همه چیز آماده است...
ساک صورتی سفید...
لوازمم و لوازمش...
عکس انداخته ایم و قاب شده به دیوار اتاقش...
عکسی با مادر و پدری خندان در انتظاری شیرین...
اما من امروز سنگینتر از هر روزم...
می دانم که روزهای سخت در کمینند اما
حلاوتی که در خود دارند،هرگز و هرگز تلخش نمی کند...
ثمره زندگیم با بالهای نازکش فرود می آید و در آغوشم آرام می گیرد...
حال این روزها من آماده تر از آماده ام...
آماده مادر شدن...آماده پروانه شدن...