حال خوبیه اگه...
....
هیش کی بهت نزنگه و هیش کی سراغتو نگیره حتی!
همینطوری بعد خوردن یه لیوان! کاپوچینوی داغ ،ریلسک تو تختت ،بالش مخمل زرشکی بچه گیهاتو (که دونه 2 ساله می ندازتش تو سطل آشغالو و تو هی می ری درش می آری و میزاری رو تخت)زیر سرت لوله کنی و بعد زیر پتوی بزرگ وخوشرنگت فرو بری و به صفحه موبایلت خیره بشی...
هی سعی کنی اون نوشته های ریز کتابی رو که 10 سال پیش چاپش تموم شده و تو از اینترنت دانلودش کردی،بخونی...
بعدشم هی تو دلت،پشتک بزنی که آخ جون!چه آرامشی...ای هوار...چه داستانی...
همینطوری که رمان هم به وسطاش و جاهای خوب خوبشمی رسه و آروم آروم چشمات گرم می شن ،زنگ کر کننده موبایلت بلند شه و تو گوشت جیغ بزنه:
دختررررررررررر چل گیسسسسسسسسسس بهار....
سرخخخخخخخخی خوششششششرنگ انار...
اونوقته که می خوای مو به سر اون خانومی که داروخونه رو با موبایل تو اشتباه گرفته،نباشه!
این آخرشو خوب اومدی
ها ها ها!!
نه خدایی خلاقیت داشته واسه انتخاب اهنگ دیگه.
خوب من خلاقیت دارم دیگه!من آهنگه رو گذاشته بیدم!
ای ول...
چه آهنگ هایی میزاری رو گوشیت...
ما اینیم دیگه!
ای خدا
کاش بودم میدیدمت
قیافه م تعریفی نداش...
زنگ موبایلت ترانه میخونهههههههههه؟
اوهوم !! چه جورم!!
وای خدا جون چه داروخانه باکلاسی شماره موبایل هم می ده به مشتریها./
من چند روزه یه نفر به اشتباه بهم زنگ می زنه میگه احمد آقا . میگم اشتباهه آقا دیروز هم بهتون گفتم این شماره فلان رو اگر بهتون دادن اشتباهه
میگه نه این شماره احمد آقاست که خونشون میدون ۴۲ پلاک ۹۰هست. حالا کار من خیلی سنگینه شده باید برم موبایل رو به احمد آقا تحویل بدم دیگه دروغ که نمی گه داره آدرس خونش رو می ده
خوب برو بهش بده! تازه باید یه چیزیم دستی بدی تا ولت کنه!
این کله ها جریانشون چیه؟
:))))))))))
خداییش بعضی وقتا این آدمایی که اشتباه میگیرن رو باید زد:)
باید زد؟؟باید کشت!!
من عاشق این آهنگم.آفرین به انتخابت.
منم یک عروسک کوچولو دارو هی مامانم میندازه دور هی من برش میدارم.
باریکلا...
اتفاقا منم امروز با اون حال زارم اومدم ۲ دقیقه بکپم داداش عزیزم :بیییییییییییااا ناهار
نمیخوام
یا کر بود یا خودش ب کری زده بود ی دم داد میزد نااااهاااار اون لحظه دلت میخواد خفش کنی.
خوب خفه ش می کردی...
واقعا اگه منم جای تو بودم همین آرزو رو میکردم... متاسفانه این اتفاق بارها و بارها برای من ببخت بچارا افتاده و کلی اعصاب مصابم و ریخته به هم
برا منم زیاد اتفاق می افته!اما اون موقه یه نموره فرق می کرد.
می گما ممو جونم نکنه این جریان مال جمعه است؟ نکنه ما پیچیده شده بیدیم؟
نه قربونت برم! مال جمعه نیس! مال شنبه س!
سلام دوست عزیزم .....عجب آرامشی؟؟؟؟؟!!!!
آرامش با طعم بالش...
همین وقتاست که کاربرد سایلنت و اینا مشخص میشه و ادم خوشحال میشه از وجود فناوریهای پیشرفته
بدو بدو عطری جون بازی دعوتت کردم. اصلا هم تارف نکن بازی مال خودتونه
آره! اینو خوب اومدی...چشم...
این الان زنگ موبایلت بود؟؟
همه چیش عالیه فقط اون لیوان کاپوچینو رو تبدیل کن به چایی که منم عاشق این ریلکسیشنم حالا اون خانوم داروخانه ای رم تحمل می کنیم
آره! مال جوآن بنده!!نههههه! من اون یه قلم جنسو اصن دوس ندارم !
