عطــــــــــــربرنــــــــــــج

رای گیری اختصاصی...

خوب امروز بیاین یه کم جنجال به پا کنیم...

حتما" الان همه تون تو دلتون می گین: مگه بیکاری؟حوصله داری؟نمی تونی یه ذره آروم بشینی و زبون به دهن بگیری؟

به جون خودم و خودتون نمی تونم!هر چند وقت یه بار باید یه حالی به این وبلاگستان تزریق کنم!همه ش قربون صدقه رفتن و گل و بته کشیدن که نشد کار!بزارین یه کم جنجال به پا کنیم تا یه چیزی از توش دربیاد!

خوب...خوب...حالا بریم سر اصل مطلب...

تکین عزیز چند وقت پیشا از من خواست کتابش رو نقد کنیم...حالا امروز من می خوام اینجا رای بگیرم...هر کی هر کتابی از تکین خونده رو تو برنج دونی بنویسه!بعد رای می گیریم ببینیم کدوم یکی بیشتر خونده شده و در موردش نظر می دیم...نقد نمی کنیم!چون منتقد رسمی و کامل نیستیم...از نظر من فقط در حد مخاطب،نظرمون رو بگیم و نقاط قوت و جذبش و ضعفش رو بشمریم کافیه!

کتابهای خانم حمزه لو(روی هر کدوم کلیک کنید عکسش می آد):

1.افسون سبز
2.از آنسوی آینه
3.مهر و مهتاب
4.دخترى در مه
5.در پایان شب
6.بعد از او
7.عاشقانه، براى پسرم
8.نوبت عاشقی
9.از این‌همه جا

10.یک روز دلگیر ابری

هر کی هرکدوم رو خونده سریع دستش بالا!!اگرم نظرش منفیه عیبی نداره،بگه!

بعد از اینکه رای گیری شد و یکی رو انتخاب کردیم و در موردش نظر دادیم،من تمام نظرات رو تو یه پست جدا می زارم...هر کی هم دوست داشت می تونه از اسم مستعار استفاده کنه...

پس بشتابید!!بدوئیدددددددددد!

ممو چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 10:38
نظرات 59 + ارسال نظر
سحر چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 11:05

به غیر از رمان جدیدش همه رو خوندم وعاشقانه برای پسرم و در پایان شب وافسون سبزو از همه بیشتر دوس دارم مخصوصا عاشقانه برای پسرم چون خیلی تو عمق داستان ساده و قشنگش رفتم

اوکی...چه خوب که همه شو خوندی...مرسی!

نازی چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 11:08

مهر و مهتاب رو خوندم با افسون سبز

مینو چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 11:19

افسون سبز-در پایان شب و نوبت عاشقی

مرسی...

شارنا چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 11:30

من فقط از آنسوی آیینه خوندم.به نظرم خوب نبود

البته توش خیلی نکته داشت ها!

سارا چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 11:39

afsoone sabz,mehr o mahtab,baad az oo ro khoondam,afsoone sabz ro bihstar doost dashtam,chon sare mehro mahtab eyne chiiii gerye kardam !!!

ممنون عزیزم...

مانیا (مالزی نشین) چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 11:45 http://notepad.persianblog.ir

ای بابا... خب من که این کتابا رو نخوندم که!

خوب خون ننه جان! خوب چیزیه ها!!

ساینا!. چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 11:45

همه رو بجز کتاب جدیدکه هنوز نخریدم البته

ایول ساینا جان!

تارا چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 11:50 http://www.ghalb.persianblog.ir

۳ و ۶ رو خوندم
مهرو مهتاب رو دوست داشتم ولی بعد از او رو نه

حنا چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 11:55 http://manoookhodam.blogfa.com

اینقد اینجا از تکین گفتی ک تاب نیوردمو رفتم نمایشگا یک روز دلگیر ابری و گرفتم.
فعلن هم مشغولشم. ب نظرم ایده داستان بکر بود.
حالا تا انتها نظرمان چه شود...الله اعلم
نمیدونم من اینطور حس کردم یا واقعا همینطوره سبک نگارشت به سبک تکین نزدیکه نه؟!

پس تا آخرش رو بخون ...جدی نزدیکه؟نمی دونم!!

