درباره من
نظرسنجی
روزانه‌ها
همهپیوندها
- عطـــــــــــــــربرنــــــــــــــــــــج
- و زندگی شاید همین باشد...
- خانه فلفل بانو و شوهر خان
- در بهشت رویا،بر بال باورها
- من و آقامون اینا و فندقمون
- طعم عشق رنگ زندگی
- در جستجوی سعادت
- نانازی بانو و خرسی
- روزهای خوب پاییزی
- دو لقمه خاطره سبز
- حرفهای پنهانی دلم
- آسمان رنگین است
- من و خونه زندگیم
- روزنگار خانم شین
- فایر بوی فایر گرل
- به باغ همسفران
- یک عاشقانه آرام
- بانوی اردیبهشت
- پیراشکی عشق
- زن بابای امروزی
- یک برش زندگی
- خط دوم کمرنگ
- روزهای ورونیکا
- یک دنیا عشق
- مثل هیچ کس
- دل می نوازد
- ماه و ستاره
- دختر ایرونی
- سایه لبخند
- روزهای من
- این نه منم
- شاید امروز
- تلق تولوق
- ترلان کافه
- پرنده گولو
- مطبخ رویا
- جوگیریات
- خودمونی
- این روزها
- مداد آبی
- بازیگوش
- لینک زن
- کتابلاگ
- بادبادک
- پرندیک
- کارگاه
- موکا
- بانو
کتابخانه
ابر برجسب
معرفی رمانهای خوب عادت وبلاگ داری همیشگی ها من،تو،این روزها غمهای آب شدنی عاشقانه برای دخترم... قطعه ای از من... معرفی کتابهای خوب دوستانی بهتر از آب روان کتابخانه یک دوست... نقطه های سبز برای بهترینم... من و احساسمجدیدترین یادداشت‌ها
همه- رای من،حق من است!
- داستان کوتاهِ خفنِ من (اتوبوس)
- سلام عزیزانممم! نمایشگاه کتاب تهران سال 96
- نمایشگاه کتاب خوزستان سال 95
- آنهایی که رفتند...
- مقاله ی من در مورد ادبیات عامه پسند و جدی را در سایت هنرلند بخوانید!
- بعضیها...
- امسال کریسمس قلبت را به چه کسی خواهی داد جورج؟
- سلام سلام بر همراهان همیشگی و نمایشگاه کتاب بندرعباس سال 95
- پریسا حانم!
- کتابم داره تموم میشه!!! هورااااا!
- رونمایی کتابم واقعا عالی بود و با شکوه برگزار شد...خیلی شلوغ شده بود!
- سلام به روی ماهتون،مراسم رونماییی کتابم امروزههههههه!
- نمایشگاه کتاب گیلان 95 و نمایشگاه کتاب لرستان 95
- یک موفقیت دیگر!!!خبر خوب خوب
- آمدم با کتاب سومم :))))
- سلااام بر بهترینهای این وبلاگ...
