سفر به رینه(روستایی در قلب جاده هراز)

واییییییییی خدا!!اینقدر سرم شلوغه ها که نمی تونم پلک بزنم...

بریم سر اصل مطلب!دیروزصبح زود ما عازم رینه شدیم...یکی از فامیلامون تو اینجا یه ویلای خوشگل داره...اما ما فقط یه روز فرصت داشتیم که از مناظر و طبیعت لذت ببریم...عجب جایی بود...انگار یه تیکه از بهشتو آورده بودن رو زمین...

حالا می خوام به یک بغل تصویر سبز که روحتونو تازه می کنه مهمونتون کنم...آماده این؟؟پس رو "بقیه ش" کیلیک کنین...

اینجا جاده منتهی به پلوره...

آبعلی...که معرف حضور همه مخصوصا" خورشیدک هست...

اینجا پلوره...تو جاده هراز...

این هم جاده منتهی به رینه ست که اول از روستای گٌرنا می گذره...

تلفیق ابر و کوه رو می بینین؟؟

سایه ابرها رو!! رو کوه افتاده!!

اینجا نرسیده به روستای گرناست...

روستای گرنا که اونقدر خنک و زیبا بود که دلت می خواست تا آخر دنیا همونجابمونی و تو جاده ش قدم بزنی...

اینجا خود رینه ست...می بینین تپه ها چقدر سبزن...!!

جاده رو حال کنین!!

خیلیها برای پیک نیک اومده بودن تو دشت و حسابی بساط کباب و باربکیو و دودش هوا بود!!

اینجا اول شهر رینه ست که تو کوهه....

کنار جاده پر شقایق بود...یه عالمه عکس گرفتم...

برگشتنه راهو اشتباهی رفتیم و رسیدیم اینجا...

لذت بردین؟؟من که تا یه هفته شارژم...همه امروز صبح می گفتن مموپور!رنگ و روت حسابی جا اومده ها!!