ویارانه 3

من الان دلم می خواد برم تو آشپزخونه م و همینطوری الکی خمیر پیراشکی درست کنم...

آی خدا! این چه وولوولکی بود تو به جون من انداختی آخه! الان من دلم می خواد بپرم تو یخچالمو و هر چی داره رو بیارم بیرون و باهاش یه غذای جدید درست کنم...دوس دارم الان رو اون تخته نارنجیه که خیلی صاف و خوشگله،قارچای گنده خورد کنم...

چی کار کنم خوب؟دوس دارم از پشت میز اداره بپرم برم تو خونه گرم و نرم خودم تا یه عالمه غذای دوس داشتنی درست کنم.بعد ،وقتی همه چیزو گذاشتم رو گاز تا پخته بشه و صدای قٌل قٌل و جلز و ولزشون بهم آرامش بده،جلوی شومینه دراز بکشم و سری جدید قهوه رو ببینم...

دلم داره مالش می رهههههههههههه!ای خدا! من آشپزخونه مو می خوام....من صدای گنجیشکا رو می خوام!!!الان من کوه می خوام...همون کوه قرمز و نارنجی رو که پنجره م به روش باز می شه...دلم می خواد کف آشکوب خونه مو طی بزنم...جارو بزنم!! میز توالتمو دستمال بکشم!اون شلوار خوشگلمو بندازم تو لباسشویی...من بوی مواد شوینده مو می خوام!

دلم می خواد بادمجونا رو دود بدم و باهاش کشک و بادمجون درست کنم!!!به شورم تو یخچال سر بزنم ،ببینم رسیده یا نه!

یکی بیاد منو ببره خونه مون!آی ایهالناس!کسی نبود؟بود؟

نظرات 32 + ارسال نظر
گلبرگ سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 12:46 http://www.talakhanooom.blogfa.com

ماشین بفرستیم خدمتتون؟؟؟ می خوای خودم پاشم از این سر ایران بیام اجازتو بگیرم ببرمت خونه؟؟؟

اوهوم...بد فکری نیست ها!

مژگان سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 13:17 http://sarinavahid.blogfa.com/

عزیز دلم.این شوق خونه داریت منو کشته
منم اوایل همینطوری بودم

وفا سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 13:29 http://besttday.persianblog.ir

اوه چه خانم علاقمندی بارک اله . شاید اگر من هم مثل تو خونه و زندگی داشتم یه روزی این فکرهای قشنگ به ذهنم خطور می کرد.

مریسام سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 13:31

خیلی کدبانو هستی عطری جونم

قربونت برم دوستم...

زهرا سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 13:35 http://zizififi.persianblog.ir

من دلم میخاد اون غذاهارو که درست می کنیو بیام بخورم.یکی ممو رو سوار کنه ببره خونشون غذا بپزه
اون شلوار خوشگلت چه جوریه؟

آرهه به خدا!بیاین منو سوار کنین ببرین!

روشن سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 13:37

اشکال نداره خانمی ۳ روز تعطیلی بشین همه اینکارا رو بکن

اوهوم...

بهاره سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 13:54 http://rouzmaregiha.blogsky.com

ذخمرم ا ذره دندون رو لیورت بذار یکی دو ساعت دیگه میری به خونه ی قشنگ و رویایت و یه چند روزی رو حسابی استراحت می کنی و خستگیت درمیره خلاصه
پ.ن. اگه یه ذره دیگه تعریف می کردی، من از تو جلوتر دم خونه تون منتظر می موندم تا بیایی

خدا بگم چی کارت نکنه بهاره!از خنده کف زمین ولو شدم...

پائیز بهار زمستون سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 13:55 http://mybabyy.blogfa.com/

چند وقتی می شه که وبلاگتون رو می خونم
می تونم رمزت رو داشته باشم؟
رمزم رو خصوصی براتون می زارم

عزیزم!اون رمز عوض شد!ایشالا دفعه دیگه...رمز شما هم کار نمی کرد تو وبلاگتون!

تینا سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 14:00

خب منم دلم خواست خب

می می سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 14:02

عزیززززززززززززززم چقدر عشخولی. منم همه اینایی که گفتی رو دلم خواست. واقعن هیچ جا خونه خود آدم نمیشه

روناک سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 14:10 http://www.ronak88.persianblog.ir

ممو خوش به حالت چه آرزوهای مثبتی داری
پس چرا من فقط تیکه آخرشو دلم خواست؟
لم بدم جلو شومینه قهوه تلخ ببینم؟

همون تیکه آخرشو عقش است!

افسون شده سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 14:17

الهیییییی منم مثل تو عاشق آشپزی ام البته خب الان حس تو خیییلی متفاوته
راستی جلو شومینه تون از اون صندلی اینجوری اینجوریا هم گذاشتین؟

اوهوم...از این اونوجوری اونجوریاش گذاشتیم...

