سفر به کیش (آذر 91)

خوب...الوعده وفا! یعنی این الوعده وفای من 4 روز طول کشید...دیگه به روم نیارید لطفا!

این دفعه کیش خیلی بهمون خوش گذشت چون اولا دسته جمعی رفته بودیم،ثانیا هتل داریوش واقعا انتخاب عالیه!بی نظیره...همه چیش رو نظمه و اون بوفه صبحانه ش عالیه!!من هر روز صبح روی بوفه صبحانه افتاده بودم و امون نمی دادم!

ناهار هم عالی بود...مخصوصا اکبر جوجه و پوره های سیب زمینی و قورمه سبزیش!!

این سر در هتل داریوشه...

این بقیه ساختمان هتله...

برای دیدن بقیه عکسها و پارک دلفینها رو بقیه ش کلیک کنید...

ادامه مطلب ...

بدقولی!

یعنی می دونم الان همه تون دارین منو تو ذهنتون می کشین!

تا من باشم دیگه قول ندم!

ازون موقعی که قول دادم ها!! همه چی با هم پیش اومده تا نزاره،من براتون عکس بزارم...

یعنی یه لحظه سرم خلوت نبوده!!

دارم از کار می ترکم...ایشالا زودتر تموم شه این سال!!

خیلی سال شلوغی بود!!خیلی!

اما بد قولی کار خیلی بدیه! شماها اصلا از من یاد نگیرین!!

باشه؟؟


مژده!!مژده!

یعنی الان نا ندارم براتون عکس بزارم!

حوصله ای می خواد عکس گذاشتن !یه 30-40 تایی هست اما کو وقت آپلود مادر؟؟؟

اینو نوشتم که بهتون خبر بدم فردا براتون پست سفرنومه می زارم تا جیگرتون حال بیاد!

اینکه کجا بودم رو نمی گم تا یه کمی سورپرایز باشه!

فعلا" تا فردا!

پینوشت: تورو خدا می بینین؟یه دو سه تا از دوستای قدیمی و عزیزم باید می زنگیدم که نزنگیدم!!می دونم خیلی بی معرفت شدم...یعنی افتضاح شدم در حد داغون!به خدا دست خودم نیست!مشغله م زیاد شده...اما به زودی بهشون می زنگم و یه گپ مشتی با هم می زنیم تا هم خبر از خودم بدم و خبر ازونا بگیرم!چون دلم حسابی براشون تنگیده!

پینوشت2: یعنی اینقدر خوشحالم که آذر ماه تموم شد!! اینقدر خوشحالم که حد نداره! روزا دوباره بلند می شه...دوباره خورشید می تابه و ساعت 5 هوا تاریک نمی شه...خداییش روزهای کوتاه و شبهای بلند حال آدمو می گیره!!افسردگی مزمن می آره!