روناک چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 12:00 http://www.ronal88.persianblog.ir

من به جز آخری همه رو خوندم....یعنی پارسال همه رو خوندم به جز نوبت عاشقی...همه رو هم با هم خوندم.البته راستش من فقط بعد از او رو دوست داشتم و اگه کتاب دستم بیاد احتمالا یه دور دیگه می خونم اونم بخش های اولش رو... آخر داستان و رفتن اون زن به نظرم خیلی اغراق آمیز بود...بقیه رو خوشم نیومد...ضمن اینکه اصلا نوآوری تو کتاب هاش نبود. روایت ها همه شبیه هم...
ضعیف ترین کار هم از نظر من افسون سبز بود...

نوبت عاشقی رو هم چون تو وبلاگ ها ازش تعریف کرده بودن امسال خوندم که از اونم اصلا خوشم نیومد...نه اینکه بگم بدم اومد...ولی فقط در حد وقت گذرونی...اینه که سراغ این رمان آخرش نمیرم...چون راستش با سلیقه من جور نیست.

البته نظر من برعکس توئه!بهتریناش افسون سبز و نوبت عاشقی بود...ممنون از اینکه نظرت رو گفتی...

مژگان یک دنیا عشق چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 12:03

ممو جونم من غیر شماره 10 همه رو خوندم.ولی در گذشته های دور و الان برای یادآوری موضوعشون باید خیلی به مغزم فشار بیارم.
بذار فرصت کنم برم یه چرخی تو نت بزنم .داستانش یادم بیاد بهت میگم کدومو دوست تر داشتم
این پستت چند روز اعتبار داره.میدونی که یوخده سرم شلوغه

تا یکشنبه اعتبار داره مادر!

مریم چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 12:06 http://www.maryamkhanoomi.blogfa.com

افسون سبز رو خوندم.دختری در مه رو
نوبت عاشقی همونه که اون دختره که باب مامان نداره پیش یه حاج اقا زندگی میکنه بعد با پسرش به پیشنهاد حاجی ازدواج میکنه؟
اگه اونه که من عاشق کتابه شدم

نه عزیزم! اونی که تو می گی همخونه ست!!نوبت عاشقی جریان راحله و کوروش...یه عشق نامتعارف بین یه دختر چادری و به پسر آنچنانی و دخترباز!

تیرداد چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 12:07

من از آنسوی آیینه رو خوندم.یه مدت خیلی روم تاثیر گذاشته بود.یه جورایی داشتم آدم میشدم!!!ولی تاثیرش رفت.زودگذر بود!!!!!!!!

از دست تو!

پرستو ( کارانا ) چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 12:22 http://karana.persianblog.ir

سلام ممو جون
متاسفانه من هیچ کدوم رو نخوندم. ولی کنجکاو شدم برم کتاباشون رو بگیرم بخونم.

مریم چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 12:37 http://www.maryamkhanoomi.blogfa.com

ااااا.راست میگیا.من همخونه رو خیلی دوست دارشتم.تازه نوبت عاشقی رو هم خوندم.همونیه که تو دست شویی اون دختره رو میبینه.میگه چقدر خوشگله.اخرشم ازدواج میکنن.اما واقعا ان ازدواج اخه دوام داره با اون همه اختلاف فرهنگی؟
من از همه بیشتر اون کتاب رو دوست داشتم که بابای حیوونش بهش تجاوز کرده بود.دختری در مه بود فکر کنم.راستی من الان که ح=باردارم.اصلا کتاب دستم میگیرم حالم بد میشه ها.وگرنه کلی کتاب نخونده دارم

آخی...پس ویار کتاب نداری!

غزل چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 12:41

من یکذره از افسون سبز روی توی نت خوندم به نظرم یکذره کش دار بود اولش بقیش رو وقت نکردم امین بدنیا اومد
مهرو مهتاب رو هم مییخوام برای خواهری بخرم نمیدونم

داستان باید کش دار باشه!وگرنه زود بره سر اصل مطلب که مزه ش می ره غزلکم!بخرش!

غزل چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 13:01

تنها کتابی که خوندم همشو خوندم و لذت بردم دالان بهشت بود با یکی دیگه که اسمشو یادم نیست دختره با یک پلیس ازدواج میکنه بعدش یک دوقلو داشته یکیشون کشته میشه
بعضی کتابا انقدر کش میان اعصابه ادمو خورد میکنه
مثلا همخونه یک جاهایششششش مثله ادامس کش میومد

اون پلیسه و دوقلوهه کتاب امشب مال سیمین شیردله!

... چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 13:06 http://www.fasamir.blogfa.com

من همه کتاباشو خوندم غیراز یک روز دلگیر ابری که هنوز توی کتابفروشی ها نیومده ...راستی عزیزم معرفی نکردم :من از وب بهاره با شما آشنا شدم ...جسارتا همیشه به شما سر میزدم اممممممما خاموش ...امروز به دلیل ارادت خاصی که به تکین دارم نتونستم خاموش بمونم ...

خوب کاری کردی عزیزم...همیشه روشن باش اگه دوست داری...

فیروزه چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 13:17

من فقط نوبت عاشقی رو خوندم ... و با خوندنش هم مشتاق شدم که بقیه کتابهاش رو هم بخونم ...

سارا چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 13:18

من نوبت عاشقی رو خوندم ولی بنظرم موضوعش خیلی تکراری اومد وشاید بیشتر بدرد نوجون ها می خورد البته از چند نفر دیگه هم که این کتابو خونده بودن پرسیم نظرشون تقریبا همین بود البته من فقط همین یه کتابو از این نویسنده خوندم ولی دیگه ترغیب نشدم کتابای دیگش رو بخونم. موفق باشید

درست برعکس نظر فیروزه...

بهاره چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 14:01 http://rouzmaregiha.blogsky.com

من نوبت عاشقیش رو دوست دارم و چند بار خوندمش اما کتابهای دختری در مه، افسون سبز و از این همه جا رو برای یه بار خوندن دوست داشتم... یک روز دلگیر ابری رو که یه بار گفتم باز هم میگم که خوندنشو به همه و مخصوصا آقایون پیشنهاد میکنم. عاشقانه برای پسرم رو هم دارمش ولی هنوز نخوندم.... اگه قرار باشه یکی از کتاباشو انتخاب کنم که خیلی دوستش داشته باشم من نوبت عاشقی رو معرفی میکنم

البته من مهر و مهتاب و افسون سبز و نوبت عاشقی رو یکسان دوست دارم.عاشقانه برای پسرم رو هم خیلی دوست دارم...

ناشناس چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 14:03

نوبت عاشقی و مهر و مهتاب حسین وخیلی دوست داشتم

بانو چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 14:05 http://heartplays.persianblog.ir/

منم همه رو خوندم به غیر از آخری...
یکیش خیلی روم تاثیر گذاشت و دوست داشتم... اما اسمش رو قاطی کردم... :دی
همون که از شهر خودش اومده بود جنوب... بعد خانواده اش میان دنبالش...

دوستم تو هم که کتاب خونی...مخصوصا این روزا تو این دوران می چسبه!محبوبه رو می گی!بعد از او!

memol چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 14:40

عااااااااااااشقشم...افسون سبز...در پایان شب...مهر و مهتاب...از این همه جا...دختری در مه...بعد از او...

شالی چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 15:35

من نوبت عاشقی رو ترجیح می دهم

قاصدک چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 15:43

من خیلی از این ها رو خونده ام .. در پایان شب قصه مامان آرسام هست دیگه .. خیلی خیلی این کتاب رو دوست داشتم .. خیلییییی .. مهر و مهتاب رو هم دوست داشتم .. از ان سوی آینه که حتی وقتی یادش می افتم به هم می ریزم .. می دونم دختری در مه رو خونده ام ولی اصلا داستانش یادم نیست .. بعد از او تکان دهنده بود .. افسون سبز رو هم دوست نداشتم ..

آبانه چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 15:51 http://abaneh.blogfa.com

دوستم من از این ۱۰تا ۹ تارو خوندم و عاااااااالی بودن همشون به خصوص عاشقانه برای پسرم و مهر و مهتاب و نوبت عاشقی.
یک روز دلگیر ابری هم تا صفحه ۲۱۰ خوندم و تا اینجا موضوعش خیلی متفاوت و خوب بوده ، آی لاو ایت

تو که گلی...

بانو چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 19:38 http://heartplays.persianblog.ir/

ااا ... اینجا که همه چی سرجاشه...
ولی اگه دوست داری عکس ها رو بفرستم تا خودت تو پیکوفایل خودت آپلود کنی...
راستی برای پس زمینه اگه دوست داری عوضش کنی یه آدرس بهت بدم پر از پس زمینه... که راحت می تونی انتخاب کنی..

