همیشه به این فکر می کنم که سیر تحولی شخصیت آدمها چقدر می تونه کند یا تند باشه و آیا اصلا" شخصیت آدمها از بچگی تا بزرگسالی تغییر می کنه یانه!
با دیده ها و شنیده های اخیر من به این نتیجه رسیدم که آدمها فقط کمی!!می تونن تغییر کنن...
اخیرا با چند تا از دوستان دوران راهنمایی و دبیرستان که تو اون دوره باهاشون صمیمی بودم و الان هم از جنس منن(چون با توجه به فاصله زیاد سالها ممکنه از نظر فرهنگ اصلا" با هم جور نباشیم!) ،دوباره ارتباط برقرار کردم!با هم بیرون رفتیم...همدیگه رو می بینیم...
حس می کردم عوض شدن! یعنی اون عادتهای بچگی و نوجوونی رو کنار گذاشتن و دیگه مثل قبل نیستن!
اما یکی دو مورد پیش اومد،دیدم نه! اینا همون آدمان! هیچ فرقی هم نکردن...شاید ازدواج و تحصیلات روشون تاثیر گذاشته باشه،اما بقیه خصوصیات همینه!از نظر اونا منم هیچ فرقی نکردم...
یعنی من خیلی راحت می تونم با اون دوستم بشینم و در مورد آدمها و نویسنده ها و کتابها بحث کنیم و حسابی لذت ببریم...چون مطالعه ش زیاده و دست به نوشتنش عالیه...دوسش دارم...
با این یکی هم تا خود صبح می چتم!! ازون بچه درس خونای مثبته که الان متخصص بیماریهای دهان و دندانه و استاد دانشگاهه...هنوز همونجوری مثبت و خانوم و کمک دهنده و گله...جالبه که خونه شون هم هنوز همونجاست...ما راهنمایی که بودیم،خیلی همدیگه رو دست داشتیم...هر وقت قهر می کردیم اون برای آشتی پیش قدم می شد...این چند وقته هم همینه! همیشه برای حرف زدن اون اول از همه برای صحبت،پیش قدم می شه و من چقدر دوسش دارم...هنوزم برای پدرش که خلبان جنگی بود و همون اول انقلاب شهید شد،ناراحتم...برای خودش که دختر تک مامانش بود...مادری که هرگز ازدواج نکرد و اونو تک و تنها تنها بزرگ کرد...
همیشه خاطره ها می مونن...من خاطرات بچگیم خیلی پررنگن...و الان از اینکه دوران کودکیم دوباره پیدا شده و یه جوری وصل شدم بهش،خیلی خوشحالم...
بیشتر ازین خوشحالم که دوستام هیچ فرقی نکردن!نه از خوش ذاتی به بدذاتی رسیدن و نه از خوبی به بدی!همونی هستن که بودن...نه سفیده سفیدن!نه سیاه سیاه!
دوستان عزیز من خاکسترین...گاهی سفیدیشون بیشتر می شه اما نیمه خاکستری وجودشون مثل بچگیها کمه...و من چقدر خوشحالم که این سیر تحول شخصیتها تو اینا اتفاق نیفتاده...
عزیزم..خب خودتم گلی..با احساسات پایدار و منطقی..تو یه ارتباط سالم هر دوطرف مهمن..
البته اینم قبول دارم که بعضیا با گذر زمان عوض میشند..حالا یا خوب یا بد
مرسی گلم...تو لطف داری همیشه...
مموی عزیز سلام و چقدر زیبا گفتی که خاطرات بچگیت هنوز هم پررنگن و انشالله پررنگ و البته خوش اب و رنگ برات میمونند.تا برشهایی ازش رو مجزا کنی و اینجا برای خودت بنویسی و ما بیایم بخونیم و ازش لذت ببریم و قسمتهایی رو هم برای ابو جان تعریف کنی...به هر حال برایت ارزوی بهترینها رو دارم و بیصبرانه منتظر کتابت هستم
عزیزم..در مورد خصوصیت! بهت جواب دادم که من دخالتی نمی کنم! هر اسمی که دوست داشتی بزار رو وبلاگت...
ممنون از محبتت
من خیلی دلم میخواد دوستای دوران دبستانم رو ببینم اما متاسفانه هیچ سراغی ازشون ندارم...
این دیدارها که تازه میشه باعث یشه خاطرات خوب بچگی تو ذهنت مرور بشه. امیدوارم دوستیتون پایدار بمونه
مرسی عزیزم...