دخملی سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 14:39

وایییییییییییی این جوری که تو گفتی منم الان خونه ام رو میخواممممممم

بانو سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 15:07

اینجور که تو نوشتی... منم که تو خونه ام .. حوس این کارها رو کردم..
هر چند که الان داره سوپ شیر رو گاز قل قل می کنه..

ای وای!سوپ شیر...

فیروزه سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 15:09 http://2nimeyeroya.blogsky.com

یاد آهنگ خونه عشق هلن افتادم

پر رنگه...پر رازه...نی نی نای نای...

غزل سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 15:14

برسونمتتتتتتتتت
منم عاشقه این کارم
همینجوری که هوس پیراشکی کرده بودم تو هم نوشتی برم امروز درست کنم

به منم بدی ها!

من و هسملی سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 15:39 http://manohasmali.blogfa.com

همه اوایل ذوق زدن!!!

غزل سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 15:44

شنبه عسک میذاریم
قلبونت

رویا سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 16:18 http://yaadgaare89.persianblog.ir

من فکر می کردم شما سره خونه و زندگیه خودتی و قبلا عروس شدی....... ماه عسل رو خوندم شک هم نکردم فک کردم خاطرس!!! (‌چقده خنگمااا)

تبریک می گم عزیزم.... ایشالله خوشبخت باشی...

حالا بگم رمز فک میکنی اینارو گفتم که رمز بگیرم هر جور دوست داری...
حالتو می فهمم روزهایاول زندگی مااااهن

آخی...مرسی خانومی...آره واقعا" ماهن...

نفس سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 16:26

اییییی جااااانمممم....آخه عروسم اینقدر کدبانوووووو؟؟؟؟انشالله چندروز تعطیلی رو بری حال بکنی با خونه زندگیوآشپخونه و همسریت...راستی ممو من جوابه کامنته پسته قبلمو چطوری بخونم حالا که رمز عوض شده؟

فرصت به سر اومد نفس جان!طفلی همسریتو سر رمز بیدار کرده بودی...

رهی سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 16:37

من دارم لحظه شماری می کنم واسه این روزا شیطون خانم

ونوسی سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 18:45

کدوم خونه؟
خونه ممو وابو؟کجایی الان مگه؟

نوشتم که!سرکار بودم...

گلابتون سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 19:11 http://golabi-golabatoon.persianblog.ir/

چه جوریه من که صبح ها تو خونه ام از این کارا دلم نمیخواد بکنم !!!!
یحتمل قدر عافیت نمیدونم !!! وقتی رفتم سر کار میفهممت !

یحتمل!

ستاره سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 19:54 http://khodayesetare2.blogfa.com

ستایش سه‌شنبه 25 آبان 1389 ساعت 22:09 http://setayesh87.blogsky.com

خوب من به رمز دیر رسیدم ولی بازم ممنون.
آخ کشک و بادمجون:)

الهی بگردم...

سارا... خونه مهربونی ها... پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 08:17

این حرفات اشک منو در اورد...منم دقیقاْ اینا رو می خوام...منم خونه زندگیمو می خوام...

فندق 70 کیلویی پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 12:07

واااااااای. چه کدبانوییی بودی خبر نداشتیم!‌

افسون شده پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 13:10

اوه! این فیلم واقعا تاثیرگذاره و قابل تامل...

مهسا پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 15:28

برا اون پست آشپزی نمی شد کامنت گذاشت،اینجا گذاشتم.این سس مایونز که نوشتی اسمش گارتن کرویتر به کسر ک هست . به آلمانی هست ،یعنی همون سبزیجات معطر باغ ....گفتم شاید برات جالب باشه دونستنش...

عزیزم من خودم آلمانی خوندم و معنیش رو هم می دونستم! می دونستی که آلمانیا ؛ر؛ رو نمی تونن تلفظ کنن؟من با لهجه نوشتمش!! غیشتیش؟

زهره جووووووون جمعه 28 آبان 1389 ساعت 18:07 http://bi-nazirtarin.blogfa.com

سیلاااااااااااام دوس جوووووونی

وبه خوشمل و شاد و باحاااااالییییی داری

بسی خوشمااااان آمد . . .

وبه منم بیا

دوس دارم بلینکمت

من فقط با خانومیا و دخملیا لینک تو لینک میشم

دوس داشتی منو با اسم ( برترین و بی نظیرترین وبلاگ دخترونه ) بلینک

اگه هم دوس داشتی بلینکمت واسم کامنت بذار

فداااااااااااااااااااااااااا

پگاه شنبه 29 آبان 1389 ساعت 19:25 http://pegooliiut.blogfa.com

چی شده؟

نیلوفر دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 08:37 http://www.niloufar700.persianblog.ir

منم اولش اینطوری بودم
اما الان اینطوری شدم
راستی ممو من بازم به پست قبلت دیر رسیدم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.