بایگانی
- اردیبهشت 1396 3
- بهمن 1395 4
- دی 1395 2
- آبان 1395 3
- مهر 1395 2
- شهریور 1395 1
- مرداد 1395 1
- تیر 1395 1
- اردیبهشت 1395 1
- اسفند 1394 1
- آذر 1394 2
- آبان 1394 2
- مهر 1394 1
- مرداد 1394 1
- تیر 1394 3
- خرداد 1394 2
- اردیبهشت 1394 2
- فروردین 1394 16
- اسفند 1393 7
- بهمن 1393 5
- دی 1393 9
- آذر 1393 11
- آبان 1393 9
- مهر 1393 14
- شهریور 1393 12
- مرداد 1393 15
- تیر 1393 11
- خرداد 1393 14
- اردیبهشت 1393 14
- فروردین 1393 13
- اسفند 1392 15
- بهمن 1392 12
- دی 1392 9
- آذر 1392 13
- آبان 1392 10
- مهر 1392 16
- شهریور 1392 22
- مرداد 1392 23
- تیر 1392 25
- خرداد 1392 21
- اردیبهشت 1392 23
- فروردین 1392 11
- اسفند 1391 18
- بهمن 1391 18
- دی 1391 13
- آذر 1391 14
- آبان 1391 16
- مهر 1391 19
- شهریور 1391 15
- مرداد 1391 26
- تیر 1391 22
- خرداد 1391 12
- اردیبهشت 1391 18
- فروردین 1391 12
- اسفند 1390 12
- بهمن 1390 14
- دی 1390 18
- آذر 1390 15
- آبان 1390 18
- مهر 1390 17
- شهریور 1390 15
- مرداد 1390 19
- تیر 1390 13
- خرداد 1390 21
- اردیبهشت 1390 20
- فروردین 1390 11
- اسفند 1389 18
- بهمن 1389 18
- دی 1389 23
- آذر 1389 21
- آبان 1389 17
- مهر 1389 20
- شهریور 1389 17
- مرداد 1389 21
- تیر 1389 19
- خرداد 1389 17
- اردیبهشت 1389 20
- فروردین 1389 9
- اسفند 1388 12
- بهمن 1388 12
- دی 1388 15
- آذر 1388 13
- آبان 1388 12
- مهر 1388 11
- شهریور 1388 13
- مرداد 1388 11
- تیر 1388 12
- خرداد 1388 9
- اردیبهشت 1388 8
- فروردین 1388 5
- اسفند 1387 7
- بهمن 1387 10
- دی 1387 7
- آذر 1387 9
- آبان 1387 11
- مهر 1387 9
- شهریور 1387 15
- مرداد 1387 6
پرتقال قهوه ای!!
ببینم کی به این نیوشا ضیغ*می گفته بیا فیلم بازی کن؟اونم نقش اول؟کی بهش گفته به اون لبات ژل تزریق کن و مثل شه*ناز تهرانی عشوه شٌتٌری بیا و حس آبدوخیاری بگیر و اون ناخونای بیلتو بکن تو دوربین؟این سیروس ال*وند خان!!!فکر کرده هنوز ۳۵ سال پیشه که فیلمفارسی می سازه قد سنش؟
بابا سیروس من! قربون اون مغز و ذهنت!دستهای آلوده کجا و این پرتق*ال خونی کجا؟از تو که کارگردان به نام و حسابی ای هستی، بعید بود به خدا!
حداقل یه چیزی می ساختی که آدم از صرف وقت و هزینه ش٬مثل سگ پشیمون نشه!!سریالای ده من آب این تلو*یزیون کوفتی ۱۰۰ برابر بهتر از فیلم تو بود...
اگه بهت مجوز نمی دن٬اگه فیلماتو سانسور می کنن٬نساز پدر من!نساز برادر من!بی خیال شو!!
والا بلا٬ دوره رضا موتوری و بهروز و*ثوقی گذشت!!اونا ۳۵ سال پیش در نوع خودشون بینظیر بودن!دیگه الان دوره شون گذشته...ازون دوره بیا بیرون سر جْدٍت!
اینی که تو ساختی همون رضا*موتوری و قیصر بود در ورژن جدید و اتو کشیده با صورتهای بوتاکس کرده و لبهای ژل تزریقی!!
هنرپیشه هام که ماشالا انگاری اومده بودن ضیافت شام!همه تا می تونستن به خودشون چیز میز تزریق کرده بودن!انگار فشن تی وی باشه!!از آهو جون بگیر تا زیبا جون!
خلاصه این فیلم فیلمی بود واسه خودش!!
البته هر کی دوست داره بره ببینه ها!!اما اگه مثل چی پشیمون شد و حس کرد به شعورش توهین شده،دیگه به من ربطی نداره!
فیلم نوشت:یعنی الان من این فیلم رو خوب شستم و آب کشی کردم و پهن کردم رو بند!
