زندگی همچنان جاریه...
بعضی وقتا خیلی درگیر گذشته ها می شم اما بعد مثل غریقی که دستشو به یه تیکه کنده درخت می گیره و خودشو بیرون می کشه،از دریای گذشته ها و خاطرات کودکی بیرون می کشم و به خودم می آم...و به خودم می گم:تا دنیا دنیاست،زندگی همین بوده و هست!!
زندگی رو باید لحظه ای لمس کرد...انگار فقط می شه تو لحظه ها زندگی کرد...گذشته که رفته و آینده هم مبهمه اما لحظه یعنی همین حالا یعنی همین چیزایی که الان داری و می تونی روش حساب کنی.لحظه تو مشتته و تو داریش و می تونی براش هر کاری بکنی...حیفه که به امید آینده هنوز متولد نشده،اکنون رو از دست بدی و به دست باد بسپری...باید دوسش داشته باشی و برای پروروندنش دست به کار بشی وگرنه باختی و الانت سر می خوره م از دستت می ره...
به قولی،زندگی طعم خوش لحظه هاست...
فیلم نوشت: فیلم جدایی نادر از سیمین به یاد موندنی و عمیقه...ازون دسته فیلماییه که همیشه هولش تو جونته و تو با دستات قلب بازیگر حس می کنی...
فیلم نوشت 2:توصیه می کنم فیلم یکی از ما دو نفر تهمینه میلانی رو برین و از زیباییهای یه عشق نا متعارف لذت ببرین...
می دونم که کمرنگ شدم...اما دوستای نازنینمو می خونم و لذت می برم...باور کنین..دوستون دارم...
پس تا پررنگ شدن دوباره م دوستم داشته باشید...
قربونت بشم من
کمرنگ که هیچ
بیرنگم بشی من یکی که عاشقتم
اشکال نداره بهاره و بی حوصلگی... ولی قول بده زود پررنگ بشیییی...
چشمممممممممم
من همیشه دوست دارم چه کمرنگ باش چه پررنگ عزیزم
عزیزمممممممم!تو که ماهی...
ما که همیشه دوستت داریم خانوم
مرسی گلم...
چقدر نوشته هات به دلم نشست منم خیلی توی گذشته ها سیر میکنم خب به قوله تو باید توی لحظه زندگی کرد و لمسش کرد و ازش لذت برد معلوم نیست فردا چی میشه مخصوصا الان فصل بهاره برای منکه مثله اینه که توی بهشتم از هوای ملسش لذت میبرم
خیلی دلم میخواد این فیلمها رو برم با تعریف شما حتما میرم
موافقتم با نوشته هات با زندگی کردن توی حال آدم احساس خوشبختی میکنه
پررنگ کم رنگ همه جوره دوست داشتنی هستی
تو گلی با محبتم!
سلام . وبتون واقعا جالبه. مخصوصا دیگ و قابلمه اش. خوشحال میشم ای دی شما رو داشته باشم دوست دارم سر فرصت با هم گفتگو کنیم . اگه ممکنه برام کامنت بزارین. این فیلم هم خیلی جالبه. اگه دوست داشتین با هم تبادل لینک کنیم.
پست بالا نتونستم نظر بذارم.
فیلم محشریه با اینکه چند بار دانلود کردم و هر بار یه بلائی سرش اومد و هنوز نتونستم ببینم.اما اونائی که دیدن گفتن محشره
از جایزه های اسکارش هم معلومه
خوبی/؟کم پیدایی.
هستم عزیزم...می آم! به زودی...آژ می کنم تند و تند...
بله دوستم زندگی شنا کردن در حوضچه ی اکنونست... ولی چه کنیم که نه میشه گذشته رو فرامش کرد و نه آینده رو... منکه بقا و بودنم بسته به گذشته مه... یعنی اگه روزی برسه که قرار باشه من گذشته رو به کل فراموش کنم روز مرگه... چون خیلی وقتها که از همه کس و همه چی خسته و دلزده میشم، این خاطرات خوش گذشته است که نجاتم میدند و بهم ماوا میدهند... ولی به قول تو اگه آدم بخواد غرق بشه تو گذشته که دیگه نه گذشته رو داره نه حال رو و نه آینده رو... گذشته خوبه برای ساعتی پرسه زدن توش و برگشت به زمون حال نه غرق شدن در اون دوران.
اگه خدا عمری بده این هفته دیگه میرم حتما

دوسم من قرار بود 5 شنبه برم این نادر و سیمین و ببینم ولی نشد
تو کمرنگ و پررنگ عزیز و دوست داشتنی هستی دوست جون
آره دقیقن دوستم! آدمو سرحال می آره... پرسه زدن تو گذشته ها...
کمرنگ رو هم دوست داریم.دلم برات تنگ شده عروس خانوم چی کارها میکنی؟
هستم هلی جونم! دنبال یه سری کارای عقب مونده مم...یه چند وقتی نمی تونم زیاد بیام نت اگه نظر نمی زارم دیگه ازم قبول کنین دیگه!...ا
دوستم
چه گمرنگ باشی چه پررنگ همیشه مثل همین باقالی پلو با گوشت خوشمزه ای و دوست داشتنی
تو کجا بودی قلبونت برم...
ممووووووووووو بیا دیگه...
چشم! چشم !اومدممممممممممم!دوس جونم!
سلام دوست عزیز خوبی؟
وبلاگ بسیار خوبی داری
خوشحال میشم از حضورت در دفتر عشق
شاد باشی
ای جانم حتماْ میرم ببینم
ببین فیلم ۲ درجه به تب هم برو ببین بی نهایت کمدی هست
تو همیشه سبز و خوش عطر هستی راستی رمز رو برات گذاشتم
حتمن می رم...دوستم!دلم واسه همه تون تنگ شدههههههههه!
iهمین جوری یهو دلم هواتو کرد خب
خوبی ممویی جونم؟ بووووووووووووس
قربونت برم من از اون اولا هم بهترم........خوب خوبم! ا