شهر باستانی حریره و درخت سبز

مخاطب خاص دارد:

به قول نانازی:می بینیم که وبلاگمان دارد خیلی ها را می چزاند!!فضولها تعدادشان زیاد شده است!!پس خفه بمیرید ای فضولهای بی مقدار! که حسادت چشم آدمان چشم تنگ را می ترکاند بدجور!!ما این فضولان را می شناسیم و پیشینه شان را هم می دانیم پس بهتر است دهانشان را هر چه زودتر ببندند!!

درخت سبز و شهر باستانی حریره ،هر دو مقابل همدیگه قرار دارن...

کنار درخت سبز یه مجموعه پارک ماننده که برای پیک نیک خوبه...

اینجا رو این تابلو نوشته تاریخچه شو..

برای ادامه عکسها برین رو ادامه مطلب!

این درخت سبز معروفه!تو دره پرتغالیهاست که سرسبزترین منطقه کیشه...این درخت،حدود 600 سال قدمتشه...یه عالمه دخیل بهش بسته بودن...یعنی واقعا" این درخت مراد می ده؟شفا می ده؟شاید هم به نوعی مقدسه...

شهر حریره،یه شهر باستانی تو جزیره کیشه و یکی از عمارتهای اشرافیش همینیه که عکسش رو براتون گذاشتم...

این لوحیه که روش در مورد این عمارت نوشته شده...

ملت ریخته بودن توش!نمی شد عکس گرفت که!یه سری از این مالزیاییها و فیلیپینی ها رو هم به عنوان توریست آورده بودن اونجا...انقدر ریز ریز حرف می زدن که آدم سرسام می گرفت...مثل مور و ملخ از این آجرا بالا می رفتن و مهلت نمی دادن آدم پلک بزنه،چه برسه به اینکه بخواد عکس بندازه!!

اینجا اتاقای عمارته...

اینجا هم هال و پذیراییشه...

فک کنم اینجا باید مطبخ و پستو ش باشه...

اینم کل عمارت...

دریای اینجا خیلی زیبا بود...صاف و یکدست مثل اشک چشم...


 جلوتر نمی تونستم برم!چون همونجوریش هم خیلی دیر کرده بودیم و از بقیه عقب افتاده بودیم...لیدرمونم نزدیک بود،گازمون بگیره...

خوب اینم از شهر باستانی حریره...و درخت سبز!

نظرات 33 + ارسال نظر
مژگان شنبه 29 آبان 1389 ساعت 09:23 http://sarinavahid.blogfa.com/

ممنون ............خیلی خوب توضیح میدی

گوشی شنبه 29 آبان 1389 ساعت 10:03

یعنی عجب این عطر برنج آموزنده هست...
چند کاره هست اصلا....
فیلم معرفی میکنه...
آهنگ واسه دانلود میذاره...
آشپزی یاد میده....
سفرنومه میذاره ما با اطلاعات میشیم می فهمیم هرجا رفتیم کجا بایس بریم....
خولاصه ننه دعای خیر یه جماعت پشت سرته...

آی قربونش برم...سفرنومه گفتنتو قربون!

می می شنبه 29 آبان 1389 ساعت 10:35

حداقل اینجا رو رفته بودم
راستی اون فیلمی که معرفی کرده بودی دیدم و به نظر منم واقعن قشنگ و غافلگیر کننده بود.

خورشید و جمشید شنبه 29 آبان 1389 ساعت 10:41

به به میبینیم که شما هم از این آدما دوروبرتون هست معرفی کن بدم پدر پدرسوخته اش رو در بیاورم
بدم ای آدم فضول پدر پدرسوخته است رو در بیاورم بدم پدرسوخته

از این آدما زیاد شده!شدید!مگه گردگیری نکرده بودیم؟مثل اینکه دوباره چرک و کثیفی زیاد شده!

روشن شنبه 29 آبان 1389 ساعت 10:45

چقدر پیش این درخته شلوغه و آدم هست. ما رفته بودیم هیچکی نبود من و شوهرم بودیم و اون درخته با راننده آژانس
راستی وبلاگ زدم چی جوری می تونم رمزم رو برات خصوصی بزارم؟؟؟

همینطوری...بزار!تاییدش نمی کنم....

خانم خانما شنبه 29 آبان 1389 ساعت 10:54

آدم کیف میکنه با اون توضیح دادنت...
ینی اگه الان بخوام واسه یکی خالی ببندم بگم کیش بودم، کاملا میتونم!

من مرده اون خلاقیتتم تو نظر گذاشتن...

sima شنبه 29 آبان 1389 ساعت 10:59 http://masitahgigi.blogfa.com

خوب خودت رو ندیدیم

نمیشه
عکس کامل بزاری؟

نه عزیزم...

افسون شده شنبه 29 آبان 1389 ساعت 11:23

هوراا خوش گذشت بازم بازم از این سفر وبلاگیا بازم بذاااااااااررر...

می زارم حتما"...

ونوسی شنبه 29 آبان 1389 ساعت 12:43

عکسات هیچ کدوم واسه من باز نشدن

آخی..چرا؟درستش کردم دوستم...

هلیا شنبه 29 آبان 1389 ساعت 13:45

مرسی از عکسها و معرفی من ۲بار کیش رفتم ولی اینجارو ندیدم حیف باشه دفعه بعد حتما جز برنامه هام میذارم

خوب گفتی ممو جون! برن گم شن ، حالشون جا بیاد.
چه عکسایی گذاشتی ها!!!

دقیقن نانازی!!

فیروزه شنبه 29 آبان 1389 ساعت 14:15 http://2nimeyeroya.blogsky.com

مرسی از توضیحات کاملت ...
متاسفانه خیلی ها که کیش میرن دنبال دیدن آثار باستانی و تاریخیش نیستن ...