منم دوتا از دوستای دوران دبستانمو پیدا کردم.متاسفانه هردوشونم ایران نیستن و از کشور رفتن.به هرحال خوشحالم که دوستاتو یافتی و چه خوب که دوستات همونیایی هستن که بودن...گاهی اوقات جبر زمونه رو بعضیا تاثیر میذاره
اونایی که کودکی خوبی ندارن،بزرگ هم می شن،مشکل دارن دوستم! اما خوب این دوستای من کودکی خوبی داشتن و همون بودن بدون تغییر...
چه خوب... خوش به حالتون
معمولا بچه های که خانواده غنی دارن و بچگی خوب ..بزرگسالیشون هم خوبن و عوض نمیشن
دقیقا عزیزم...خانواده خوب داشتن خیلی شرطه تو تربیت بچه و بزرگسالیش تاثیر داره!
درود بسیار رفیق...
یافتنِ دوستانی اینچنین (که حداقلِ تغییراتِ رفتاری، کلامی و فکری را درشان مشاهده می کنیم) یک موهبت است که البته نصیب همه نمی شود...
نکته ی خوبی که از متن فهمیدم، وجودِ همان صمیمیتِ خالص در میان شمایان است...
امید که پایدار باشد.
موفق و شاد باشید.
ممنون...و واقعا درسته جناب یاس!
به نظرم دوستیهای کودکی همیشه نابن و همونطور میمونن
دقیقا عزیزم...
درود بسیار بانوی محترم...
به به! دسر را هستم به شدت و مهم نیست غذا خورده باشم یا نه!
یعنی عاشقتم.همین
یعنی من کلی از شادمهر و دوران عاشقی دبیرستان نوشته بودم که نیس
موافقم.من نیز درگیر این تغییرات در دوستان هستم متاسفانه
این نظر مال پست بالاست: ایده خوبی برای بستنی بود.... حتما امتحانش میکنم
مموی عزیز سلام به به چه خوشگل هم ظرفش هم دسرش عالیست.مرسی
مموی عزیز سلام تکین جان امشب مصاحبه دارن گفته بودی در باره رمانهایشان.ممنون که گفتین اینجا.ایشالله حتما میبینم برنامه رو.شبکه چهار هم به شبکه ی فرهیختگان شهرت داره.
دقیقن عزیزم...
ممو جانم سلام.الان تو نتم اما بیصبرانه منتظرم ساعت 9 و ده دقیقه بشه تا بشینم پای مصاحبه و صحبتای تکین جانمان.بلکه یه چیزی ازش یاد بگیریم.همینطور که از وجودت پر بار خودت چیزهای با ارزش و جاویدی می اموزیم.
ممو جانم سلام.الان تو نتم اما بیصبرانه منتظرم ساعت 9 و ده دقیقه بشه تا بشینم پای مصاحبه و صحبتای تکین جانمان.بلکه یه چیزی ازش یاد بگیریم.همینطور که از وجودت پر بار خودت چیزهای با ارزش و جاویدی می اموزیم.
لینکی از مصاحبه ندارین ؟ دوست دارم بدونم چه توجیهی در دفاع از ژانر عامه پسند داشت...
نه!
درود بسیار رفیق محترم...
خوبین؟
گفتم عرض ادبی کنم و بگویم جایتان خالیست...
پست های جدیدتان باید در راه باشند ها...!
خیلی ممنون جناب یاس...خیلی سرم شلوغه!!!نیمه دوم ساله و حسابی کار ریخته! اما به روی چشم...
من خیلی با دوستاهای قدیمیم در ارتباط نیستم ولی با همین هایی هم که در ارتباطم میبینم حرفات درسته ذات آدم ها عوض نمیشه فقط نمای بیرونیه که تغییر می کنه
دقیقا عزیزم...دقیقا!
ممومصاحبه چخش شد؟؟؟من هرچی منتظر شدم ندادکه
نه پخش نشد!!
سلام بر مموی عزیز.اول اینکه عیدت رو پیشاپیش تبریک میگم.واقعا چه افتخار بزرگیه که سید و سادات باشه ادم.دوم اینکه دیشب که مصاحبه ای از تکین جانمان را پخش نکرد شبکه 4.خیلی حیف شد.
می دونم عزیزم...پخش نشده!
دلم برای دوستام تنگ شد