عطــــــــــــربرنــــــــــــج
عطــــــــــــربرنــــــــــــج

عطــــــــــــربرنــــــــــــج

ندیدم...

اون روز که اعصاب مصابم خط خطی بود، از جام که بلن شدم ، خمیازه که کشیدم و دس و صورتمو که شستم، اصن گرسنه م نشد! اون شوکولات خوشمزه صبونه رو با نون تستای برشته رو رو پیشخون آشپزخونه ندیدم ندیدم که دونه با یه لبخند قشنگ وایستاده روبه روم و ظرف غذامو دسم می ده..to_take_umbrage.gif

!

 طوله گربه های برفی سر راهم که هر هفته قد یه بند انگشت بزرگتر می شن:  

  

  

صدای گنجیشکای قهوه ای رو نشنیدم لابه لای درخت.قمری های خپ کرده پاقرمزو ندیدم پشت پنجره. انگاری همه چی ساکت و سرد بود مث لیوان آب یخ! مث شب یلدایی که ...خاکسری بود مث ابرای سیاه دشت پر بارون.

تو راه که قدم می زدم..ندیدم که طوله گربه های برفی حنایی کوچه مغازه پیتزا فروشی آق حسن یه هوا، قد یه بند انگشت، قد کشیدن!

نشنیدم ابو پشت گوشی چی می گه؟قربون صدقه میره یا ...؟؟connie_37.gif

صدای شاد مدرسه کناری که دخترکوچولوهای بلاش  مانتو صورتی می پوشن رو نشنیدم.. بوی خنک صبح بهاریو حس نکردم!

دیگه یادم رف قدمامو تا دم دفتر کارم بشمرم.دیگه یادم رف که اون روز 5 شنبه س و ابو قراره شب بیاد خونه مونو من بهش قول دادم براش "گولاش" درس کنم. انگاری سرم بزرگ شده بود قد یه کوه ! داش می ترکید!... ترکید؟؟ نه! اگه می ترکید راحت می شدم!!swoon2.gif 

دپ نوشت:در حال حاضر در حالت دپرشن و مزخرفی به سر می بریم،این چن روزه در فیس بوک خیل عظیمی از همکلاسیان دوره راهنمایی،و دبیرستان را یافت نموده ایم که همه انور آب تشریف دارند و محض رضای خدا یک نفرشان ایران نیس!! همه یا دکترا می خوانند یا تو کانادا صفا می کنند !! ما هم اینجا سگ دو می زنیم و با ابو دس به یقه می شویم!

نظرات 14 + ارسال نظر
اکبر دوشنبه 11 خرداد 1388 ساعت 11:58 http://shirkols.blogsky.com

مریسام دوشنبه 11 خرداد 1388 ساعت 12:14

نبینم دپ باشی

آلما دوشنبه 11 خرداد 1388 ساعت 12:26

ای بابا نگو که داغ دل منم تازه میشه. خیلی کم خودم تم افسردگی دارم اینطوری بدترم میشه

حاج خانومچه دوشنبه 11 خرداد 1388 ساعت 12:41 http://narimaz.blogspot.com

خاله مموشیییییییییییییییی؟ سلام
نبینم اینجوری غرق دیپ دپرشن بشیااااااا آدمو لنگ در.٫ هوا میکنی با این پستت اصن
نکنه همش بخاطر این فیس بوکه لعنتی و دوستات تورو بردن تو این دپرشن؟
الاهی بگردم که میدونم اصن حس خوبی نیس این حالتت! راستش منم بعضی وختا اینجوری میشم اما زودی خودمو جمو جور میکنم که داغون نشم
وای چه گربه ی ملوسسسسسسسسسسسی آدم خوشش میاد

حاج خانومی!! من دپم چون تموم همکلاسیای قزمیتم اونور آبن!!! من اینجا موندم!!! :(((

[ بدون نام ] دوشنبه 11 خرداد 1388 ساعت 13:15

ممو جان منم کلی از این قضیه دپ میشم. ولی دارم واسه زندگی تلاشم رو می کنم.
نبینم دیگه غصه بخوریا. فقط تلاش. مطمئن باش اونچیزی که میخوای تو بهترین شرایط دستت می رسه.

هنگامه دوشنبه 11 خرداد 1388 ساعت 17:00

منم گاهی از اوقات این حس رو پیدا می کنم . حس مقایسه و اینکه ببینی از بقیه جدایی و یا شاید عقبی و القای حس راضی نبودن از زندگی . ممو جان بهت هشدار میدم که اصلا نگذاری این احساسات به سراغت بیاد چون واقعا مسمومند و خیلی از انرژی که می تونه توی کارهای روزمره بهت کمک کنه رو ازت می گیرند و آخرش میشی یک آدم ناراحت و افسرده !

نه هنگامه جان! الان خیلی بهترم! این حسا زود گذره! می آد و می ره!

پریم سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 03:16

بچه جان برو خدا رو شکر کن کنار مامان باباتی !!!!!!!!!!صفا کجا بوددددد دارن سگ دو میزنن واسه یه لقمه نون دهههههه ا

آره اینم حس پریم جان! تو هم راس می گی!! نمی دونم چرا اونور آب واسه ما ایرانی ها شده آرزو؟؟

هلیا سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 09:08

اخ نگو منم فیس بوک رفتم افسردگی گرفتم یعنی همه اینقدر موفق بودن و حال می کنن و من....

منم آدم موفقیم هلی همینجا تو ایران!! اما آخه هر درب داغونی بوده رفته اونور!!

گوش مروارید سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 13:30 http://gooshmorvarid6063.persianblog.ir/

سلاممممممممممممممم ممویییی نازم
عسیسم مملکت به تو احتیاج داره به آدمایی با درک ودیدگاه تو نبینم از این حرفا بزنیا
چخده گلبه ها خوشگل بودن

چه می دونم؟؟ آخه من با این دیدگاه می تونم چی کار کنم؟؟گوشی؟؟

فهیمه سه‌شنبه 12 خرداد 1388 ساعت 16:03

چه خوشگلن این گربه ها...
الهییییییییییییییییییی

عسل اشیانه عشق چهارشنبه 13 خرداد 1388 ساعت 09:49

گولاش دیگه چیه ممو؟
عزیزم اواز دهل شنیدن از قدیم الایام فقط از دور خوش بوده و بس. اونایی هم که تو کانادا و جاهای دیگه دارن صفا میکنن میگن خوش به حال ممو که صدای گنجشک قهوه ای ها رو میشنوه و مانتو صورتی ها رو میبینه و گربه برفی ها رو ناز میکنه و با ابو گرد و خاک میکنه.....

یعنی ایول نظر!! خیلی بهم روحیه دادی عسل جان!! ممنونم!!!
گولاش یه نوع غذای روسی خوشمزه س!!

inموریx پنج‌شنبه 14 خرداد 1388 ساعت 10:41 http://inmorix.persianblog.ir

بلوط جمعه 15 خرداد 1388 ساعت 12:14

الهی.......! این پیشی های ملوسو بگردم!
باورت میشه دوستم؟ اگه به من تموم دنیا رو بدن که پاشم برم اونور آب ، امکان نداره قبول کنم ... وطن آدم هرجور هم که باشه خاکش یه عطر و بوی دیگه ای داره عزیزم

ونوسی شنبه 16 خرداد 1388 ساعت 15:35 http://www.tarhi-no.blogfa.com

تو هم؟منم!!!
ولی خدایی من اگه این پیشی های ناناززی رو ببینم سرحال میشم از بس عاشششششششق شیطنت هاشونم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.