ای گفتی. آی گفتی. به قول خواهری هیچوخت هیچکی زنگ نزنه حتی مزاحم بشه بعدش درست وسط یه جلسه کاری و یه جو رسمی یکی زنگ میزنه میای بریم بیرون باهم تخمه بچکونیم!!!
واقعن!! من نمی دونم این مزاحما پیام بازگانین یا مایه عذاب ما!!!
اسم کتاب چی چی بید؟
الان می آم می گم!
آخ گفتی. چه جگر سوزه این ماجرا و چه لج در آره اون خانوم
آره والا! بدیش اینه که هرچی هم چشتو به هم بمالی دیگه خوابت نمی بره!
اخیییییییییییی
خوب میفهممت. من تقریبا هروز این ماجرا برام تکرار میشه البته بدیش اینه پشت گوشیه مزاحم نیست و اشناس . منم بالاجبار مجبورم باهاش حرف بزنم. بعدش دیگه خواب از سرم میپره
آدم زابرا می شه!
واااااااااااااااااااای آدم دیونه می شه
:)))))
ضد حال بزرگیه آدمو از خواب و جای نرم و گرمش جدا کنن . واللللللللللللللا
والاااااااااااااا!
این آهنگ موبایلته... اما خوشگله..
حالا چی می خواست از داروخانه...
از موبایل کتاب میخونی... چشمات درد نمی گیره... تا بیایی دو خط بخونی.. صفحه تموم می شه..
نه خیلی باحاله! حال می ده از موبایل کتاب خوندن!
فک کنم خانومه قرص ال دی می خواس!
خنده دار وختیه که پستتو یکی بخونه و وختی به این "دخترررررررررررررر چل گییسسسسسسسسسسس بهار .." برسه و کونش تو جاش برقصه (کنایه از خودم بودآآآآ)
ای بابا! از دس تو دختر!! :)))))
خب مشکل خودته خانوم مجبور نیسی آهنگ دیلینگیه ژوان رو بزاری رو گوشیت مث من یه اهنگ بزار با شنیدنش خوابت میره
راسی خونده بودی تو پستام که این گروه ژوان باند هم کلاسی و هم دانگشاهیای من بودن. امیر سزاوار و علیرضا قرایی
راسی خانومی جیگر طلا پر مهر و محبت. هانی. عسل مربا بابت دستور کوفته ممنون. من منظورم دستور خودشون بود . تو خودت اونو درست کردی از دستور رویا؟
جدیییییییییی؟ من خیلی ژوان بندو دوس دارممممممممممم!کاش منم بودم!!!
اره! درست کردم و نه وا رفت نه بدمزه شد!! عالی بود!
همه ی صحنه ها رو خوب اومدی ولی کتاب خوندن با موبایل؟ به چشمات رحم کن عزیزم با تصورشم چشمام درد می گیره! احتمالا اون مزاحم هم چوب خدا بوده
در گیرِ اون زنگ موبایلتم به مولا
:))))))
ای جانم!!!
خوب منم فقط واسه آپلود عکس ازش استفاده می کنم. مگه کار دیگه هم میشه کرد باهاش؟:)
نمی دونم! مث اینکه آره!
اون قسمتی که هی می ری بالشتو بر میداری میاری خیلی باحال بود
قابلی نداش!
این یاهوم قاط زده
رمزو برام تو وبم بذار هانی
اوکی...
خداییش ضد حال بدیه
مثل زمانیکه تازه کنار شوفاژ گرم خوابت برده و یک آدم ... اشتباهی زنگ واحد شما رو میزنه و تو هم از ترس اینکه نکنه با اون چهرا جلوی همسایه آبروت بره اول میدویی جلوی آینه و.. بعد میبینی یارو اشتباه زنگ زده
این دیگه خیلی باحالتر از نوشته من بود!
:))))
ای جان!
اگه بدونی اقامحمدخان چه بلایی سر این پسر اورده دلت کباب میشه
البته فک کنم اقامحمد خان استخوان کریم خوان رو زیر پله های قصرش خاک کرد. بعدشم قصرش یه جا دیگه بوده. اینجایی که من گفتم امامزاده زید بود
قربون دلت بشم که انقد نازکه
خدا نکنه دوسم!! اینا رو دیگه نمی دونستم!
خصــــــــــــوصی
برای پست بالا:
نخیرم، اصلانشم تو نیستی
تو شادی و مهربون و پر امید، بن بست تو مشتته برا اینکه می تونی با بالهات پرواز کنی
چه قشنگ گفتی ها!
ممو این شعره چی می گی؟ طوری شده؟ خوبی؟
آره عزیزم! خوبم!
مموی خوشگلم چی شده عزیزم؟
شیار اشک واسه چی دوستم
بمیرم نبینم ناراحت باشی
خدا نکنه!خوبم!