دستان سگی!!

هر موقع من خواستم آرایشگاهمو عوض کنم یا به خاطر سهولت کار خودم ،یه جایی برم که نزدیکم باشه و زیادی شلوغ نباشه و کارش هم خوب باشه،به در بسته می خورم!یعنی باز دوباره باید برگردم پیش آرایشگر خودم که طرف خونه دونه ست یا آرایشگر دم خونه م که تا ساعت 6 بیشتر نیست و به زور وقت می ده!

این همکار من اون هفته ای اونقدر تو گوش من خوند که راضی شدم برم آرایشگرش رو ببینم...خیلی ازش تعریف می کرد...می گفت هم قیمتش مناسبه هم دستش سبکه به قول معروف...

القصه ما عنر عنر،از محل کارمون راه افتادیم و زدیم به دل آرایشگاه مذبور!

خانومه درب رو که باز کرد،از اینکه با یه سالن بزرگ و آرایشگری مواجه نشدم،حسابی جا خوردم...خانومه یه میز کار!!دم درب ورودی گذاشته بود با یه صندلی پشت بلند...نه آیینه ای وجود داشت نه وسایلی...چند دقیقه بعد به همکارم اشاره کرد که بره بشینه روی همون صندلی اداری!بعد تیغ و موچین رو آورد ریخت روی میز خاک گرفته تا باهاشون کار کنه!

چند ثانیه که گذشت،صدای پارس یه سگ،توجهمون رو جلب کرد!خوب که دقت کردم دیدم تو اتاق رو به رو،یه سگ فسقلی خوشگل و حنایی،داره زوزه می کشه و پوزه شو از زیر در بیرون آورده و می خواد بپره بیرون.خانم آرایشگر که دید ما از پارس سگه کلافه شدیم،رفت تو اتاق و سگه رو بغل کرد تا آرومش کنه!سگه طفلی آروم شد و خانوم آرایشگر عزیز هم همینطوری با همون دستای سگی خیلی خونسرد اومد و  شروع کرد به کار کردن روی ابروی همکار من...

چشمای من و همکارم از تعجب گرد شده بود!هی به الی اشاره کردم که یه چیزی بگه اما اون ابرو بالا انداخت که من روم نمی شه...

کلن منو که می شناسین!!نمی تونم حرف حق رو نزنم و ببینم یه نفر ممکنه از روی بی خیالی و خودخواهی یکی دیگه ،یه مرضی چیزی بگیرهیا بهش ضرر برسه !!برای همین تو دلم گفتم: من که دیگه پامو اینجا نمی زارم!پس بزار حداقل یه جوری به این خانومه حالی کنم که کارش درست نیست و تو مکان آرایشگاه سگ نگه نداره و یا اگه نگه می داره،حداقل دستاشو بشوره!خداییش من تا با چشم خودم نبینم که طرف وسایل رو با الکل می شوره،راضی نمی شم هرجایی برم!چون برای سلامتیم با هیچ کس تعارف ندارم!

واسه همین خیلی آروم گفتم: ببخشید عزیزم!منم حیوون خونگی دارم و بعد از هر بار دست زدن بهش دستامو می شورم که یه دفعه جمله من تموم نشده ،از جا پرید و شروع کرد به دفاع کردن از خودش:من که به سگ دست نزدم!تو اتاق اسپری ضدعفونی کننده دارم!اصلا" می دونی چیه من سگو بغل نکردم!!

من و الی یه ثانیه به هم خیره شدیم و دوباره با تعجب نگاهش کردیم..چون 4 چشمی دیدیم که سگ رو تو بغلش گرفته بود‍‍!!وقتی دید اوضاع پسه و الانه ست که دستش رو شه،دوید تو دستشویی و دستهاشو شست...

وقتی کار الی تموم شد و به من اشاره کرد پشت میز کار بشینم من با لبخند سر تکون دادم و گفتم: من ابروهام نیازی به تمیزی نداره!ممنون!فقط اومدم که همکارم تنها نباشه!(حالا ابروهام از شدت پٌری سیخ سیخ و آویزون بود ها!!!)

اونم رو ترش کرد و رفت تو حموم!! تا صورت الی رو اونجا بند بندازه!!خلاصه سرتون رو زیاد درد نیارم!حدود 15-16 تومن از الی بیچاره بابت بند و فقط تیغ ابرو گرفت و راهیمون کرد!

پینوشت:واقعا نمی دونم وقتی یکی نه جای مناسب داره نه قیمت مناسب چه اصراری داره که کار کنه و با اون وضع بهداشت چرا اونقدر از همه طلبکاره و ناراحت می شه وقتی از کار اشتباهش انتقاد می شه؟؟چرا کسایی که می دونن این شرایط رو داره بازم می رن پیشش؟مگه نه اینکه خیل عظیمی از این جماعت مبتلا به بیماری ایدز و هپاتیت سی از همین آرایشگاههای آلوده بیمار شدند و زندگی نازنینشون به خطر افتاده؟شما بگین!یعنی واقعا اون خانوم آرایشگر واقعا دلش به حال این مشتریا نمی سوزه؟فکر نمی کنه ممکنه یه روزی زندگی یک نفر رو خراب کنه و تا آخر عمر بدبختش کنه؟

هاین؟