می خواستم فیلم نوشتتو کامنت بذارم دیدم خودت نوشتی
ممو جون یه خورده آرومتر.. اونقدر که تو اغراق کرده بودی هم بد نبود به نظرم..
البته خوب هر کسی یه نظری داره اما با توجه به فیلمهایی که بعضی وقتها معرفی می کنی می بینم که همه جور فیلمی می پسندی و به ژانر خاصی بستگی نداری..
نمی دونم به نظر من اونقدرها که تو قهوه ایش کردی بد نیومد.. یعنی یه فیلم معمولی بود..
خیلی خیلی بد بود! از نظر من فقط یه 5-6 نفرو ریختن توش و نه فیلنامه ای هست و نه چیز دیگه ای!
آره اساسی
من فیلمو ندیدم ولی شنیده بودم فیلم خیلی جیم هستش (درجه پایین ) البته دوستم، شوکران هم آقای سیروس الوند نساخته ها بهروز افخمی ساخته .. دستهای آلوده ساخته سیروس الوند
آخ راست می گی!!دقیقن!درجه جیم پایینتر!
تو کارت درسته ممو جونم. پس منم نمی رم پی دیدنش!
آ قربون این دوست عروس کدبانو!
البته فقط نظر من بود ها!
لایک
ای بابا درکت میکنم عزیزم خیلی زور داره هزینه کنی و وقت بزاری ۱ و نیم ساعت مزخرف نگاه کنی ! اینجوری که تو تعریف کردی عمرا؛اگه حتی امتحانش کنیم که ببینیم
واقعا نمی ارزید!! بی اغراق بد بود!
موافقم شدییییییییییییید!چون منم تو سینما داشتم بالا میآوردم.
واقعا؛؟؟
به نظر منم بد بود ! اصلا دوستش نداشتم ...
صحنه اخرش که دیگه افتضاحححححححححح بود!
مثل فیلمای 40 سال پیش بود آخرش...خیلی ضعیف بود!
من این فیلمو ندیدم..به نظرم نیوشا ضیغمی هنرپیشه تاپی نیست
فقط ب هخاطر خوشگلیشه که هنرپیشه شده..حالا اگه همه زیبایی هاشم عاریه ای باشه که دیگه الله اعلم
بیشتر ادا در می آره تا بازی کنه! زیباییش هم اکتسابیه نه خدادادی...دماغ عملی و گونه ها و لبهای ژل تزریق کرده و ناخنهای بیل!!
وای وای راست گفتید چقدر حالم خوب میشه وقتی نوشته ای مثل مال شما رو می خونم
از نیوشا بدم میاد ...خیلی مصنوعیه..یه جا خوندم توفیلما نمیتونه گریه کنه قطره اشک میریزن
جدی؟؟
نقدتو دوس دارم، آدم دلش خنک می شه
همون کسی که به نیکی کریمی گفت فیلم بساز
من بیشتر از اون نیوشا از فریبرز عرب نیا حرصم گرفت که آخه این چه فیلمی بود بعد از مختار؟؟؟
گند زده!! گند!
من هم با تو هم عقیده هستم که دوره فیلم فارسی ها سر اومده .... شعور مردم حتی در مورد عشق و عاشقی و لوتی بازی هم رشد کرده ..........
نیوشا معمولا فیلم خوب بازی نیکنه حالا تهیه کننده هم باشه که دیگه معلمومه چی میشه!.
پول شوهرش داره کمک میکنه بازی کنه..میدونی که شوهرش میلیارده تاجر نقره اس..
اونم با پول شوهرشه!آره...تازه هم ازدواج کردن! اون یارو تپله!
سلام عزیزم... من این فیلم رو ندیدم ولی از نوع توضیحی که دادی خوشم اومد چون توضیحیه که در مورد خیلی دیگه از فیلم های ایرانی مصداق داره!
