبه 30 فروردین 1389 ساعت 14:47 http://samo86.blogsky.com

همیشه به سفر‌های یه روز و توپ:) مرسی‌ به خاطره عکس ها:)

چشمک!!

رونالی دوشنبه 30 فروردین 1389 ساعت 16:51

وای ممو چه عکسایی!
چه سفرنامه توپی!
منم بچگونه حرف میزنم گاهی!همه میگن بیا برو صدا سیما میبرنت!!

خواهش می شه....
قابل شما رو نداره این عکسا... :))))

افشین دوشنبه 30 فروردین 1389 ساعت 17:29 http://rooidadha.mihanblog.com

[گل] درود بزرگوار :

به روز هستم با :

[گل] بابک خرمدین و ابومسلم خراسانی که بودند -


خداوند نگهدار ایران باد .. [گل]

axa 20 --- mer30

بانوی فانوس به دست دوشنبه 30 فروردین 1389 ساعت 19:49

ایول ممو جون . . . قبولیت مبارک
باید شیرینی بدهی . . .

اونم چشم!!

فنچ دوشنبه 30 فروردین 1389 ساعت 23:23 http://baghe-ma.blogsky.com

چی؟؟؟؟؟؟؟ دوبلور می شی؟ هوراااااااااا
یعنی منم معروف می شم؟
ما به تو افتخار می کنیم:*:*:* بزن زنگو!!

اختیار دارید فنچ بانو.... :)))

یک عدد سارا سه‌شنبه 31 فروردین 1389 ساعت 01:18 http://,,

چند بار اومدم بلاگت باز نمیشد برام حرصم در اومده بود اینجا تایدیه/ رمزم رو کسی میبینه

ممنونم...عزیزم...

بانو سه‌شنبه 31 فروردین 1389 ساعت 10:35 http://typesetlife.persianblog.ir

مبارکه عزیزم... بابا خیلی فعالی.... ایول... یعنی از این به بعد ما صدای شما رو می شنویم...

ایشالاااااااااااااااااا!

زن ذلیل سه‌شنبه 31 فروردین 1389 ساعت 12:20 http://1zanzalil.persianblog.ir

از کامنت خوشت نمیاد؟
اینجا رو یادت رفته ببندی!

برای یه پستای خاصی خوشم نمی آد!نه همه!!

ونوسی سه‌شنبه 31 فروردین 1389 ساعت 12:21

عنوان پستت یه خورده گول زنکی بود ولی مرسی از عکسای قشنگت

خواهچ می شه آفجی!!

ونوسی سه‌شنبه 31 فروردین 1389 ساعت 12:23

وای تبریک مموووووووووووووو
بعدا بگو جای کی حرف زدی تا صداتو بشنوم باچه؟

اوووووووووووه! حالا موندههههههههههههههه!

بادوم سه‌شنبه 31 فروردین 1389 ساعت 14:59 http://badoom-khanoom.blogfa.com/

مبارررررررررررررررررررررکه ممو جونی.خیلی شغل باحالیه.
از تیکه کلامات می خوره که بری تو همچین کار باحالی.

مرسی عزیزم...هنوز که نشدم...

بادبادک سوار سه‌شنبه 31 فروردین 1389 ساعت 23:55 http://amitith.blogfa.com

سلام
چه عکسای مشنگی گذاشته بودی
منم سمنانیما رگ وطن دوستیم گل کرد .

سلام...
حالا منظورت از مشنگ همون قشنگه دیگه؟؟؟

گوش مروارید پنج‌شنبه 2 اردیبهشت 1389 ساعت 12:19

من که از روز اولی که صداتو شنیدم خوشم اومد از صدات صدای قشنگ ودلنشینی داری اگه پسر بودم حتما زودتر از ابو اقدام میکردم
سمنون هم خوش گذشته مموی خوشگل وخوش تیپ عشقولانسی(اشاره به خ*ر*م*ا*ل*و)

ممو من هرچی واسه تو نظر میذارم دکمه ارسالو که میزنم اون.... د پیج کن نات میاد.......گرفتی؟

یه وقت فکرنکنی من نمیام اینجاها
مدیونی اگه فکرکنی..... من هر روز حداقل سه چهار بار میام سر میزنم
از وقتی اون کباب سمنونو گذاشتی که فکرکنم روزی 30دفعه میام ساعت 12 به بعد البته

ای عروس شیکمو!! دیگه عروسی گذشت و باز تو شروع کردی؟
قربونت برم...منم از اینکه با دخمل شادی مث تو آشنا شدم و دوس شدم خوچحالم! اونم لطف داری عزیزم...ممنونم...
بلاگ اسکای قاط می زنه دیگه!!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.