وای می ترسم مثل اون دفعه که خودت می دونی نتونم آپلود کنم و بپره!!می ام بهت می گم دوستم...

ساناز چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 20:09

سلام من افسون سبز و مهر و مهتابو خوندم به نظرم مهر و مهتاب جالبتر بود

زهرا چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 20:28 http://az-be.persianblog.ir

من هیچ کدوم نخوندمخانوم ححمزه لو برا ما خارج نشین ها فایلی که بشه دانلود کرد رو ندارن یعنی؟

برام بزار ایمیلتو!

ری را چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 23:27

من نوبت عاشقی رو تا وسطاش خوندم ...
نویسنده های چیپ نویس باعث می شن ادبیات ایران خراب شه ‌...
در حد کارای مودب پور و اعتمادیه کاراش !
باز کتابای زویا پیرزاد بهتره !
به نظر من از سپیده شاملو یا منیرو روانی پور می نوشتین می تونست مفید باشه ...

چیپ نویس؟اگه چیپه چرا صد دفعه تجدید چاپ شده؟خیلی بی انصافیه که با مودب پور و اعتمادی مقایسه بشه!یه ذره انصاف داشته باش!خودت می گی تا وسطاش!اگه تمام رمانهاشو خونده بودی و این نظر رو می دادی قابل قبول بود.من از واقعی نویسها خوشم می آد...می تونی بگی تا حالا چند تا رمان خوندی و به نظرت کدوم ادبیات کامله؟عزیزم واقعیت جامعه چیپ نیست...

tecton پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1391 ساعت 00:23 http://S-parlos.blogsky.com

من 1و 3 و 4 و 6 و 7 رو خوندم...ولی هیچکدومو یادم نیست! اگه جلداش نبود و خودم بعضیاشو نداشتم اصن یادم نمی اومد:))
همچین حافظه ای من دارم

من و هسملی پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1391 ساعت 02:15 http://manohasmali.blogfa.com

ممو آپ میکنی برای من نمیاد! چرا؟؟

افسون سبز و نوبت عاشقی خوب بود! مهرو مهتابش بدجور به دل من نشست! چقدر من گریه کردم سر این کتاب نمی تونم بگم! ترکیدم دیگه! از این همه جا به درد من نمیخورد!

گوگل ریدرتو چک کن...تو که مثل خودم رمان خون قهاری!

مهر پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1391 ساعت 08:51 http://www.neghahema.persianblog.ir

به غیر از جدیده همشو خوندم
عاشقانه برای پسرم رو دوست داشتم

آبی پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1391 ساعت 09:07

من مهرو مهتاب و نوبت عاشقی را خیلی دوست دارم

ساناز پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1391 ساعت 12:43

دوباره سلام مموجان یه سوال شما چجوری با خانم حمزه لو رابطه داری؟ از آشنایانت هستن یا وبلاگی چیزی دارن؟ کنجکاو شدم بدونم

حالا اونش بماند!

ستاره پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1391 ساعت 13:58 http://www.twolover.ir

من به جز 2 و 5و 7و 9و 10 بقیه رو خوندم

یعنی یکی در میون دیگه!

ساناز پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1391 ساعت 15:08

oh yes my god

تکین حمزه لو پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1391 ساعت 16:02 http://http:

چه کردی...!شرمنده :)
از اینکه نظرات این همه متفاوته خوشحالم

خواهش می کنم تکین جان!

پرنیان جمعه 29 اردیبهشت 1391 ساعت 03:25 http://delk00k.persianblog.ir/http://

میخواین مسخرم کنید که هیچکدومو نخوندم ؟؟

عیبی نداره...بخون خوب!

الی جمعه 29 اردیبهشت 1391 ساعت 09:30

شاید افسون سبزو دوست نداشته باشم اما مهرو مهتاب و نوبت عاقشی و بعد از او عالی بودند.

خورشید و جمشید جمعه 29 اردیبهشت 1391 ساعت 15:20

من کتاب خون نیستم و نمیتونم نظری بدم
ولی خودت ماه هستیییییییییییی

تو رم کتاب خون می کنم!! حالا می بینی!!