همه بیشتر پی خریدن!

تینا شنبه 29 آبان 1389 ساعت 14:21

حس میکنم همسفرت بودم ممویی

خوش گذشت سفر؟؟؟

بانو شنبه 29 آبان 1389 ساعت 14:42

به به چه عکس هایی... دستت درد نکنه که کل اعمارت از جمله اتاق و آشپزخونه رو نشونمون دادی..

بهاره شنبه 29 آبان 1389 ساعت 14:51 http://rouzmaregiha.blogsky.com

دوست جون چه عکسای خوشملی گذاشتیاون درخته رو من دیدم ولی این جاهای دیگه رو ندیدممرسی که گذاشتیش برامون ممو جونم

خواهچ می کنم دوستم...

خاله ریزه شنبه 29 آبان 1389 ساعت 15:18 http://ESHGHEBANGOSHTI.BLOGFA.COM

عزیزممممممممممممم میخوندمت ولی نمی دونستم تویی خیلی خوشحال که دوباره هستی عزیزم ممنون که بهم سر زدی

جدی؟اینجارو می خوندی؟خوش اومدی...

نیک شنبه 29 آبان 1389 ساعت 15:31

اندر عمل فضول چزونی پیروز باشی ممویا

هرچند در این آتش ما غیر فضولان که رمز نداریم و به دلیل مشغله از خوانندگان پر و پا قرص نیستیم و ...
ما نیز بسوختیم

الهی بمیرم...اما اون خط اولو خیلی خوب اومدی...

من و هسملی شنبه 29 آبان 1389 ساعت 15:43 http://manohasmali.blogfa.com

ممو جان جریان دو خطر اول اونم با اون همه خشونت چیه؟!

هیچی بابا! مهم نیست...شهر حریره رو بچسب...!

آنامونیکا شنبه 29 آبان 1389 ساعت 18:30

چقد سرسبزه...منم دارم 4اذر میرم کیش...دلم میخواست هتل سارا باشه همونجایی که شما هم رفتین ولی جا خالی نبود مجبور شدم برم پارسیان...بنظرت اونموقع هوا سرده؟شما که رفتین گرم بود نه؟میگن دوچرخه سواریش دور جزیره خیلی حال میده...شما هم رفتین؟

هتل پارسیان هم خوبه...نه عزیزم! کیش که سرد نیست!‌الان بری یه کم از اون موقعی که ما بودیم ُ خنکتره!

خانومی شنبه 29 آبان 1389 ساعت 20:07 http://khoneye-ma.blogfa.com

منم رفتم اینجا و خیلی دوستش داشتم

آمارین شنبه 29 آبان 1389 ساعت 21:59

من حریره نرفتم اما خواهرم اینا رفتن. عکساشونو که دیدم خوشم اومد. نمیدونم چرا من نرفتم؟

نفس یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 02:24

سلام عروس جوووونممممالان با چشمانی نیمه باز عکسارو دید زدمخیلی خوشملن تو حتی تو عکس گرفتن هم خوش سلیقه ای عروس جونییی...راستی چه حالی میبرن خانواده همسریت که عروس به این هنرمندی دارن تو هر زمینه ایخواستی منم میام حسابی پیاز داغشو برات زیاد میکنم جلوشون اگه منکره هنرمندیت شدن..تعارف نکنیا ۳سوت اومدمآخه فردا دارم میام تهران اخر هفته عروسی دختر خالممهراستی شما به کار نوشتنتون ادامه بدین تا کور شود هر آنکه نتواند دیدبرم بخسبم تا از بی خوابی شهید نشدم

گوشی یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 07:43

سلام ممویی
بوس اول صبحی تقدیم به تووووووووو

قربون دوس جونم برم من!

گیتی یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 09:21

وای ممو ای کاش تو هی تند و تند بری مسافرت و بیای اینجا برامون توضیح بدی . اینقدر کامل و عالی و مصور شرح می دی که کلی به آدم حس جهانگردی دست می ده.

راست می گی گیتیک جونم؟حالا دارم یه عالمه عکس و سفر دیگه...

روشن یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 10:21

به به خانم کدبانو. بسیار عالی بود

گوشی یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 12:13

این عکساش واسه ما باز نشد ننه
شایتم بلاگ اسکای دیده من نگاهم ناپاکه به غذا خودش سانسور کرده واسه ما...
بالاخره تکنو لوجیه تشخیص میده کی نگاهش پاکه کی ناپاک

درستش کردم گوشی...

گوشی یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 13:24

ای ول داغونمون کردی ممو
همون بهتر نمی دیدیم اینجور عذاب نمی کشیدیم

خدائیش من اومدم تهران تلپم خونه تو ممو

قدمت روی چشم...

بانو یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 14:00

واییی خدا چه پیتزایی...
... بدجور دلم خواستتتتتتتت...

ونوسی یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 17:15

مرسی خانومی
فقط قمبل عطر برنج رو واسمون گذاشتی؟

اره دیگه!!!

ستایش یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 21:16 http://setayesh87.blogsky.com

بسیااااااااار ممنون:)

روشن دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 07:59

ممو جون به منم سر بزن. لینکم نکردی؟؟؟؟

لینکت می کنم...آخه ازت پرسیدم جواب ندادی...

نیلوفر دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 08:40 http://www.niloufar700.persianblog.ir

خدائیش دایره المعارفی (ه با ۲ تا نخته روش پیدا نکردم )

روشن دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 11:00

چرا عزیزم جواب دادم. تو همون بخش کامنتا جواب دادم.

چشم...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.