بابابزرگی چشماتو واکن!
منم بابابزرگ!ممو! صدامو می شنوی؟ چه راحت خوابیدی! نمی دونی اینجا زیر این سقف شیشه ای اتاق آی.سی.یو. ما چی می کشیم! نه نمی دونی! اگه می دونستی ، بیدار می شدی.
دلم برات تنگ شده . دلم برای خودمو بچه گی هام تنگ شده!
تو آخرین بازمونده از نسل بزرگ فامیلی! فقط تو برام موندی. من رو پاهای تو بزرگ شدم. یادته بازنشسته شده بودی و هر روز صب منو بغل می کردی می بردی پیش دوستات. دوستات به من می گفتن : عروسک و تو ، تو دلت غنج می زدی! تموم خاطرات بچگی من با تو خونه تو و مادری نوشته شده. همه شون!
یادت می آد دونه همیشه به خاطر گربه هایی که تو خونه می آوردم و بهشون غذا می دادم ، دعوام می کرد اما تو می گفتی: چه پیشی های خوشگلی ممو جان! اینا رو از کجا می آری؟
با تموم بی حوصلگی هات ، با تموم تنهاییهات دوست دارم!
بابابزرگی 1 ماهه دیگه جشن منه و تو اولین و آخرین مهون این جشنی! مگه دوس نداشتی این روزو ببینی؟ حالا پاشو دیگه! پاشو حاضر شو! مث همیشه با کلاس لباس بپوش! اون پیرهن آبیه رو بپوش با کت و شلوار سورمه ایت! آخه خیلی بهت می آد! چشاتو بازکن! من منتظرم! اینقده به این در شیشه ای زل می زنم تا بیدار شی و بخندی! من تا همیشه منتظرت می مونم...
سلام
اگه دوست داشتی بیا با هم بنویسیم.
سلام چی حال دارید
وبلاکم آپدیت شد
تشکر
www.bahman93.tk
info@bahman93.tk
امیدوارم خیلی زود حالشون خوب بشه و برکت جشنتون باشن
مرسی عزیزم!
امیدوارم پدربزرگت زود بلند شه خیلی ناراحت شدم اولین کسی هستی اشک من رو در آوردی خیلی دلم گرفت به خاطر اینکه پدر بزرگ من هم اینجوری شده
















من هم آقاجون خودم رو دعا میکنم هم پدربزرگ تو رو
ممنونم! منم دعا می کنم!
واییی ممو جونم از صورت پدر بزرگت معلومه که خیلی مهربونه.
انشاله زودتر شفا بگیره عزیزم. انشاله توی جشن شما برقصه. من دعا میکنم گلم
مرسی خانومی!
خیلی دلم سوخت... الهی زودتر بابابزرگت خوب بشه... من که خیلی دعا می کنم...
انشاالله برای جشنت سرحال و خندان بیاد ...
خدا رو فراموش نکن...
ممنون! ایشالا!
ایشالا زودتر خوب شه
مرسی هلی
سلام...امیدوارمکه زودتر حالش خوب شه و سالم و شاد بیاد پیشت
ای طنین! بلا ! کجایی تو؟؟؟ آره خودمم وختی می نوشتمش گریه می کردم!مرسی عسیسم!
نخیر اصلا هم بی معرفت نیستم این چه حرفیه که میزنی؟
ایشالله حال بابا بزرگت زودی خوب بشه. من هر دوتا بابا بزرگامو دیدم. هر دوشون بعدا مردن. خدا رحمتشون کنه
دعا کن زودتر خوب شه!
سلام ممو جونم
منم دلم برا پدربزرگم تنگ شد

خوبی؟
خودت و ناراحت نکن... به امید خدا خوب میشه حالشون عزیزم...توکل کن به خدا
خیلی متنت قشنگ بود... اشکم و درومد
مواظب خودت باش دوستم:-*
ایشالا!مرسی دوستم! خیلی واسش دعا کن!
ایشالا که زوده زود حال بابا بزرگت خوب میشه خانومی


ایشالا!
سلام خوبی؟
ممویی آقاجونت خوب شد؟
نه هنوز! نانازی! به هوشه اما ریه ش با دستگاه کار می کنه! :(((
عزیزم من خودم تمام این حالات ها رو کشیدم..اما امیدوارم بلند شه و دباره به زندگی لبخند بزنه
ایشالا!
سلاو وبلاگت واقعا زیباست
اگه وقت کردی به وبلاگ منم سر بزن
فقط نظر یادت نره
راستی اگه برای تبادل لینک آماده ای خبرم کن
بای
هر جا بوی برنج میاد من هم همونجام !
سلام . چطور مطوری ؟!
خوب خدا رو شکر ... همیشه آرزوم این بوده هیچوقت کسی غم عزیزش رو نبینه و بالاتر از همه اینا همیشه از خدا خواستم منو زودتر از عزیزانم ببره تا غصه نبودنشون نابودم نکنه ...
سبز باشی ... سبز باشین ... با هم . در کنار هم
چه کامنت جالبی!!! بود!!!ممنونم