رهگذر شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 00:28

من از بین همه اینا مهر و مهتاب و بعد از او خوندم که هردوش بد نبودن اما مهرو مهتاب بهتر بود

بلوط شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 11:02

از نظر من در پایان شب زیاد قشنگ نبود چون توش عشق نداشت اما نوبت عاشقی و افسون سبز اند رمان بودند

مادوتا شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 11:04 http://www.ma2ta.ir

نوبت عاشقی و از این همه جا...

زیبا شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 11:29

همخونه و بعد از او

یسنا شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 12:25

نوبت عاشقی رو خوندم که عالی بود.افسون سبزو زیاد دوست نداشتم.هرو مهتابم تازه شروع کردم

از آخر به اول رفتی...

طعم عشق شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 12:30

من اول از همه افسون سبز و می پسندم بعد هم نوبت عاشقی کتابهایی دوست دارم که توش عشق زیاد باشه یعنی دنبال بازی داشته باشه

دنبال بازی منظورت کل کله دیگه؟

مامیچکا شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 13:17 http://mamichka.blogsky.com/

من افسون سبز رو خوندم...
مهر و مهتاب رو شروع کردم ولی تموم نکردم...
اون تیکه از افسون سبز که داره میگه بچه مال پدره یا مادر خیلی قشنگه... یادمه موقع خوندن گریه کردم

آخی...

نارنج شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 14:55

من فقط از آن سوی ایینه خوندم..بد نبود اما تکرار زیاد داشت

anima شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 16:00 http://animamahak.blogfa.com

عزیزم رای من به نوبت عاشقی هست/

malen شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 22:57

متاسفانه من بعد از او رو خوندم و زیاد خوشم نیومد البته نوبت عاقی هم خوندم که اون هم به نظر زیاد جالب نبود اما شخصیت کوروش را دوست داشتم.

sonia یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 01:22

man afsoone sabzo khoondam,on moghe 16 salam bood ke khondamesh ke khob nesbatan khosham omad,ama mamanm ke khondesh on moghe 34 salesh bod kheiliiiiiiiiiiiiiiiiii khoshesh omad,alan daram fekr mikonam shayad age ba sene alanam (23) mikhondam shayad bishtar khosham miomad

یعنی مامانت 18 سالگی بچه دار شده؟چه بامزه! مرسی از نظرت عزیزم...

عتیق یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 09:15

من دالان بهشت و خوندم خیلی زیبا بود افسون سبز رو هم خوندم اما دالان بهشت بیشتر دوست داشتم افسون سبز دختره کمی ساده لوح بود مگه می شه کسی کتک خوره و دوباره برگرده

خاموش یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 10:20

من همخونه رو ترجیح می دهم اما افسون سبز هم دوران دبیرستان خیلی به من چسبید

نازنین یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 11:16 http://avazedohol.persianblog.ir

یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 00:41 AM
سلام من میخام رای بدم !
من مهرو مهتاب و افسون سبز و در پایان شب و بعد از او رو خوندم ! البته وختی جوون بودما ! ینی راهنمایی اینا بودم مهر و مهتابو خوندم ! بقیشم چن سال پیش خوندم .آهان دختری در مه رو هم خوندم . همشونو دوس داشتم و به نظرم تکین عالی مینویسه ! با اینکه من خوره ی رمان بودم قبلنا و کل کتابای مودب پور و خیلیلای دیگه رو هم خوندم اما به نظرم تکین متفاوت و عالی و بدرد بخور مینویسه . از این کتاب دوزاریا نیس کتاباش. به شخصه عاشق مهر و مهتاب هستم . دوس دارم بقیه شونم بخونم اما یکم تنبل شدم . نوبت عاشقی رو نصفه خوندم. اما به نظرم خیلی بهتر از خیلی کتابا مثل همخونه بود مثلا! همخونه رو خیلی تعذیف شنیده بودم ازش اما اصلن خوب نبود الکی زیاد بود فقط! همین دیگه ! مرسی

نازنین یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 11:17 http://avazedohol.persianblog.ir

عاشقنه برای پسرمم خوندم!یادم رفته بود بگم !

اساطیری یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 13:11

رمان خوان حرفه ای نیستم اما نوبت عاشقی و مهر و مهتاب به دلم نشست

شادان چهارشنبه 3 خرداد 1391 ساعت 09:37

منم از آدمای انسان نمایی مثل مادر راحله حالم بد می شه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.