چقدر خوبه وقتی اول صبح وبلاگت رو باز می کنی،از چند تا دوست خوب و قدیمی چند تا کامنت انرژی بخش پر از اسمایلی قرمز داشته باشی...
چقدر خوبه که بعضیها اینقدر انرژیشون مثبته و اول صبحی به آدم روحیه می دن و به دور از حاشیه ان...
چقدر خوبه که همچین دوستایی داری و می دونی یه جای تو گوشه همین دنیا هستن و به یادتن...
اونوقته که براشون دست تکون می دی و بعد یه لبخند از فراسوی روحت،روی لبت می شینه...
پینوشت:
نانازی!
آخه تو چی شدی یه دفعه؟؟کجا رفتی دوست خوبم؟
انقدر دلم گرفت وقتی نوشتی غروب من!
آخه کجایی خوب...یه چیزی بگو لااقل!
انقدر...