سالاد هم نوش جونت عزیز دلم... منتظرم ببینم! :)
دقیقا!! مرسی گلم حتما می زارمش...
ممو جون اینجوری که شما گفتی من کلی کنجکاو شدم ببینم نیوشا ضیغمی چه شکلی شده آیا؟؟؟
قیافه ش بهتر شده!اما حال به هم زن بازی می کنه!
اینم از فیلمهای سینماشون... به جای اینکه آرامش بدن و موجب تفریح و سرگرمی باشن... اینجوری به هم می ریزن تماشاچی رو.. ما که خیلی وقته نرفتیم سینما... چون واقعا حیف از تایمی که بزاری برای دیدن این قشر فیلما...
واقعا!! تمام فیلمای جدید همینطورین!
خیلی وقته سینما نرفتم ولی خوب بامزه نقد کردین خوشم میاد.
واییییییی!نگوووووووووو!
بهار رو دوست داری یا نمایشگاه کتاب رو..
هر دوشووووووووو!
نیوشا ضیغمی که دماغش عملی نبوده! از نیمرخ نگا کنی کامل شخصه با اون قوزش! بدون ارایش اصلا قیافه نداره و چشماش هم خیلی ریزه!
باهات موافقم چون بازیش اصلا جذاب نیست ! هر چند که این فیلم رو ندیدم و با تفاسیر شما همون بهتر که وقتمون رو حروم نکنیم!
همیشه بعد از فیلمای چرت میگم کاش یکی بود میگفت اینو نبین والا وقت هدر دادنه!!!
چرا! تو این فیلم عملیده!
همون کسی که به شما گفته خیلی وبلاگ باحالی داری و خیلی خوب مینویسی و همون کسی که بهت گفته آهنگ وبلاگت خیلی خوبه و خودتم هوا برت داشته که باید آهنگتو به همه تحمیل کنی! بعد فکر اینو نکردی که شاید یکی داره همزمان یه آهنگی توی سیستمش گوش میکنه هیچ لزومی نداره که شمام آهنگتو بهش تحمیل کنی!
یکی بود یکی نبود! زیر این طاق کبود یه وبلاگ خون حسودی بود که به زور می خواست نظرشو به یه وبلاگ نویس باحال که همه مریدش بودن و ازش تقلید می کردن تحمیل کنه!القصه! این وبلاگنویس حسابی که به این وبلاگ خون محل نمی داد و مطمئن بود که این آقا از شهرستون در رفته و یه کمی مریضه!از همین طریق بهش گفت که بره پی کارشو و دیگه این وبلاگ خوشگلو با کلمات هجوش آلوده نکنه و شعورشو بالا ببره!
بالا رفتیم دوغ بود ...پایین اومدیم ماست بود٬قصه ما راست بود!
سلام عزیزم
من این فیلمو ندیدم آخرین فیلمی که دیدم حبه قند بود که دوست داشتم . خوشم اومد.
آره راست میگی چرا تو زمستون آدم همش خوابش میاد بیخود نیست که بعضی از حیوونا همشو می خوابن خوش به حالشون.
عجب جوابی دادی به این بابا خیلی قشنگ گفتیها.
منم یه حبه قندو دوست داشتم...
حقش بود!
آخ ممو گفتییییییییی
یعنی کل سال واسه من یعنی اردیبهشت
اردیبهشت که تموم میشه سالم تموم میشه منتظرم تا دوباره شروع شه
وای عین من! ولی من شهریورم دوست دارم...
عزیزم امثال مثل این نیوشا خانوم تا به هزار تا به تمام عوامل صحنه از مسئول تدارکات بگیر تا کارگردان باج!ندن که نمیتونن بازیگر شن!
به قول شما شدن شهناز تهرانی شماره 2! حالم ازش به هم میخوره بیشتر شبیه بازیگرهای فیلم های پورنو میمونه تا بازیگر معمولی!
یه کم یواشتر!!